آیا همه شیعیان به بهشت می‌روند؟

گاهی درمنابر و کتاب های مذهبی شنیده می شود که آتش بر محب امیرالمؤمنین حرام است. از آن طرف در قرآن آمده است که «وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ»: که هر کس ذره‌ ای عمل شری را انجام دهد در قیامت جواب آن را خواهد دید. با این وجود، آيا درست است كه بگوییم: تمام شيعيان امام علي عليه السلام در روز قيامت چه گناهكار و چه درستكار بخشيده خواهند شد؟ شما می توانید پاسخ این سؤال را در این نوشتار بخوانید.

آیا عمر محبوب اهل بیت بوده است؟

برخی اشاره می‌کنند که عمر فاروق محبوب اهل بيت بوده است؛ چنانكه نزد پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نیز محبوب بوده است. دليل ايشان سه روايت از پيامبر اكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله درباره خليفه دوم است و به فرازهايي از سخنان اميرمؤمنان علي علیه‌السلام در نهج‏البلاغه نیز اشاراتی مي‏كنند. حال باید گفت که آيا مي‏توان اين روايات را پذيرفت؟ آيا سند و دلالت آنها تمام است؟ بررسی‌ها نشان از عدم صحت روایات و یا حداقل در برخی موارد عدم دلالت به خلیفه دوم است. در این وجیزه سعی شده تا پاسخ درخوری به این شبهه داده شود.

روابط اهل سنت شبه قاره با شیعه در حوزه سیاست و اندیشه

شبه قاره هند یکی از قطب های جمعیتی و اندیشه ای جهان اسلام است. تنوع مذاهب مختلف فقهی و کلامی از ویژگی های دینی منطقه شبه قاره است؛ اما آن چه این منطقه به ویژه پاکستان را از سایر مناطق اسلامی جدا می کند، روش های خشونت آمیز و تکفیری مذاهب مختلف در برخورد با یکدیگر است. به همین سبب، این منطقه، هرچند جمعیت بسیاری از مسلمانان را در خود جای داده است، اما همواره یکی از نا امن  ترین و بی  ثبات ترین مناطق جهان اسلام شمرده می  شود. ریشه این نا آرامی ها و اختلافات نیز بیشتر مذهبی بوده است؛ جریان های افراطی و تند، به جای استدلال، حکمت و موعظه، به روش های خشونت  بار روی آورده  اند و در این میان، شاید شیعه، مهم ترین قربانی این خشونت  ها باشد.
تحقیق حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که در طول چند سدة اخیر، تعاملات اهل سنت شبه قاره با شیعیان، در دو حوزة سیاست ( حکومت) و اندیشه چگونه بوده است و آیا روش برخورد و تعامل تمامی مذاهب و جریان های فکری اهل سنت با شیعیان به یک گونه است؟
از این رو «تاریخ ورود اسلام به شبه قاره» به عنوان مقدمه در نظر گرفته شده است؛ سپس نوع روابط حکومت های مختلف در هند با شیعه و پس از آن، جریان ها و نحله های مختلف مذهبی اهل سنت شبه قاره و تعامل هریک با شیعیان، در حوزه اندیشه و عمل، مورد بررسی قرار گرفته است.[1]

فرايند آگاهی شيعيان از علم غیب امامان

این که محیط اجتماعی، حقایق معارف دینی را به تدریج درک می کند، امری روشن است؛ به تعبیر دیگر تلقی جامعه از دین، امری تاریخی است. این روند را در موضوعات مختلف می توان پی گیری کرد. نوشتة حاضر نشان می دهد که اطلاع از غیب در جامعة جاهلی، به ملائک یا جن منحصر بوده است؛ از این رو نبی اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در آغاز دعوت با این پرسش مواجه می شدند که چرا مَلَک نیستند و یا متهم به جادوگری و کهانت می شدند؛ تا این که در اثر کثرت آیات و معجزات، نبوت ایشان پذیرفته شد و در نتیجه، آگاهی از غیب ـ در نظر جامعه ـ به پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم منحصر شد. این زمینة تاریخی موجب شد امیرالمؤمنین علیه السلام نیز در اخبارات غیبی خود، به ویژه در ایام خلافتشان، با اتهام های دعوی نبوت، علم غیب و کهانت مواجه شوند. این مشکل، در طول دوران امامت برقرار بود؛ اما در میان شیعه، تحقق بسیاری از پیش بینی های امیرالمؤمنین علیه السلام زمینه را آماده کرد تا شیعیان با مقولة امکان آگاهی از غیب ـ بدون کهانت و نبوت ـ آشنا شوند . ائمه علیهم السلام این موضوع را به تدریج به شیعیان آموزش دادند.[1]

وراثت اصطفائی مقامات الهی

یکی از دلایل عمدة حجیت اهل بیت علیهم السلام و ولایت آنان بر دین و امت، ارث بردن ایشان از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم است؛ به طوری که اصل وراثتِ مقامات و مناصب الهی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم، این ولایت را برای اهل بیت علیهم السلام اثبات می  کند.
در آیة شریفة «النَّبِيُّ أوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أنْفُسِهِمْ وَ أزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ وَ أُولُوا اْلأرْحامِ بَعْضُهُمْ أوْلى بِبَعْضٍ في كِتابِ اللهِ مِنَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُهاجِرينَ إلاّ أنْ تَفْعَلُوا إلى أوْلِيائِكُمْ مَعْرُوفًا كانَ ذلكَ فِي الْكِتابِ مَسْطُورًا»،[1] خداوند متعال ضمن اشاره به ولایت عامة پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم بر امت، این نکته را بیان می دارد که اولوا الارحام از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در دستیابی به این مقام و منصب (ولایت بر امت) نسبت به مؤمنین ـ خواه از مهاجرین و خواه از انصار ـ اولویت دارند.[2]
نکته  ای که باید به آن توجه نمود این است که اهل بیت علیهم السلام ـ غیر از مقام نبوت و رسالت ـ وارث همة مقامات الهی، غیبی، اعطایی و لدنی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم هستند و این مسئله، منافاتی با وراثت اموال که از مفهوم لفظ وراثت برداشت می  شود ندارد.
در مصادیق آن چه که انبیا به ارث می  گذارند بین اهل سنت و امامیه اختلاف زیادی وجود دارد؛ چنان که برخی آن را فقط در علم و نبوت خلاصه کرده  اند و برخی نیز میراث پیامبران را همانند میراث سایر مردم ـ یعنی هر آن چه که از مورّث به وارث منتقل می  شود اعم از اموال و حقوق قابل انتقال ـ پنداشته  اند. اما قول صحیح آن است که ارث را شامل تمامی موارد فوق بدانیم؛ طوری که هم مقامات معنوی را دربرگیرد ـ مثل علم و نبوت ـ هم شئون مالی را و هیچ دلیلی که ارث را مخصوص یکی از این دو دسته بدانیم وجود ندارد.
در این نوشتار، ابتدا اقوال فریقین را در این باب ذکر می کنیم و سپس با استفاده از آیات قرآن، نظریة امامیه را در مسألة وراثت انبیا به اثبات می  رسانیم.

فقه در مذهب شیعه: ترجمه‌ای نویافته از شرایع ‌الدین، منسوب به امام رضا علیه السلام

این گفتار، ترجمه‌ای است کهن، متعلّق به دوره تیموریان، سدة علیه السلام یا 8 هجری، از رسالة شرایع الدین که امام رضا علیه السلام در پاسخ به مأمون بیان فرمود. اصل رساله در منابع حدیثی شیعی آمده و ترجمه به صورت نسخه خطی در کتابخانه ملی انگلستان بوده که برای نخستین بار منتشر می‌شود.

بازتاب تفسير اهل بيت علیهم السلام در منابع اهل سنّت

در منابع اهل سنّت، با احاديث تفسيرى اهل بيت : سه‌گونه برخورد شده است: 1. نقل بى‌طرفانه احاديث تفسيرى اهل بيت :. در ‏اين دسته، پاره‌اى از احاديث تفسيرى اهل بيت :، در منابع سنّى نقل شده كه بى‌ترديد پاره‌اى از اين روايات صحيح است. 2. تحريف، تأويل و ‏تضعيف حديث اهل بيت :. برخى از عالمان سنّى، در امتداد سياست خلفا در منع نشر تفسير اهل بيت : و اعراض از ايشان، احاديث امامان اهل ‏بيت: را كمتر روايت كرده‌اند و اگر گاه روايات صحيحى را از اهل بيت : در كتب خود آورده‌اند، آنها را تحريف و تأويل كرده‌اند و در ‏تضعيف يا ردّ آنها كوشيده‌اند. 3. جعل حديث در برابر احاديث ولايى. بعضى از اين روايات تفسيرىِ منسوب به اهل بيت :، براى مقابله با ‏احاديثى ساخته شده كه تفسير صحيح آيات مربوط به ولايت و عصمت و امامت اهل بيت: است. ‏

آغاز نبوّت

درباره زمان آغاز نبوّت پيامبر اسلام 9 بين دانشمندان مسلمان، اختلاف نظر وجود دارد. عدّه‌اى را نظر بر اين است كه آغاز نبوّت پيامبر 9 در سنّ چهل سالگى بوده است و بعضى اين زمان را از بدو طفوليّت و پايان دوره شيرخوارگى مى‌دانند. عدّه‌اى نيز با استناد به حديث «كُنْتُ نَبِيّآ و آدَمُ بَيْنَ الْماءِ وَ الطِّينِ»، آغاز نبوّت پيامبر 9 را قبل از خلقت آدم 7 دانسته‌اند. مسئله اين تحقيق آن است كه زمان آغاز نبوّت پيامبر اكرم 9 كِى بوده و آيين ايشان قبل از بعثت چه بوده است.

فضای صدور فرمایشات امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه

حجت الاسلام کاشانی روز سه شنبه مورخ 29 فروردین 96 در جلسه پاتوق پژوهش کانون خورشید به «فضای صدور فرمایشات امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه» پرداختند که مشروح این جلسه تقدیم می شود.
شایان ذکر است، پس از جلسه پرسش و پاسخ و نقد و بررسی مباحث صورت گرفت.

سيماى امام على (علیه السلام) در قصيده عينيّه شاعر اهل سنّت، عبدالباقى العمرى

امام على‌بن ابى‌طالب 7 شخصيّتى است بى‌نظير كه شاعران بسيارى از مذاهب گوناگون، زبان به مدح ايشان گشوده‌اند. شاعران اهل سنّت نيز از اين امر مستثنا نبوده‌اند و شخصيّت والاى حضرت على 7 نه تنها شيعيان را به ستايش واداشته، بلكه دانشمندان و بزرگان غير شيعه نيز، آن‌گاه كه گوشه‌هايى از عظمت آن حضرت را درك كرده‌اند، در برابر عظمت شخصيّت ايشان سر تعظيم فرود آورده‌اند.
در اين مقاله، سعى شده تا با بررسى قصيده عينيّه شاعر اهل سنّت، عبدالباقى العمرى، دورنمايى از چهره تابناك امام على 7 را به نمايش بگذاريم و ديدگاه عمرى و ميزان معرفت وى را نسبت به امام اوّل مسلمانان با الهام از قرآن كريم و حديث شريف بكاويم.

نقد مقاله آقای کدیور درباره شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها – جلسه اول

حجت الاسلام کاشانی روز سه شنبه مورخ 17 اسفند 95 در جلسه پاتوق پژوهش کانون خورشید به «نقد مقاله آقای کدیور درباره شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها» پرداختند که مشروح این جلسه تقدیم می شود.
شایان ذکر است، پس از جلسه پرسش و پاسخ و نقد و بررسی مباحث صورت گرفت.

كتاب شناسى گزيده ى آثار دانشمندان اهل تسنّن

اين مقاله، حاوى ويژگىهاى 88 كتاب از آثار دانشمندان اهل تسنّن است كه تمام يا بخشى از آنها در مورد امام مهدى7مىباشد. نگارنده، مقاله را بر اساس اطّلاعاتى كه دكتر عداب محمود حمش (دانشمند معاصر اهل تسنّن) در كتاب «المهدىّ المنتظر: دراسة حديثيّة نقديّة» آورده، ارائه كرده است و دادهها را به ترتيب مطالب سيّد عبدالعزيز طباطبايى در دو گفتار اوـ كه در سفينهى شمارهى 10 و 11 آمدهـ سامان داده است. بخشى از مجموعهى مطالب اين مقاله كه در پنج بخش آمده، ناظر به مدخلهايى است كه محقّق طباطبايى ياد كرده و بخشى از آنها مدخلهايى است كه براى نخستين بار معرّفى مىشود