پاسخ به شبهه تناقض میان جمهوریت و مبنای ولایت فقیه

نظریه وکالت حکیم از سوی شهروندان، محتوای کتابی به نام حکمت و حکومت می باشد که توسط جناب آیت الله دکتر مهدی حائری یزدی نوشته شده است و در آن، ضمن مخالفت با نظریه ی ولایت فقیه، آن را به عناوین و اشکال مختلف مورد نقد قرار داده، تا جایی که برای ابطال آن، مسئله ی ولایت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را نیز مورد خدشه قرار داده است. حضرت آیت الله محمد مؤمن قمی که از فقهای برجسته معاصر است، در این مقاله، به نقد یکی از شبهات کتاب، یعنی «شبهه تناقض میان جمهوریت و مبنای ولایت فقیه» پرداخته است.

فلسفه و اهداف قیام عاشورا از دیدگاه امام حسین علیه السلام

با توجه به این که بهترین و مطمئن ترین سند برای شناخت فلسفه و اهداف نهضت سید الشهدا(ع) ،کلمات خود آن حضرت یا امامان دیگر در این باره است با بررسی مجموعه خطبه ها ، سخنان ،نامه ها و وصیت نامه امام حسین (ع) که در باره اهداف و انگیزه های قیام عاشوراست  به تفسیر و تحلیل آنها می پردازیم . اهداف اصلی حضرت از قیام عاشورا عبارتند از  :احیای مظاهر و نشانه های اسلام اصیل و ناب محمدی ، اصلاح و بهبود وضع مردم سرزمین های اسلامی، تامین امنیت مردم ستم دیده ، فراهم کردن بستری مناسب برای عمل به احکام و واجبات الهی ،امر به معروف ونهی از منکر، عمل به سیره رسول خدا (ص) و امیر مومنان (ع) ، از بین بردن بدعت هاو ترک فرمان برداری ازخدا و اطاعت شیطان وآشکار شدن فساد در زمین وتعطیل شدن حدود الهی و حلال نمودن حرام خدا و بالعکس و نیز اختصاص دادن بیت المال به حاکمان بنی امیه ،لذا همه اینها دلایل  نپذیرفتن زندگی ذلت بار و ننگین دنیا و انتخاب زندگی با سعادت اخروی از سوی سید الشهدا (ع) بود.

ریشه‌های سیاسی  قیام امام حسین علیه السلام

برای درک عمیق علل و شالوده وقوع فاجعه کربلا باید در پی ریشه یابی مسیروروند انحطاط امت اسلامی بعد از رحلت رسول خدا (ص) برآییم .در کل ریشه های تاریخی عاشورا را می توان در سه حوزه جست و جو کرد یکی ریشه های سیاسی است که از سقیفه آغاز و با خلافت عمر و عثمان به عنوان تکیه گاه های بنی امیه و ستیز با حکومت بر حق امیر مومنان علی (ع) و روی کار آمدن حکومت بنی امیه پس از صلح و در انتها تبدیل خلافت اسلامی به سلطنت موروثی یعنی بازگشت به حاکمیت جناح اصلی قریش که زمانی با اسلام درگیر بودند تداوم یافت . اما سرآغاز انحراف نخست :جریان سقیفه بود ،تبلورغلبه خُلق وخوو رقابت جاهلی و قبیلگی عرب  بر ارزش های اسلامی که دررقابت بر سر حکومت گروه بندی جناحی و قبیلگی بین مهاجر و انصار نمایان گردید دوم : به قدرت رساندن بنی امیه یکی از سیاست های برجسته عمربن خطاب خلیفه دوم  بود البته با سکوت در برابر انحرافات معاویه و زمینه سازی برای سلطه دشمنان دیروز اسلام بر مسلمانان ،و سوم:تایید سیاست های خلفای پیشین با روی کار آمدن عثمان ،و ابزار تجدید حیات امویان و رسیدن به آرزوی دیرینه شان یعنی قبضه کردن قدرت و چپاول بیت المال و گسترش استبداد، چهارم :ستیز با حکومت برحق علی (ع) و نیزوجود شکاف های عمیق اجتماعی و اقتصادی و تحمیل جنگ های متعدد بر حضرت وپدید آوردن خوارج از دل اختلافات شدید در سپاه امام علی (ع) و به دنبال آن به انزوا کشاندن جریان حق ، این عوامل از علل سیاسی قیام حسین (ع) بودند