امداد الهی

به ابتدای شیب ملایم که رسیدیم، ناگهان ماری که بر روی دُم ایستاده بود و حالتی تهاجمی داشت، درست وسط راهمان سبز شد. همه توقف کردند. فرمانده‌مان با تعجّب گفت: «مار، آن هم در برف! در چنینی سرمایی و در چنین فصلی؟ چطور این حیوان بیرون از لانه‌اش مانده است؟» همه با حیرت به مار […]