عوامل گسترش اسلام و مذهب اهل بیت علیهم السلام در شبه قاره

ظهور اسلام در سال 615 میلادی در جزیرةالعرب و گسترش سریع آن در آسیا، به آفریقا و اروپا، نقشة جهان را تغییر داد. نویسنده در این مقاله سعی کرده است عوامل گسترش اسلام و مذهب اهل بیت علیهم السلام در شبه قاره را به اختصار واکاوی نماید. شرایط نامناسب سیاسی، مذهبی، فرهنگی و اجتماعی و به ویژه نظام کاستی و طبقاتی ظالمانه و غیر انسانی هندوئیسم، نقشی قوی در فراهم کردن زمینة پذیرش اسلام و مذهب اهل بیت علیهم السلام در هند داشته است. محتوای غنی و رهایی بخش اسلام و شخصیت پیام  آورش، ارزش نهادن به انسان و اعطای جایگاه خلیفةاللهی به او، مهاجرت مسلمانان و شیعیان از ماوراءالنهر، ایران و دیگر بلاد اسلامی به هندوستان، حمایت دولت های اسلامی عرب و ایرانی از ترویج و توسعه اسلام، علما و مبلغین، تجار و بازرگانان و … از جمله مهم ترین عوامل گسترش اسلام و مذهب اهل بیت علیهم السلام در شبه قاره محسوب می  شوند که در این مقاله به اختصار مورد بررسی قرار گرفته  اند.

روابط اهل سنت شبه قاره با شیعه در حوزه سیاست و اندیشه

شبه قاره هند یکی از قطب های جمعیتی و اندیشه ای جهان اسلام است. تنوع مذاهب مختلف فقهی و کلامی از ویژگی های دینی منطقه شبه قاره است؛ اما آن چه این منطقه به ویژه پاکستان را از سایر مناطق اسلامی جدا می کند، روش های خشونت آمیز و تکفیری مذاهب مختلف در برخورد با یکدیگر است. به همین سبب، این منطقه، هرچند جمعیت بسیاری از مسلمانان را در خود جای داده است، اما همواره یکی از نا امن  ترین و بی  ثبات ترین مناطق جهان اسلام شمرده می  شود. ریشه این نا آرامی ها و اختلافات نیز بیشتر مذهبی بوده است؛ جریان های افراطی و تند، به جای استدلال، حکمت و موعظه، به روش های خشونت  بار روی آورده  اند و در این میان، شاید شیعه، مهم ترین قربانی این خشونت  ها باشد.
تحقیق حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که در طول چند سدة اخیر، تعاملات اهل سنت شبه قاره با شیعیان، در دو حوزة سیاست ( حکومت) و اندیشه چگونه بوده است و آیا روش برخورد و تعامل تمامی مذاهب و جریان های فکری اهل سنت با شیعیان به یک گونه است؟
از این رو «تاریخ ورود اسلام به شبه قاره» به عنوان مقدمه در نظر گرفته شده است؛ سپس نوع روابط حکومت های مختلف در هند با شیعه و پس از آن، جریان ها و نحله های مختلف مذهبی اهل سنت شبه قاره و تعامل هریک با شیعیان، در حوزه اندیشه و عمل، مورد بررسی قرار گرفته است.[1]