اسب تاختن بر بدن مطهّر امام حسین علیه السلام 2

سیّد بن طاووس گوید: عمر سعد در میان یارانش صدا زد: چه کسانی حاضرند اسب بر بدن امام حسین (ع) بتازند؟ ده نفر پذیرفتند: اسحاق بن حوبه (حویه، حیوه)، اخنس بن مرثد، حکیم بن طفیل، عمر بن صبیح، رجاء بن منقذ، سالم بن خیثمه، صالح بن وهب، واحظ بن غانم، هانی بن ثبیت و اسید […]

غارت و آتش زدن خیمه ها 7

سیّد بن طاووس از قول راوی نقل می‌کند: دختری از طرف خیمه‌گاه امام حسین (ع) آمد. مردی به او گفت: دختر! سرورت کشته شد! آن دختر گوید: شیون‌کنان پیش زنان رفتم. آنان هم رو در روی من ایستاده به فغان پرداختند. راوی گوید: آن گروه در غارت خیمه‌های خاندان رسالت به مسابقه پرداختند، حتّی جامه‌ها […]

غارت جامه های امام حسین علیه السلام 6

 سیّد بن طاووس از ابن رباح نقل می‌کند: مرد نابینایی را دیدم که شاهد شهادت حسین (ع) بود. علّت نابینایی‌اش را پرسیدم، گفت: من روز عاشورا شاهد شهادتش بودم ولی نه نیزه‌ای زدم و نه شمشیری و نه تیری افکندم. چون کشته شد، به خانه‌ام برگشتم و نماز عشا را خواندم و خوابیدم. در خواب، […]

برخاستن غبار هنگام شهادتش و ندای آسمانی 2

 سیّد بن طاووس با سند خویش از امام صادق (ع) روایت می‌کند: چون حسین بن علی (ع) با شمشیر کشته شد و خواستند سر از پیکرش جدا کنند، از عرش الهی ندایی رسید: «ای امّت سرگردان و ستمکار پس از پیامبرش! خداوند برای نماز عید قربان و فطر موفّقتان ندارد!» سپس امام صادق (ع) فرمود: […]

فاجعه‌ی بزرگ 1

 سیّد بن طاووس گوید: هلال بن نافع گوید: من با اصحاب عمر سعد ایستاده بودم که فریادگری صدا زد: ای امیر! مژده بده. این شمر است که حسن (ع) را کشت. من از میان دو صف بیرون آمده، کنار حسین (ع) آمدم، در حالی که جان می‌داد. به خدا سوگند هرگز مغلوبِ به خون آغشته‌ای […]

بیرون آمدن زینب علیه السلام از خمیه

 سیّد بن طاووس گوید: راوی گوید: زینب از در خیمه بیرون آمد، در حالی که صدا می‌زد: وای برادرم! وای سرورم! وای خاندانم! کاش آسمان بر زمین فرود می‌آمد! کاش کوه‌ها از هم متلاشی می‌شدند. شمر فریاد زد: درباره‌ی این مرد منتظر چه هستید؟ از هر طرف بر امام حسین (ع) حمله‌ور شدند. زرعة بن […]

حمله ی دوم 1

سیّد بن طاووس گوید: بعضی از راویان گفته‌اند: هرگز هیچ مغلوبی را که فرزندان، خاندان و یارانش کشته باشند، قوی دل‌تر از او ندیده‌ام. هر گاه مردان به او حمله‌ور می‌شدند، او با شمشیرش بر آنان حمله می‌کرد و آنان همچون فرار گله‌ی بزها از حمله‌ی گرگ، از برابر او می‌گریختند. به آنان که به […]

عریان ساختن جسم مطهّر امام حسین علیه السلام 1

سیّد بن طاووس گوید: راوی گفته است، امام حسین (ع) فرمود: جامه‌ای برایم بیاورید که کسی در آن رغبتی نکند تا آن را زیر جامه‌هایم بپوشم تا مرا عریان نکنند. شلواری کوچک[1] آوردند. فرمود: نه، این جامه‌ی ذلیلان است. پیراهن کهنه‌ای گرفت، آن را از چند جا پاره کرد و زیر لباس‌هایش پوشید. چون به شهادت […]

دودمان امام حسین علیه السلام در زیارت ناحیه‌ی مقدّسه

سیّد بن طاووس گفته است: با سند خودمان از جدّمان شیخ طوسی روایت است که گفت: محمّد بن احمد بن عیاش، از ابو منصور بن عبد المنعم بغدادی روایت کرده که این زیارت در سال 252 هجری[1] هنگام وفات پدرم از ناحیه‌ی امام زمان (ع) به دست شیخ محمّد بن غالب اصفهانی صادر شد. (محمّد […]

 شهادت شیر خواره 1

سیّد بن طاووس گفته است: چون حسین (ع)، شهادت جوانان و دوستانش را دید، تصمیم گرفت که با خون خویش به نبرد دشمن بپردازد. صدا زد: آیا کسی هست که از حرم رسول خدا (ص) دفاع کند؟ آیا یکتاپرستی هست که درباره‌ی ما از خدا بترسد؟ آیا یاریگری هست که با یاری کردن ما به […]

شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام 9

سیّد بن طاووس گوید: امام فرمود: خدا بکشد قومی را که تو را کشتند. چقدر بر خدا و هتک رسول خدا (ص) گستاخند. پس از تو خاک بر سر این دنیا باد!     قال السّیّد بن طاووس: أنّه (ع) قال: قَتَلَ اللَّهُ قَوْماً قَتَلُوكَ، مَا أَجْرَأَهُمْ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى انْتِهَاكِ حُرْمَةِ الرَّسُولِ (ص)، […]

شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام 5

 سیّد بن طاووس گوید: نزد پدر برگشت و گفت: پدر جان! تشنگی مرا کشت و سنگینی زره بی‌تابم کرد. آیا آبی هست؟ امام گریست و فرمود: «پسر جان! از کجا آب بیاورم؟ اندکی دیگر بجنگ. به زودی جدّت رسول خدا (ص) را ملاقات می‌کنی و از جام سرشار او سیراب می‌شوی که دیگر پس از […]

شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام 2

سیّد بن طاووس گوید: کسی جز دودمان حسین (ع) با او نمانده بود. علی اکبر (ع) که از زیباترین مردم بود بیرون آمد و از پدرش اذن میدان گرفت. آن حضرت هم اجازه داد. آن‌گاه به او نگریست، نگاه کسی که از او ناامید شده است. چشمانش را فرو افکند و گریست و فرمود: «خدایا […]

اسامی سایر شهدا از اصحاب در زیارت ناحیه

 سیّد بن طاووس گوید: شهدای دیگر از اصحاب امام حسین (ع)، تنها نام آنان را که در زیارت ناحیه‌ی مقدّسه آمده است می‌آوریم. نقلی که سیّد بن طاووس دارد و همه‌ی شهدای اصحاب را نام برده است: … سلام بر مسلم بن عوسجه‌ی اسدی، آن که وقتی امام به او اجازه داد برگردد، به آن […]