مراقب باش خدا از بین نرود!

یک روز مرتضی گفت: «بیاییم و برای بچّه‌هایی که فقر مالی دارند، مقرری تعیین کنیم.» با شهید چمران موضوع را مطرح کردیم. ایشان گفتند: «اگر اسم پول را وسط بیاورید، خدا از بین می‌رود. سعی کنید اگر می‌خواهید به رزمنده‌ای هم پول بدهید، طوری بدهید که نفهمد. بگذارید در معامله‌ای که با خدا دارند، صادق […]

لب و چانه‌ی عسلی و نیش زنبورها!

اعضای تیم شناسایی عبارت بودند از: قدیر نظامی و حبیب الله مظاهری. حبیب می‌خواست نسبت به آن‌جا توجیه باشد، لذا او را هم با خودمان برده بودیم. نفر چهارم هم شهبازی. اوّلین نفر که رفت و خط دشمن را دید زد و برگشت، شهبازی بود. آن‌جا من کنار آقای قدیر نظامی ایستاده بودم، آخر او […]