چرا امام حسين عليه السلام خانواده را نيز همراه شان بردند ؟

در طول تاریخ افراد متعددی بوده اند که نسبت به همراهی خانواده اباعبدالله علیه‌السلام، منتقد بوده اند. افرادی که از همان ابتدای قیام حضرت، به ساحت مقدسشان متعرض شده و چنین سؤالی را از ایشان می پرسیدند. سپس طی سالیان متمادی، این سؤال به یکی از متداول ترین سؤالات در زمینه شبهات پیرامون عاشورا، تبدیل شده است. در این وجیزه سعی شده است تا با اقتباسی از سخنان استاد شهید، آیت الله مطهری، بدین سؤال پاسخ درخوری داده شود.

تبیین آماری جنگ‌های اتابکان زنگی از سال 521 تا 569 هجری قمری

با مرگ سلطان ملکشاه سلجوقی (م485ق)، هرج و مرج منطقه شام را فراگرفت و حکومت‌های این منطقه متعدد و ضعیف شدند. این وضعیت از یک سو زمینه را برای گسترش قلمرو صلیبیان فراهم آورد و از سوی دیگر موجب سربرآوردن دولت مقتدر اتابکان زنگی (تأسیس 521ق) در سرزمین شام شد. اتابکان زنگی در طول 48 سال حکومت، 117 نبرد بر ضد حکومت‌های مجاور خود انجام دادند. این پژوهش می‌کوشد با بررسی آماری این نبردها و پراکندگی آن در عصر حاکمان اتابک زنگی، توسعه نظامی و رویکرد سیاسی این سلسله حکومتی را تبیین کند. طبق این بررسی آماری، 51 درصد (= 60 نبرد) از این نبردها در دوران حکومت بیست ساله عمادالدین زنگی، مؤسس این سلسله، رخ داده که 43 مورد از آن‌ها با مسلمانان و تنها 17 مورد بر ضد صلیبیان و بیزانس بوده است. قلمرو اتابکان زنگی در زمان نورالدین محمود از مرزهای لیبی تا آناطولی گسترش یافت و بیشتر جنگ‌های او و برادرانش بر ضد صلیبیان بود و غازی‌گری اتابکان در برابر صلیبیان بیشتر مربوط به همین دوره است. به بیان دیگر، جانشینان عمادالدین که بیشتر در پی تثبیت حکومت بودند از نبرد با همسایگان شرقی خود دوری می‌جستند.

ثغور شامى و عواصم‏ (تحولات تاریخى، فرهنگى و اجتماعى از فتوحات تا پایان قرن سوم هجرى)

شام از همان سال‏هاى نخست پس از هجرت، خصوصاً با وعده‏هاى فتحى که پیامبرصلى الله علیه وآله به مسلمانان داده بود، اهمیت خاصى داشت. ویژگى‏هاى طبیعى و فرهنگى منطقه و قرار داشتن در همسایگى امپراطورى روم شرقى باعث شده بود که این سرزمین، همواره توجه حکومت‏هاى مختلف را به خویش معطوف کند. این امر پس از تجزیه قلمرو خلافت اسلامى، سبب درگیرى مداوم حکومت‏هاى محلى و منطقه‏اى شد. از سوى دیگر، مرزهاى این منطقه همواره شاهد جنگ‏هاى مسلمین بر ضد روم و بالعکس (تهاجم بیزانس به قلمرو اسلامى) بود، جعل نام ثغور و پس از آن، عواصم در ادبیات سیاسى مسلمانان از قرن‏هاى اولیه هجرى و تکرار آن در منابع، حاکى از اهمیت بالاى این مناطق است.
آنچه در وقوع و شکل‏گیرى بسیارى از تحولات منطقه‏اى و جریان‏هاى فکرى و اجتماعى نقش جدى داشته، ویژگى‏هاى فرهنگى و اجتماعى ثغور و عواصم بود، این مناطق به لحاظ بافت قومى و فرهنگى، هویت واحدى نداشتند، بلکه به نوعى «سیالیت» در هویت فرهنگى مبتلا بودند و این میراث براى ساکنان این دیار تا قرون متمادى باقى ماند؛ به طورى که آنها همواره وارث افکار، فرهنگ و تمدن اقوامى از شرق و غرب عالم اسلامى بودند و با ترکیب آن ممیّزه‏ها، هویت جدیدى براى خود ساخته بودند.

ریشه شناسى جریان هاى سیاسى کوفى در نیمه نخست قرن اول هجرى/هفتم میلادى

شناخت چگونگى بنیان شهر کوفه و روند تحول ساختار جمعیتى آن, از تإسیس در سال هفده هجرى قمرى تا ایام حکومت امام على(ع), نقش بنیادى در تبیین و معرفى جناح هاى سیاسى در نیمه سده هفتم میلادى/قرن اول هجرى دارد.
این جناح ها در حوادث منجر به قتل خلیفه سوم, و موضع گیرىهاى ایام حکومت امام على(ع) نقش اساسى ایفا کردند. به گمان نویسنده, خاستگاه اجتماعى ـ اعتقادى هسته مرکزى نیروهایى که قیام سال 35 هجرى را رهبرى کردند و سپس در طول حکومت امام على(ع) در موضوع حکمیت و انشعاب نهروان از مواضع متفاوت رویاروى شدند, در روند مطالعه جامعه کوفه به دست مى آید. بازشناسى اوضاع برآمدن و شکل گیرى این جناح ها و تبیین موضع گیرىهاى آن ها موضوع این مقاله است

بحران شام، فتنه ای علیه بیداری اسلامی

فتنه سوريه به بحراني جهاني بدل شده و ابعاد پيچيده و مختلفي يافته است. بعيد است دشمن در داخل بتواند دولت سوریه را سرنگون كند، اما مشكل آن است كه در خارج، تحت تأثير اين بحران، بازي‌هاي متعددي را آغاز کرده است كه ضرركنندگان اصلي آن، مسلمانان بيداري هستند كه اين روزها بايد در حمايت از منتخبان جديد خود كشورهايشان را براي مبارزه با آمريكا و اسرائيل آماده کنند. به‌نظر مي‌رسد بايد از سياست‌هاي خطرناك دشمن آگاه شد و اقدامات لازم را سامان داد.

خم شد گذاشت روی زمین گوشواره را

خم شد گذاشت روی زمین گوشواره را تا قدری التیام دهد، گوش پاره را آتش گرفته گوشه ی دامان کوچکش آبی نبود، چاره کند این شراره را ازخیمه های سوخته تا گود قتلگاه هاجرشد و دوید به هرسو، اشاره را باران تازیانه و سیلاب سیلی، اشک تاریک کرده بود، نگاه ستاره را ازحال رفت ، […]

بردن اهل بیت علیه السلام به شام 3

طبری شیعی با سند خویش از حارث بن وکیده نقل می‌کند که می‌گوید: من در میان کسانی بودم که سر حسین (ع) را می‌بردند. شنیدم که سوره‌ی کهف می‌خواند. در خودم شک کردم که آیا من صدای ابا عبدالله را می‌شنوم؟ که شنیدم به من گفت: ای پسر وکیده! آیا نمی‌دانی که ما امامان زنده‌ایم […]

بردن اهل بیت علیه السلام به شام 2

طبری گوید: ابن زیاد دستور داد زنان و فرزندان امام حسین (ع) را آماده سازند. علیّ بن الحسین (ع) را هم غل و زنجیر در گردن افکندند. محفر بن ثعلبه و شمر آنان را حرکت دادند تا نزد یزید آوردند. امام سجّاد (ع) در طول راه با هیچ یک از آن دو حتّی یک کلمه […]

حریم قدس مرا جبرییل، دربان است

حریم قدس مرا جبرییل، دربان است مزار کوچک من قبلۀ بزرگان است اگرچه ابر سیاهی‌ست بر مه رویم  ز اشک دیده مزارم ستاره‌باران است ز تازیانه تنم آیه‌آیه گردیده چنان که پیکر پاکم شبیه قرآن است از آن شبی که پدر بهر دیدنم آمد هنوز دامن ویرانه‌ام گلستان است من آن صحیفۀ خوانای لیلةالقدرم که […]