منبع‌ شناسی موضوع «شفاعت»

شفاعت از مادۀ شفع و به معنای ضميمه كردن دو چيز همانند، و در اصطلاح، درخواست عفو و بخشش براى گناهكار است. همچنین شفيع و شافع به كسى گفته می‌شود كه براى يارى رساندن به گناهكار با او همراه شده و در حق وى شفاعت مى‏كند. بنابر عقايد اسلامى، شفاعت شافعان، یعنی اولياى خدا و بندگان برگزيده، در روز قيامت و به اذن الهى انجام مى‏گیرد. در قرآن و روایات، شواهد فراوانی در این باره وجود دارد.
بنابر آيات قرآن، شفاعت به اذن و رضاى خداوند انجام می‌شود: <ما مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ>[3] و <وَ لا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضى‏>.[4] قرآن شفاعت را بدون اذن الهی محال می‌‌داند. همچنین رضایت خداوند نیز از مهمترین شروط شفاعت است. بی‌شک برترین انسانی که از مقام شفاعت برخوردار است، پیامبر اسلام است؛ چنانکه مقصود از «مقام محمود» در آیۀ 79 سورۀ إسراء <عَسى‏ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً> برخورداری پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله از این مقام است. علاوه بر پیامبر اسلام، دیگر پیامبران و اهل بیت علیهم‌السلام و اولیای الهی نیز از شافعان هستند. آيات قرآن، فرشتگان را هم از شافعان معرفی می‌­کند: <وَ كَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّماواتِ لا تُغْنِي شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَرْضى‏>.[5]
در آیاتی از قرآن کریم، بی آنکه از واژۀ «شفاعت» و مشتقات آن نام برده شده باشد، مضمون آن مورد تأکید قرار گرفته است. از جمله زمانی که برادران حضرت یوسف از پدرشان خواستند تا از خداوند برای ایشان طلب استغفار کند و آن حضرت نیز طلب مغفرت الاهی در حق ایشان را به آینده موکول کرد: <قالُوا يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئِينَ* قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ>.[6]
همچنین طلب استغفار و شفاعت­طلبی پيامبر اكرم صلی‌الله علیه وآله در حق گنهكاران مورد پذیرش واقع می‌شود و قرآن در این باره می‌فرماید: <وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً>[7]همچنین در آيۀ ديگرى مى‏فرمايد: <وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ>.[8]
در روايات نیز به بحث شفاعت فراوان پرداخته شده است از جمله در روایتی پيامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله مى‏فرمايد: «إنّما شفاعتي لأهل الكبائر من أُمّتي».[9] نیز در حدیثی دیگر می فرمایند:
أُعْطِيتُ خَمْساً لَمْ يُعْطَهَا أَحَدٌ قَبْلِي جُعِلَتْ لِيَ الْأَرْضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً وَ أُحِلَّ لِيَ الْمَغْنَمُ وَ نُصِرْتُ بِالرُّعْبِ وَ أُعْطِيتُ جَوَامِعَ الْكَلَامِ وَ أُعْطِيتُ الشَّفَاعَةَ.[10]

منبع شناسیِ موضوع «رجعت»

رجعت در لغت به معنای بازگشت، و در اصطلاح به معنای بازگشت جماعتی از افراد به زندگی دنیا قبل از قیامت است. رجعت یکی از اعتقادت شیعیان است که اهل سنت به آن باورمند نیستند. شیخ صدوق در کتاب اعتقادات می‌گوید: «اعتقاد در باب رجعت این است که برگشتن به دنیا حق است»[4]. قرآن و روایات هرکدام به‌نوعی به مسئلۀ رجعت اشاره دارند. ازجمله آیات معروف در باب رجعت، آیۀ 83 از سورۀ نمل است:<وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآياتِنا فَهُمْ يُوزَعُونَ‏>؛ «و روزی که از هر امّتی، گروهی از کسانی را که آیات ما را تکذیب کرده‌اند محشور می‌گردانیم، پس آنان نگاه داشته می‌شوند تا همه به هم بپیوندند».

منبع‌شناسی بداء و موضوع‌های مرتبط با آن

«بداء» از ریشه «ب د و» به معنای آشکار شدن و ظاهر شدن است و در اصطلاح به معنای «تغییر دادن تقدیرات توسط خداوند، به سبب برخی وقایع و حوادث و شرایط خاص» می باشد. از آنجا که «بدا» یکی از موضوعات مهم کلام، و همچنان مسئله ای پرچالش است، نگارندگان در این گفتار، 98 کتاب را که بخشی از آن مربوط به بداء می‌شود، شناسانده‌اند همچنین 28 پایان‌نامه و 61 مقاله در این زمینه معرفی کرده‌اند. و پس از آن، 138 کتاب را که در باب موضوع‌های مرتبط با بداء (مانند: نسخ، قضا و قدر، ام الکتاب، لوح محو و اثبات، و…) نوشته شده، شناسانده‌اند. باشد که راه بر پژوهندگان آسان گردد.