مدیریت ایدئولوژیک افکار عمومی در عصر سلجوقیان با تأکید بر مسئله مشروعیت

افکارعمومی به معنای نوعِ نگرش گروه‌های مختلف، همچون نیرویی مؤثّر در عرصه سیاست و اجتماع ایفای نقش می‌کند. لذا هر نظامی، لاجَرَم اقدام به جلب حمایت افکارعمومی می‌نماید. پژوهش حاضر در پی آن است تا ساز و کار دولت سلجوقی را برای مدیریت ایدئولوژیک افکار عمومی جامعه در جهت مشروعیت‌بخشی به قدرت غالب خود معلوم سازد. لذا با عنایت به داده‌های تاریخی و توصیف و تحلیل آنها، به شناسایی و استخراج ابزارها و تلاش‌های سلجوقیان در این زمینه خواهیم پرداخت. سلجوقیان که نزد افکارعمومی فاقد منزلت بودند اقدام به استخدام مدیران ایرانی و کسب اعتبار از نزدیک‌ترین راه‌های ممکن نمودند. آنها با مدیریت افکارعمومی در دو حوزه ایدئولوژیک و غیر ایدئولوژیک، در حوزه ایدئولوژیک سه مؤلّفه حیاتی را دنبال کردند. اهم این تلاش‌ها کسب مشروعیت از طریق نمادهای دینی، ملّی و رهبران نفوذمند فکری بود که محور اصلی این پژوهش بررسی زوایای این حوزه می‌باشد.

موانع و مشکلات سفر حج ایرانیان در روزگار سلجوقیان

سفر حج به‌عنوان یک فریضه دینی، در روزگاران گذشته سفری سخت، خطرناک و گاه بی‌بازگشت و همراه با مشکلات بسیار بوده است. در روزگار حاکمیت سلجوقیان بر ایران (۴۲۹ ـ ۵۹۰ ق)، از یک‌طرف گاه شرایط اقتصادی نامناسب در سفر حج تأثیر می‌گذاشت و از طرف دیگر، حاجیان با مشکلات زیادی ازجمله ناامنی ناشی از غارتگری اعراب بادیه، حمله‌های ناگهانی اسماعیلیان، کمبود آب و آذوقه، قحطی و بیماری‌های کشنده‌ای مانند و با روبه‌رو می‌شدند. اختلافات سیاسی در این دوره مانند اختلافات سلاطین سلجوقی، استقلال‌طلبی برخی امیران عراق و اختلافات امیران مکه با امیرالحاج نیز، بر مشکلات سفر حاجیان می‌افزود. این مقاله بر آن است تا با استفاده از گزارش‌های تاریخی، موانع و مشکلات سفر حج در دوره سلجوقیان را با روش توصیفی ـ تحلیلی بررسی کند.

نقش عوامل سیاسی در روابط عنازیان و سلجوقیان

عنازیان (حک. 381ـ511ق) از خاندان‌های حکومت‌گری بودند که همزمان با قدرت‌گیری سلجوقیان (حک. 429ـ590ق)، در مناطقی از غرب ایران حکومت می‌کردند. روابط سلجوقیان با اینان که در مسیر توسعه قلمرو آن‌ها قرار گرفته بودند، در برهه‌های مختلف، متفاوت و تابع شرایط و اوضاع سیاسی منطقه و خلافت عباسی و در نتیجه گاه دوستانه و مسالمت‌آمیز و گاه تیره و همراه با درگیری نظامی بود. این نوشتار با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع تاریخی، ضمن بررسی روابط این دو حکومت، در پی پاسخ به این پرسش است که عوامل سیاسی در دوره‌های مختلف چه اثری در روابط بنی‌عناز و سلجوقیان داشته است؟ یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که بنی‌عناز با برآوردی که از توان خود و توان سلجوقیان و رقیبان آن‌ها داشتند،روابط دوگانه‌ای را با این سلسله ترک‌نژاد دنبال می‌کردند؛ گاه مانند «مهلهل بن محمد بن عناز» به پیکار سلجوقیان می‌رفتند و گاه چون «سُعدی بن ابی‌الشوک» به خدمت حاکمان سلجوقی درآمده، مورد لطف آن‌ها قرار می‌گرفتند. عواملی مانند اختلافات درونی خاندان عنازی و همراهی یا رویارویی آنان با رقبای سلجوقیان در این روابط دوگانه اثرگذار بوده است

پراکندگی جغرافیایی امامیه در ایران دوره سلجوقی

آگاهی از جغرافیای انسانی گروه­های مذهبی، می­تواند به شناخت ترکیب جمعیت، ظرفیت‌های اندیشه ­ای و توان مدیریتی بزرگان آن مذهب برای گسترش باورهای خود کمک کند. مذهب شیعه که از آغاز اسلام به‌ تدریج در ایران هوادارانی یافته بود، در دوره سلجوقیان در مناطق قابل توجهی از ایران گسترش یافت. این نکته با توجه به تعصب مذهبی سلجوقیان، بسیار قابل توجه است. محور اصلی این مقاله، شناسایی مراکز جمعیتی با اکثریت و یا اقلیت شیعی در حوزه کویر مرکزی، شمال و شمال شرقی و جنوب ایران طی قلمرو حکومت سلجوقیان، با اشاره به زمینه­ های شناخت بهتر افراد و خاندان­های شیعه در این مناطق است.

تأثیر سلجوقیان بر اوضاع تجاری – بازرگانی نیشابور

با ورود سلجوقیان به نیشابور، تحولات اجتماعی و اقتصادی فراوانی در این شهر پدید آمد. نیشابور در این دوره از بعد اقتصادی پیشرفت فراوانی کرد و به مرکزی برای بازرگانانی که از این شهر به طرف جنوب ایران تا خلیج فارس و هند می‌رفتند، تبدیل شد. این مقاله در جست‌وجوی یافتن پاسخی مناسب برای این پرسش است که ورود سلجوقیان به نیشابور چه اثری بر اوضاع اقتصادی، تجاری و بازرگانی این شهر داشته است؟ یافته­های این مقاله نشان می­دهد که با وجود آسیب پذیر شدن کشاورزی در نیشابور به دلیل رها شدن گله­های سلجوقیان در زمین­های کشاورزی، عوامل زیر در رونق اقتصادی مؤثر بوده است. وجود معادن مهم در نیشابور، رواج سکه­های ضرب نیشابور در معاملات، امنیت و سفرهای تجاری بازرگانان نیشابور.

واکاوی هم‌گرایی و واگرایی اشاعره و حنابله در دوره سلجوقی در بغداد (429 – 465 ﻫ ق)

اشاعره و حنابله، هر دو از گروه‌های اهل سنت به شمار می‌روند. تا پیش از به قدرت رسیدن سلجوقیان، حنابله در عرصه اجتماعی و سیاسی جامعه بغداد، یکی از قدرت‌مندترین و پر جمعیت‌ترین گروه‌های مذهبی بودند. با به قدرت رسیدن سلجوقیان و لعن اشاعره به فرمان طغرل در سال 455 ق، شمار زیادی از علمای اشعری، چون جوینی و قشیری به عراق و حجاز مهاجرت کردند و همین عامل در ترویج و گسترش مذهب اشعری در بغداد تأثیر گذاشت. در دوره اول حکومت سلجوقیان (429 ـ 465 ق) میان اشاعره، حنابله و معتزله در زمینه دانش‌ها و علوم فقهی و کلامی تعامل هم­گرایانه­ای وجود داشت و دغدغه اصلی نظریه‌پردازان اشعری و حنبلی دفاع از خلافت و تحکیم مبانی آن بود. در این میان، علمای اشعری فعال‌تر بودند و با وجود اشتراک‌های عقیدتی و کلامی میان این دو گروه، همواره در عرصه اجتماعی درگیری‌هایی بین ایشان روی می‌داد. در این مقاله تلاش می‌شود با توجه به این فرضیه که عامل اصلی در منازعه‌ها و درگیری‌های اشاعره و حنابله، مسائل و اختلاف‌های عقیدتی و کلامی بود و دخالت‌های سیاسی خلفای عباسی و سلاطین سلجوقی و کشمکش‌های سیاسی بین آنها در این درگیری‌ها نقشی نداشته است، رابطه و تعامل هم‌گرایی و واگرایی بین این دو گروه در دورة حضور سلجوقیان در بغداد (429-465 ق) بررسی و تبیین گردد.

قومس و اسماعیلیان

قومس یکی از ایالت­های ایران بود که از قرن سوم هجری تا حمله هلاکو بخشی از فعالیت اسماعیلیان در آن­جا متمرکز بود. با توجه به موقعیت جغرافیایی این منطقه و وجود قلعه گردکوه در دامغان، و انشعاب راه­های مختلف به آن، تسلط بر آن نزد اسماعیلیان اهمیت فراوانی داشت؛ به طوری که از دیدگاه حسن صباح و جانشینانش، این ایالت از ارزش خاصی برخوردار بود.
این مقاله، ضمن بررسی فعالیت­های اسماعیلیان در قومس، اهمیت این ایالت، موقعیت جغرافیایی و همچنین نقش آن در تأسیس و تثبیت و قدرت­مندی اسماعیلیان را مدنظر قرار می­دهد.

فاطمیان، آل بویه و تبلیغات شیعی

دولت فاطمیان و آل­بویه تقریباً به طور هم زمان به ظهور رسیدند.وجه عمدۀ اشتراک آنها ـ علی­رغم تفوّق مذهب تسنن در سرزمین­های اسلامی ـ تبلیغات شیعی بوده است. فاطمیان با استفاده از داعیان خود، فعالیت­های مذهبی وسیعی آغاز کردند؛ اگر چه نتوانستند دامنۀ حکومت سیاسی خود را از مصر و شام فراتر نهند. با نفوذ و حضور آل­بویه در خلافت عباسی، مکاتباتی بین ایشان و دولت فاطمی صورت گرفت و این تعامل و تبادل مذهبی، سبب احیاء آیین و رسوم شیعی گردید؛ اگر چه این امر با چالش­ها و مخالفت­هایی همراه بود و با ظهور سلجوقیان در شرق و ایوبیان در مصر و شام، شیعه زدایی به اوج خود رسید، تشیع، مسیر خود را در تاریخ استمرار بخشید.

آل بویه، عباسیان و تشیع

سا­­ل­ها قبل از ورود آل بویه به بغداد، خلفای عباسی، عملا”قدرت دنیوی خود را به امیرالامراها منتقل کرده بودند. برادران بویه که گرایش­های شیعی داشتند، پس از فتوح خویش در ایران، متوجه بغداد شدند. معزالدوله پس از ورود به بغداد، در صدد برآمد تا خلافت را از عباسیان به خاندان علی(ع) منتقل نماید، ولی باصلاحدید وزیرش، از این کار منصرف شد و به تغییر خلیفه عباسی اکتفا کرد. انتخاب فردی مطیع به مقام خلافت و خلع آنان در موقع لازم، امتیازی بود که آل بویه در این خصوص به دست آوردند؛ بدین ترتیب، نه تنها اقتدار دنیوی، بلکه اقتدار معنوی خلفای عباسی به تدریج رو به کاستی گذاشت.
اما در دراز مدت، غیبت امیران بویی از بغداد و اختلاف میان آنها در شاخه­های عراق و فارس، زمینة بازیابی قدرت خلفا را فراهم آورد. آنان به تدریج قدرت معنوی خود را افزایش دادند و سپس برای دست‌یابی به قدرت دنیوی، از قدرت نظامی نو پای طغرل سلجوقی، برای شکستن دیلمیان سود جستند. لیکن خلفای عباسی دیگر هیچگاه به جایگاه قدرتمند اوّلیه خود بازنگشتند.

سیف الدوله صدقه، امیر شیعى بنى مزید

طایفه بنى مزید یکى از شاخه‏هاى قبیله بنى اسد بود که در سال (403ق) موفق به تشکیل امارت شیعى بنى مزید گردید. اولین امیر این امارت، على بن مزید بود که از سوى سلطان الدوله بویهى به قدرت رسید. پس از وى پسرش نورالدوله دبیس به حکومت رسید که دوران امارت او به دو بخش تقسیم مى‏شود؛ یکى امارت بنى مزید در دوره آل بویه و دوم امارت بنى مزید در دوره تسلط سلجوقیان بود که در دوره اول به دلیل ضعف آل بویه در عراق قدرت بنى مزید افزایش یافت، ولى در دوره دوم به دلیل تسلط سلجوقیان سنى مذهب بر عراق، در قدرت بنى مزید کاهش محسوسى ایجاد شد. بعد از مرگ نورالدوله پسرش بهاءالدوله منصور به امارت رسید که قدرت او نیز کم بود. با قدرت یافتن یکى از بزرگترین امیران این سلسله، یعنى سیف الدوله صدقه در سال (479ق)، امارت بنى مزید جانى تازه یافت و درگیرى بر سر جانشینى سلطان ملکشاه فضایى ایجاد کرد تا صدقه به یکى از قدرت‏هاى بزرگ شیعى در عراق مبدّل گردد. در این مقاله به اقدامات این امیر بزرگ شیعه و تأثیر او در تحولات عصر سلجوقى پرداخته شده است.

قدرت سیاسى امامیه در دوره‏ ى سلطنت سلجوقیان‏

شیعیان امامى مذهب که در دوره‏ى سیطره خاندان بویه از آسایش نسبى و اقتدار حکومتى برخوردار بودند در پى یورش سلجوقیان سنى به بغداد و بر افتادن حاکمیت بوئیان، دوران سختى را تجربه کردند. سلجوقیان، آنان را از مناصب ادارى راندند، پیشواى دینى آنان – شیخ طوسى – مجبور به ترک بغداد شد و در پى سرکوب شورش بساسیرى شیعیان ساکن شهر کرخ، مورد حمله سنیان قرار گرفتند. اما این وضع پایدار نماند و در طى سلطنت سلجوقیان، شیعیان به تدریج مواضع قدرت را مجدداً اشغال کردند. در این مقاله با اشاره به وجود امیران و وزیران شیعى مذهب در ایران و با تفصیل بیشتر در مورد خاندان مزید به عنوان حاکمان شیعى مذهب مناطقى از عراق که در ایران کنونى کمتر شناخته شده‏اند، به دلایل سیاسى این تغییر وضع و عوامل آن پرداخته شده است.

تتبعى در راحه الصدور راوندى

کتاب اعلام الملوک, مسمى به راحه الصدور و آیه السرور از کتب مهم اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم خواه از باب سلاست انشإ و خواه از جهت اشتمال بر اطلاعات فراوان تاریخى و اجتماعى در شمار معتبرترین و سودمندترین کتب فارسى پیش از حمله مغول به شمار مى رود. مولف آن نجم الدین از راوند کاشان مى باشد. وى در این کتاب پر ارزش پس از مقدمه وارد تحقیق و بحث در دولت سلجوقیان شده و کار آنان را از ابتدا تا پایان کار سنجر به تفصیل آورده است.
این کتاب در سال 1921 میلادى به سعى و اهتمام محمد اقبال تصحیح گردید و توسط انتشارات امیر کبیر (چ اول, 1333 و چ دوم, 1364ش) با حواشى مرحوم مجتبى مینوى به چاپ رسید. مصحح محترم مقدمه عالمانه اى به زبان انگلیسى درباره شیوه کار خود در تصحیح, نویسنده کتاب, محتوا و منابع آن, تإثیر راحه الصدور در کتب تاریخ پس از خود و نقد کتاب نوشته اند که براى مبتدیان و منتهیان فوق العاده سودمند است و به نکاتى اشاره کرده اند که پیش از آن کمتر کسى مطرح نموده است.
مقاله حاضر, ترجمه مقدمه انگلیسى محمد اقبال بر این کتاب گرانسنگ است.

اسماعیلیان اصفهان‏

فعالیت اسماعیلیان در اصفهان، از قرن سوم هجرى آغاز شد. اطلاعات مربوط به این فعالیت‏ها تا نیمه‏ى دوم قرن پنجم، تاریک و مبهم است. در این قرون احمد بن حسین، معروف به دندان و ابوحاتم رازى، در منابع مرتبط با اسماعیلیان این شهر معرفى شده‏اند.
اوج فعالیت‏هاى اسماعیلیان در اصفهان در عهد سلجوقیان است. دو داعى نام‏دار این دوران، عبدالملک بن عطاش و فرزندش احمد، رهبرى اسماعیلیان را در اختیار داشتند. در دوران عبدالملک اصفهان مرکز فعالیت اسماعیلیان بود.
در این مقاله ضمن بررسى تلاش‏هاى اسماعیلیان در اصفهان، ارتباط آنان با فاطمیان مصر، اسماعیلیان نزارى الموت و علماى اهل سنت شافعى و حنفى بیان گردیده است؛ و در پایان، رجالى که اسماعیلیان اصفهان ترور کرده‏اند، معرفى گردیده‏اند.