سرچشمه های فکری القاعده

القاعده به لحاظ تاریخی، سوای وجه تروریستی آن که می تواند رویکرد تاریخی دیگری به آن باشد، در جهان اسلام دارای پیشینه تاریخی نسبتا طولانی است. ریشه های فکری و بنیاد های نظری القاعده حداقل به ابن تیمیه، می رسد. این مساله هم به لحاظ شباهت های زمانی و موقعیتی عصر ابن تیمیه و هم به لحاظ وجود شباهت بسیار تنگاتنگ نشانگان زبانی در گفتمان ابن تیمیه و بنیا د گرایی اسلامی، بخصوص القاعده، تا حدی زیادی روشن به نظر می رسد. البته میراث تفکر افراطی ازابن تیمیه برای القاعده هم به طور مستقیم رسیده است و هم غیر مستقیم؛ به این معنا که آثار به جا مانده از ابن تیمیه موجب الهام بخشی بسیار برای افراط گرایی در جهان اسلام بوده است. البته دراینجا ما در پی نقد وبررسی بنیاد های فکری القاعده نیستیم، چه اینکه این کار خود مجال دیگر و گونه ی دیگری از تحلیل می طلبد، بلکه فقط می خواهیم سیر تحول وتطور اندیشه افراط گرایی را، به لحاظ تاریخی بررسی کنیم و می خواهیم نشان دهیم که چگونه آموزه های مهم اسلامی ومفاهیمی چون «جهاد»، «شهادت»، «دعوت» و بسیاری از مفاهیم دیگر که روزگاری دارای معیار های روشنی بودند و خط ومشی امت اسلامی را روشن می ساختند، چگونه دچار کژتابی شدند و به شکلی در امدند که امروزه ما آنها را در قامت ناموزون پدیده های ناقص الخلقه ای چون القاعده می بینیم.
روش شناسی فهم القاعده

برای درک وفهم هر پدیده ای شیوه و روش خاصی لازم است، اما القاعده، علی رغم گستردگی تحلیل ها و پژوهشهای انجام گرفته در مورد آن، به دلیل ابهام در خاستگاه وپیچیدگی خاص سازمانی و ساختاری آن ونیز به دلیل اینکه انگاره های تعلق به هرسمت وسویی را بر می تابد، با شیوه های متنوع تحقیق وپژوهش همخوانی دارد و می توان از شیوه ها وروشهای بسیار در فرایند تحلیل آن سود جست. تاکنون در مورد روش شناسی مطالعات اکادمیک این پدیده، حرف زیادی گفته نشده است و چارچوبهای مطرح شده بسیار خلاصه و محدود است، مثلا در مقاله «اسلام سیاسی و جهانی شدن» چهار روش برای درک القاعده شمرده شده است1، ولی ما به بهانه این پژوهش چندین روش را استقراء و استقصا کرده ایم، امیدواریم که در اینده بتوانیم این مطالعات روش شناسانه در مورد القاعده را تکمیل کنیم. شاید تذکر این نکته هم لازم باشد که وقتی از روشهای فهم القاعده سخن می گوییم، عمدتا مراد ما چرایی و علت این پدیده است، گرچه که در برخی از موارد شاید چگونگی وچیستی آن نیز مورد پرسش باشد.
در جست و جوی بن لادن/ آشنایی با بن لادن و سازمان القاعده

اسامه بن محمد بن عوادبن لادن، توانست با کمک عبدالله عزام گروهی را به نام القاعده تشکیل دهند این گروه که بیشتر از مجاهدین عربی تشکیل شده بود که برای مبارزه با شوروی به افغانستان مهاجرت کرده بودند لذا در این بین بن لادن از افرادی چون ایمن الظواهری متاثر شده بود که در این مقاله به تاریخچه و افکار و عقاید القاعده اشاره دارد.
جنبشهای اسلامی معاصر

در این مقاله نویسنده به بررسی جنبش های موجود در کشور عربستان سعودی می پردازد و آن ها را دسته بندی می کند و در مقابل نیز به سیاست های دولت عربستان سعودی در برابر این جنبش ها می پردازد.
تجاوز نیروهای اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان سر برآوردن القاعده

تجاوز نیروهای اتّحاد جماهیر شوروی به افغانستان اثر چشمگیر در تندرو شدن جریان اسلامگرایی داشته است.این جنگ که نقطهء چرخشی در روند اسلامگرایی شمرده می شود،فضایی بی مانند در روابط بین الملل پدید آورد که سرانجام به پا گرفتن سازمان القاعده انجامید.در این نوشتار این فضا و اثرات این تجاوز بیان می شود.
تأثیرات دوسویه وهابیت و القاعده در خاورمیانه

هدف پژوهش بررسی القاعده و چگونگی توسعه آن از وهابیت و عملکرد آن و بررسی سیاستها٬ و رفتار عربستان با استفاده ابزاری و دوگانه از علمای وهابی در صدور فتوا است که موجب تسریع نفوذ اسلام افراطی و رادیکالی در قالب القاعده شده است.
تأثیرات دوسویه وهابیت و القاعده در خاورمیانه ( با تأکید بر عربستان )

در این تحقیق ضمن بررسی برای پاسخگویی به این سوال سعی گردیده تا از فرضیه این پژوهش پیرامون سیاستها، عملکرد و رفتار عربستان سعودی با استفاده از ابزاری و دوگانه از علمای وهابی در صدور فتوا که موجب تسریع نفوذ اسلام رادیکالی در قالب القاعده میشود ارزیابی مناسبی بدست آید.
بنیادهای فکری القاعده و وهابیت

این مقاله سعی دارد به معرفی وهابیت و پیشینه تاریخی و گرایش ضد شیعی آنان پرداخته و نشان دهد شیعه و وهابیت نمی توانند متحد استراتژیک یکدیگر باشند و در این ارتباط روابط با عربستان سعودی که مذهب رسمی آن وهابی است به لحاظ عدول حکومت سعودی از مواضع اولیه وهابیت به دلیل ملاحظات سیاسی می باشد.
برداشتهای القاعده از افکار جهادی سید قطب

پس از جریان 11 سپتامبر سال 2001 در آمریکا، در تمام رسانه های جهان سخن از حمله تروریستی گروه اسلامگرای افراطی به نام القاعده بود القاعده یک گروه تلفیقی است که استراتژیک خود را از افکار سید قطب و اعتقادات خود را از ابنتیمیه اخذ کرده است و امروزه شاهدیم که وهابیت با سوءاستفاده از نظریات قطبی، جوانان عرب را به جنگ و جهاد دعوت میکند، ولی با اهدافی خاص که هیچیک با اهداف سید قطب مطابقت ندارد.
بازشناسی بنیادگرایی و سلفیه در دوران معاصر با تأکید بر طالبان و القاعده

اندیشه سیاسی سلفی گری رادیکال که ریشه در آرا و اندیشه های خوارج، حنابله و وهابیت دارد، به جریان خردگریز در میان مسلمانان اشتهار دارد؛ زیرا با تکیه بر ظواهر قرآن و سنت، هرگونه گرایش های عقلی، فلسفی و کلامی را در حوزه دیانت برنمی تابد. این جریان که در دوران معاصر با عنوان القاعده و طالبان ظهور یافت، مدعی انحصاری اسلام گرایی است که با تکفیر سایر گروه های اسلامی، به ویژه شیعیان، به اعمال خشونت بار خویش علیه آنان مشروعیت بخشیده است که در ادامه توضیحات بیشتری در این مورد بیان خواهد شد.
القاعده و تروریسم مذهبی

بررسی منابعی که به مطالعه سازمان القاعده پرداخته اند نشان می دهد که هر کدام از منظر خاصی به این سازمان نگاه کرده و آن را از نقطه نظر خاص خود، مورد کندوکاو قرار داده اند. در این میان، سه دسته از نظریات وجود دارند که بیشتر از بقیه مورد توجه قرار گرفته اند: دسته اول براین باورند که ایدئولوژی القاعده و اعمالی که توسط این سازمان انجام می گیرد، مصداقی از نظریه «برخورد تمدن¬ها»ی هانتینگتون است. دسته دوم، نظریه هایی می باشد که این سازمان را پدیده ای مدرن، قلمداد کرده و حتی در بعضی موارد، ایدئولوژی القاعده را بیشتر از آن که ریشه¬دار در آموزه های اسلامی بدانند، متأثر از اندیشه چپ اروپایی در نظر می گیرند. دسته سوم نیز از بُعد مذهبی به سازمان، نگاه کرده و ایدئولوژی آن را تحت عنوان تروریسم مذهبی بررسی کرده اند. پژوهش حاضر نیز همین دیدگاه اخیر را مورد تأکید قرار می دهد.
القاعده: زمینه ساز استقرار پایگاه های نظامی آمریکا و ناتو در آفریقا

کشورهای غربی و کشورهای شمال آفریقا در خصوص توانایی های القاعده در مغرب اسـلامی مـبالغه میکنند. القاعده در مـغرب اسلامی در واقع همان گروه “جماعت سلفی دعوت و کشتار الجزایر” است که دو سال قبل زمانی که درماندگی و ناتوانی ایـن گروه در الجزایر آن در سراشیی نابودی قرار داده بود برای ترمیم روحیه طرفداران خود و جلب حـمایت مادی و معنوی مردم مـسلمان جـهان، و سوءاستفاده از عواطف اسلام گرایانه مردم شمال آفریقا، خود را تشکیلات مغرب اسلامی شبکه جهانی القاعده اعلام و آزادسازی اندلس و شمال آفریقا را از لوث کفار هدف خود بیان کرد و با این نحو تبلیغات، چهره خود را موجه ساخت. کارنامه دو سال گذشته این گروه وهـابی تکفیری نشان داد که سیاست کشتار حداکثری و انتقام جویی بی رحمانه نه تنها عواطف مسلمانان منطقه و جهان را جذب نکرد بلکه عملکرد آنها ضربه بزرگی به اسلام گرایی در منطقه بود. نداشتن پایگاه مردمی موجب شد که ایـن گروه در شمال آفریقا نتواند کوچکترین ضربه کاری به منافع غرب و یا مراکز نظامی دولت های منطقه وارد سازد. اما در عوض غرب توانست با بزرگ نمایی خطر این گروه مسلح، قراردادهای تسلیحاتی کلانی را به دولت های منطقه تـحمیل نموده و بدنبال پایگاه دایمی در منطقه باشد. سیاست های مدبرانه عبد العزیز بوتفلیقه از یکسو و عملکرد غیرانسانی گروههای وهابی تکفیری در قتل و عامهای ددمنشانه که منجر به کشتار بیش از دویست هزار نفر در الجزایر شد از سوی دیگر زمـینه انزواو اضمحلال گروه های مسلح وهابی تکفیری را در الجزایر فراهم ساخت و این کشور که معروف به کشور یک میلیون شهید راه مبارزه با استعمار است، اولین کشور آفریقایی قربانی تروریزم وهابی تکفیری بودکه در حال حاضر مـسیر آشتی ملی و سازندگی را به خوبی طی می کند.
القاعده در کنیا

کشور کنیا یکی از مهم ترین پایگاه های نیروهای القاعده در شرق آفریقاست و بر اساس شواهد موجود، مرکز اصلی شاخه آفریقای القاعده در این کشور استقرار دارد. پیشینه ورود نیروهای القاعده به کنیا به سال های 1992 و 1993 باز می گردد.
القاعده در تانزانیا

کشور تانزانیا نیز همچون کنیا به دلیل محیط خاص جغرافیایی خود، از جمله سواحل ممتد اقیانوس هند و جزیره های متعدد و پراکنده، به ویژه مجمع الجزایر زنگبار (که چندان تحت نظارت و کنترل نیروهای امنیتی و اطلاعاتی تانزانیا قرار ندارند)، بستر مناسبی برای اقدامات القاعده به شمار می رود.