تدابیر اقتصادی رسول خدا در تأمین معیشت همسرانِ خود

وضعیت اقتصادی زندگی رسول خدا(ص) و چگونگی معیشت همسران آن حضرت، در شمار موضوعاتی است که با وجود اهمیت آن، تحت تأثیر نوشته‌های تاریخی مربوط به دعوت، غزوات و اخلاق اجتماعی پیامبر، چندان مورد توجه مورخان قرار نگرفته است. نوشتار حاضر، با هدف بررسی سبک زندگی رسول خدا(ص) در امور مالی خانواده و با استفاده از منابع تاریخی، روایی و تفسیری کوشیده است به این پرسش پاسخ دهد که تدابیر رسول‌خدا (ص) در تأمین معیشت همسران خویش چگونه بوده است؟یافته ­های این پژوهش، حکایتگر آن است که رسول خدا(ص) در کنار ساده­زیستی و تلاش برای فراهم‌آوردن امکانات داخلی زندگی در حد کفاف و حتی توصیه همسران به پرهیز از تجملات و زینت‌های اضافی، از هیچ کوششی برای تأمین نفقه لازم آنان فروگذار نمی‌کردند.

بررسی تاریخی زمینه‌های بروز تعارض در مدینة النبی

اگر اختلاف و تعارض به عنوان واقعیتی غیر قابل انکار در جوامع بشری به درستی مدیریت نشود، می‌تواند به تنش و حتی بحران در جامعه منجر شود. از این روی، امروزه شاخه‌ای از دانش مدیریت به بررسی عوامل و زمینه‌های پیدایش تعارض و راه‌های مقابله با آن اختصاص یافته است. بررسی سیرة نبوی نشان‌گر آن است که در جامعة اسلامی عصر نبوی نیز عوامل و زمینه‌های مختلفی برای بروز تعارض وجود داشته است و پیامبر6 با درایت و کاردانی، این تعارض‌ها را مدیریت می‌کردند. این نوشتار با بهره‌گیری از مفاهیم و مباحث مطرح در زمینه مدیریت تعارض، می‌کوشد بسترهای بروز تعارض در جامعة اسلامی عصر نبوی را در دو بخش متغیرها و عوامل ساختاری و متغیرها و عوامل انسانی شناسایی نماید.

روزنگار وقائع بعد از رحلت رسول خدا صلی علیه وآله وسلم

پیامبر اکرم (ص) در روز دوشنبه 28 صفر سال دهم هجرت وفات نمود (ارشاد ،ج1، ص189؛ تهذيب ،ج6، ص2؛ مصباح المتهجد،ص790) عصر همان روز در حالی که امیرالمومنین مشغول غسل و تکفین پیامبر بود (شیخ مفید، الارشاد، ج1، ص191.) عده ای از انصار در سقیفه بنی ساعده جمع شده و به دنبال تعیین خلیفه از سوی خودشان برآمدند و برای این امر سعدبن عباده را انتخاب کردند(الطبقات الکبري، ج2،ص218-218.) با آگاهی عمر و ابوبکر از این ماجرا آندو به سرعت به همراه ابو عبیده جراح و معن بن عدي وعويم بن ساعده به طرف سقیفه به راه افتادند (طبري، تاريخ الامم و الملوک، ج3،ص219) تا از قافله عقب نمانند.
پس از کشمکشهایی فراوان بالاخره آنان ابوبکر را به عنوان خلیفه انتخاب کردند(طبري، تاريخ الامم و الملوک ،ج3، ص219-222)

روزنگار وقائع بعد از رحلت رسول خدا صلی علیه وآله وسلم

پیامبر اکرم (ص) در روز دوشنبه 28 صفر سال دهم هجرت وفات نمود (ارشاد ،ج1، ص189؛ تهذيب ،ج6، ص2؛ مصباح المتهجد،ص790) عصر همان روز در حالی که امیرالمومنین مشغول غسل و تکفین پیامبر بود (شیخ مفید، الارشاد، ج1، ص191.) عده ای از انصار در سقیفه بنی ساعده جمع شده و به دنبال تعیین خلیفه از سوی خودشان برآمدند و برای این امر سعدبن عباده را انتخاب کردند(الطبقات الکبري، ج2،ص218-218.) با آگاهی عمر و ابوبکر از این ماجرا آندو به سرعت به همراه ابو عبیده جراح و معن بن عدي وعويم بن ساعده به طرف سقیفه به راه افتادند (طبري، تاريخ الامم و الملوک، ج3،ص219) تا از قافله عقب نمانند.

بیوگرافی حفصه دختر عمر بن خطاب و برخی اقدامات وی بر علیه رسول خدا صلی علیه وآله وسلم

حفصه چهارمین همسر رسول خدا(ص) و یکی از پنج همسر قریشی آن حضرت محسوب می‌شود. او که به همراه همسرش از اولین مسلمانان و مهاجران به حبشه بودند پس از مرگ شوهر در مدینه به افتخار همسری رسول خدا(ص) نائل شد. حفصه چه در دوران حیات پیامبر گرامی اسلام(ص) و چه پس از وفات آن حضرت،کارنامه درخشانی را از خود به جا نگذاشته است.

شدّ رحال برای زیارت قبر نبی اکرم (ص) از منظر دیوبندیه و ابن‌تیمیه

سفر برای زیارت قبر نبی اکرم ص نزد علمای اسلام از بافضیلتترین اعمال به شمار میرود و تا اوایل قرن هشتم کسی با این عمل مخالفتی نداشت، تا اینکه ابن‌تیمیه حرّانی با استناد به حدیث «لا تشدّ الرحال» که بخاری و مسلم نقل کردهاند، سفر به زیارت قبر نبی اکرم ص را بدعت دانست، و ادعا کرد اگر زائر به زیارت حریم نبوی مشرف میشود باید فقط به نیت مسجدالنبی عازم شود و جایز نیست به نیت زیارت عزم سفر کند، علمای اسلام در قبال این فتوا مواضع تندی اتخاذ کردند و تا عصر حاضر در آثار خود با رد دلایل ابن‌تیمیه و تابعینش بر جواز این عمل تأکید میکنند. در این میان، دیوبندیان، که طائفهای از احناف شبه‌قاره هستند، همانند دیگر گروه‌های اسلامی در برابر فتوای ابن‌تیمیه مقابله کردند. آنها فتوای حرمت شدّ رحال را خلاف اجماع مسلمین اعلام کردند و برداشت ابن‌تیمیه از دلالت حدیث «لا تشدّ الرحال» را ناصحیح خواندند و قائل شدند که زائر مدینه منوره میتواند به قصد زیارت حریم نبوی (ص) عزم سفر کند.

کفر و جهاد از منظر حزب التحریر

حزب التحریر جنبشی است که از چند دهه پیش در منطقه خاورمیانه و کشورهای اسلامی بر پایه اسلام و با هدف احیای اسلام شکل گرفته است. حزب التحریر همچون فرقه‌های سلفیه و گروه‌هایی نظیر اخوان‌المسلمین، القاعده، طالبان و … گونه‌ای از بنیادگرایی و مبارزه با مظاهر تجدد و نظام اجتماعی- سیاسی ملل غربی را در پیش گرفته است، اما تمرکز این گروه بر مسئله حکومت سیاسی و احیای خلافت اسلامی است. ویژگی اصلی حزب التحریر و حربه آنها کلام بلیغ و آتشین جهاد است. حزب التحریر با نظام کفر دانستن دموکراسی، آن را نظامی بشری و نه مبتنی بر وحی و تعالیم انبیا دانسته، معتقد است جوامع اسلامی نیز به رغم مسلمان بودن، افکار خویش را با آموزهای فرهنگ غرب و همچنین اندیشه‌های قومی، ملی و طایفه‌ای ممزوج کرده‌اند و چون بسیاری از این اندیشه‌ها در تضاد کامل با آموزه‌های اسلام و احکام شریعت است، انحراف از اسلام و گرایش به کفر را در پی خواهد داشت و در نتیجه جهاد با آنها واجب است. با این حال، از نظر سران حزب، فراگیری صنایع نظامی از ملل غربی در هر شکل آن، به دلیل اینکه نص صریح برای ممنوعیت آن وجود ندارد، مباح است.

کنگره جهانی جریان‌های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام

دوم و سوم آذرماه سال 1394، شهر مقدس قم، شاهد یکی از مهم‌ترین همایش‌های جهان اسلام بود که به تصریح همه کسانی که سال‌ها در ایران به برگزاری همایش و اجلاس و کنگره مشغول‌اند، این کنگره در نوع خود تازه و بدیع بود. زیرا برگزارکننده اجلاس یکی از مراجع تقلید شیعه بود و رویکردی سیاسی نداشت و ایشان شخصاً از علمای جهان اسلام دعوت کرده بود تا بیایند و علیه خشونت و افراط و تکفیر و قتل و مسلمان‌کشی موضع بگیرند.
پیام اعتدال و نقد افراط که یکی از بزرگ‌ترین مراجع فتوادهنده در شیعه صادر کرد، پیام کمی نبود که البته جهان اسلام آن را به خوبی دریافت کرد و فهمید که افراط و تکفیر در مبانی و عمل شیعه جایگاهی ندارد و به قول آن عالم سنی شرکت‌کننده در کنگره، هیچ یک از این سربریدن‌ها را شیعیان انجام نداده‌اند. این همایش به همه این پیغام را داشت که شیعه، نه در فتوا و نه در عمل، هیچ سنخیتی با افراط ندارد و اگر معدود افرادی در شیعه به افراط دست می‌زنند یا جاهل‌اند یا عمله شیطان.

گزارشی از کتاب احیاء المقبور من ادله جواز بناء المساجد والقباب علی القبور اثر احمد بن محمد بن الصدیق الغماری

عرفی مؤلف
شهاب الدین أبو الفیض أحمد بن محمد بن الصدیق بن أحمد بن محمد بن قاسم بن محمد بن محمد بن عبد المؤمن التجُکانی المنصوری، الادریسی الحسنی در رمضان 1320ق. در قبیله بنی سعید، در نزدیکی شهر طنجه، متولد شد. وی حفظ قرآن و دروس متداول علوم دینی کشور مغرب را نزد پدرش فرا گرفت. در 1339ق. وارد دانشگاه الازهر مصر شد و پس از پنج سال تلاش مستمر بر تحصیل و تدریس در 1344ق. به مغرب بازگشت و به مدت چهار سال در آنجا مشغول تدریس و کتابت شد.[1]
وی در 1349ق. به مصر بازگشت و در 1354ق. به دلیل فوت پدرش مجبور شد به مغرب باز گردد و در الزوایه به جای پدرش مشغول به تدریس شود. در ماه جمادی الآخر 1380ق. بعد از تحمل درد و رنج مریضی در قاهره درگذشت.[2]

گزارشی از کتاب ازهاق الباطل فی ردّ شبه الفرقة الوهابیة

توسّل، استغاثه و نذر بر اولیای الهی و شدّ رحال بر زیارت قبر پیامبر اکرم ص از امور معمول بین مسلمانان بوده است و اکثر فقهای مذاهب، چه شیعه و چه سنّی، نه تنها از این کار منع نمیکردند، بلکه در تأیید این اعمال به نگارش کتاب و رساله نیز همّت گماردند، تا اینکه در قرن دوازدهم در منطقه نجد شخصی به نام محمّد بن عبد الوهّاب بن سلیمان نجدی با تأثیرپذیری از اندیشه ابن تیمیه و ابن قیم جوزیه، این اعمال را شرک آلود و مرتکب آن را مشرک دانست. او با تعریفی خاصّ از توحید و ایمان عامّه مسلمانان را به دلیل طلب شفاعت و استغاثه و توسّل به غیر الله، موحّد ندانسته، بلکه مسلمانان زمان خود را مشرک خطاب کرده است؛[1] حتّی پا از این فراتر گذاشته، شرک مسلمانان اهل زمانه خود را از شرک مشرکان زمان پیامبر شدیدتر دانسته است.[2]

عقیده ابن عبدالوهّاب با واکنش شدید از جانب علمای اسلام به خصوص علمای شیعه مواجه میشود. محمّد بن عبد الوهّاب بن داوود همدانی، مؤلف کتاب ازهاق الباطل و معروف به امام الحرمین، به همراه شیخ جعفر کاشف الغطاء و سید محسن امین از بزرگان شیعه در قرن سیزدهم بودند که به نقد عقیده ابن عبد الوهّاب و عملکرد او در مواجهه با مسلمانان پرداختند و به تنویر اذهان شیعیان در خصوص عقاید وهابیت همّت گماردند.