کمک آر. پی. جی زن

با بهادر با هم بودیم، قدم به قدم و لحظه به لحظه. من آر. پی. جی زن بودم، او هم کمکی من. عملیات شروع شده بود و انفجارهای پی در پی خمپارهها و صفیر گلوله گویای وضعیت پیچیده و حساس بود. گاهی ما عراقیها را پس میزدیم و گاهی هم آنها ما را عقب مینشاندند. […]