بررسی تاریخی سهم زبان فارسی در فرهنگ مسلمانان چین از آغاز تا کنون

پس از چند سده، حضور پراکنده بازرگانان مسلمان در شهرهای جنوبی، جنوب شرقی و شرقی چین و هم‌زمان با لشکرکشی مغولان به شرق و پایه‌گذاری دودمان مغولی یوان، تعداد زیادی از مسلمانان منطقه آسیای مرکزی و غربی به چین مهاجرت کردند که در میان آن‌ها، ایرانی‌ها و فارسی‌زبان‌ها سهم قابل توجهی داشتند. از این‌رو فارسی در این دوره، یکی از سه زبان رسمی چین و اولین زبان رایج میان مسلمانان مهاجر به چین گردید. پس از فروپاشی حکومت مغولان و لزوم یادگیری زبان چینی برای مراوده با سایر مردم، زبان فارسی کم‌کم از زبان روزمره مسلمانان کنار گذارده شد اما به دنبال برپایی نظام آموزشی علوم دینی، جایگاه زبان فارسی در مساجد و کلاس‌های درسی علوم دینی به قوت خود باقی ماند. همچنین با ورود تصوف به چین، متون فارسی به اندازه قابل توجهی گسترش یافت. در سده نوزدهم و نیمه اول سده بیستم، بانوان مسلمان با استفاده از کتاب‌های درسی فارسی به زبان و ادبیات فارسی در فرهنگ مسلمانان چین، رونقی دوباره بخشیدند. در سده بیستم اتفاق‌هایی رخ داد که سبب شد زبان فارسی تا میزان قابل توجهی از فرهنگ مسلمانان چین کنار گذاشته شود که در این میان می‌توان به سرمایه‌گذاری کشورهای عربی برای جلب نظر دانش‌پژوهان مسلمان چینی و تلاش برای آموزش زبان و فرهنگ عربی اشاره کرد.

قیام‌های مسلمانان چین در عصر دودمان چینگ

دودمان چینگ پس از تسلط بر کشور پهناور چین برای کنترل مناطق مرزی شمال غرب، محدودیت‌هایی اعمال کرد، که نارضایتی مردم از جمله مسلمانان را به همراه داشت و سبب شد در همان سال‌های نخست، قیامی علیه ایشان رخ دهد. هم چنین در دهه هفتاد سده هجدهم میلادی مشکلات اجتماعی جامعه مسلمانان و رقابت میان طریقت‌های صوفیانه به قیام علیه حکومت انجامید. پس از آن در دهه‌های شصت، هفتاد و هشتاد سده نوزدهم میلادی، مناطق مسلمان نشین شمال غرب و جنوب غرب مانند سایر نقاط کشور علیه حکومت فاسد چینگ قیام کردند که تمامی قیام‌ها از سوی حکومت چینگ سرکوب شد. این مقاله بر آن است با تکیه بر چند منبع برگزیده چینی، ضمن مروری بر این قیام­ها به تحلیل و بررسی زمینه­های پیدایش و پیامدهای آنها بپردازد.