«علم پیشین الهی و اختیار انسان»؛ آیه ای برای تنزیه خداوند متعال

علم پیشین به افعال اختیاری دیگران، برای انسان ذاتاً ممتنع است؛ در حالیکه برای خداوند، ثابت و قطعی است. این مطلب به روشنی تباین علم الهی با علوم بشری را به تصویر میکشد. همین تباین، پایة عجز بشر از شناخت علم خداوند با ابزارهای مخلوقی، و لزوم اکتفا به تنزیه در مورد آن است. امّا تنزیه محض، از سوی صدرائیان مورد ایرادات و اشکالاتی قرار گرفته، و خلاف ادلّة عقلی پنداشته شده است. در این مقاله، ابتدا به صورت مختصر، مبنای خداشناسیِ تنزیهی تبیین میگردد و سپس به اشکالات وارد بر آن پرداخته میشود. در نهایت نیز مؤیّداتی بر بحث تنزیه، از روایات شریف بیان خواهد شد. باید توجه داشت که آگاهی ازلی خداوند از افعال اختیاریِ انسان، نه تنها پایه و اساس بحث حاضر است، بلکه در پاسخگویی به اشکالات نیز، نقشی اساسی ایفا میکند؛ لذاست که این مهم، در جایجای مقالة حاضر، مورد اشاره و استناد قرار خواهد گرفت.
تباین علم خداوند با علوم مخلوقی؛ تنها راه حلّ اشکال جبر برخاسته از علم پیشین الهی

علوم بشری و مخلوقی، در اصل شکلگیری و علم شدنِ خویش، همواره محتاج و وابسته به معلوماند. این مطلب، لوازم و تبعاتی نظیر تأخّر و تأثّر علم از معلوم و تابعیّت نسبت به آن را به دنبال خواهد داشت. فلاسفه و عرفا با تسرّیِ عنصر اضافه به علم خداوند، آن را نیز به تبعات مذکور مبتلا کردهاند. امّا چنین علمی، هرگز نمیتواند فعل اختیاری دیگران را آشکار نماید و لذا مادام که علم خداوند را همسنخ با علوم بشری بدانیم، هرگز نمیتوان اشکال جبرآوری علم پیشین الهی را پاسخ گفت. تنها راه برونرفت از بنبست اشکال مذکور این است که علم خالق را متباینِ محض با علوم مخلوقی دانسته، آن را از وابستگی به معلوم و نسبت علمی و تمامیِ تبعات مربوطه، منزّه و مبرّا کنیم. امّا چون بشر، هرگز از این سنخ علم، بهرهای ندارد، هیچ راهی نیز به شناخت آن نداشته و فهم او از آن، منحصر به گزارههای تنزیهیِ محض است؛ نه اثباتی. بدین ترتیب، برخی تلاشهای فلسفی که در جهت شناخت علم الهی صورت گرفته است، محکوم به بطلان بوده و هرگز توان شناساندن علم خداوند را ندارند؛ چرا که نقطة آغازینِ این تلاشهای معرفتی، نگاه به علوم مخلوقی و شبیهسازیِ علم الهی بر اساس آن است.
علم پیشین الهی و فعل اختیاری انسان

موضوع این مقاله علم پیشین الهی و ارتباط آن با فعل اختیاری انسان است. در این راستا، ماهیت و روش پیشبینی در بشر مورد دقت و بررسی قرار گرفته، مشخص میگردد که علم به فعل اختیاریِ آیندة دیگران، با علوم عادیِ بشری، ذاتاً ممتنع است. همچنین، حقیقتِ وجدانیِ اختیار از یک طرف، و عمومیت علمِ ازلیِ الهی از طرف دیگر مورد تأکید قرار میگیرد و بیان میگردد که حتی برخی افراد بشر، پیشاپیش از برخی افعال اختیاری آینده خبر دادهاند. و صدق آن نیز آشکار شده است. نتیجة نهاییِ حاصل از این مباحث، این است که آگاهیِ ازلیِ خداوند متعال از افعال اختیاری بندگان از یک طرف، و امتناع ذاتیِ پیشبینیِ افعال اختیاری با علوم بشریِ مخلوقی از طرف دیگر، اثبات میکند که علم خداوند متعال، ذاتاً با علوم مخلوقیِ بشری متباین است. بر این اساس، تمام پیشبینیهای افعال اختیاری در بشر نیز، به ناچار مبدأ غیر مخلوقی داشته و صرفاً به اِخبار خداوند متعال، از علم خویش باز میگردد.