وای به روزی که جبهه خالی باشد

بین راه رادیو آژیر قرمز کشید. ما چون در جاده بودیم، نمی‌توانستیم به پناهگاه برویم. هواپیماها بالای سر ما پرواز می‌کردند. در صد متری کنار جاده د ختر بچه‌ای به همراه مادرش، چوپان گله بودند. یکی از هواپیماها چرخی زد و چند تا بمب روی سر گله ریخت. فوراً از ماشین پیاده شدیم و به […]