شیخ و میرزای شیرازی

علامه تهرانی (شیخ آقا بزرگ) مینویسد: شیخ به میرزا، توجهی خاص و عنایتی ویژه مبذول میداشت. صاحب تکلمة أمل الآمل به نقل از پدر بزرگوار خویش مینویسد: جناب میرزا در درس مرحوم شیخ کم سخن میگفت و وقتی هم که لب به سخن میگشود کلامش آهنگی آرام و آهسته داشت. هنگامی که میرزا سخن میگفت، […]
در باب میرزای رشتی

در باب میرزای رشتی آوردهاند که: پس از اخذ اجازهی اجتهاد در سنّ 25 سالگی از محضر مرحوم آیة الله ملّا عبدالکریم ایروانی، فقیهِ برجستهی حوزهی قزوین بار سفر بست و سه سال پیش از فوت مرحوم صاحب جواهر وارد نجف شد و در درس آن جناب شرکت جست. یک روز در درس مرحوم صاحب […]
جذب و پرورش استعدادها

یکی از برجستگان حوزهی شیخ، میرزا محمد حسن آشتیانی فقیه نامدار قرن 14 است که درس اصول فقه وی در تهران، همپایهی درس مراجع آن روز نجف شمرده میشد و شرح وی بر رسائل شیخ ، «بحر الفوائد فی شرح الفرائد»، شهرتی شایان داشته و مورد بحث صاحب نظران است. دربارهی او نوشتهاند: «هیجده سال […]
داستانی از ذکاوت شیخ

آیت الله شبیری میگوید: قضیهی دیگری که از جهتی مربوط به عقل و درک سیاسی است و از جهت دیگر مربوط به تقوی است و هر دو در آن سهم دارد، ماجرای استفتایی است که از مرحوم شیخ انصاری دربارهی مولوی میکنند که، مولوی چگونه آدمی است؟ شیخ میخواهد از روی موازین حرف بزند، در […]
دقت و کیاست شیخ

در سال 1280 قمری یعنی یکی سال قبل از درگذشت شیخ، مانِکجی صاحب (یکی از بزرگان و رؤسای زرتشتیهای مقیم بمبئی) به عنوان رسیدگی به امور زرتشتیان ایران به کشورمان سفر کرده و تکاپوی مرموز خویش را در این سرزمین آغاز کرد. وی بعداً سفرنامهای به زبان گجراتی نوشت که توسط میرزا باقر کرمانشاهی به […]
سدّ رخنه و نفوذ استعمار

رمز اینکه استعمارگران در تبلیغات خود، مسائلی چون «تعصب دینی» را به شکلهای گوناگون و ترفندهای مختلف، مورد سختترین حملاتِ تبلیغاتی قرار میدهند همین است که تعصّبات و قیود دینی – همانگونه که «رایسه»، یکی از کشیشهای کار کُشتهی تبشیری، میگوید – همچون دیواری بلند و نفوذناپذیر، مانع رسوخ و نفوذ بیگانگان به حریم زندگی […]
پرهیز از همنشینی با دولتمردان

عبدالعلی خان ادیب الملک (متوفی 1302 ق)، برادر اعتماد السلطنهی مشهور، در «دلیل الزائرین» که سفرنامهی عتبات اوست، از دیدارش با شیخ انصاری در نجف (اواخر ربیع الثانی 1273 ق) چنین سخن میگوید: شیخ «برادرش را به دیدن فرستاد و بسی منّت نهاد؛ معذرت خواست که جناب شیخ از احدی دیدن نمیکند و راست گفت…». […]
توصیهی شیخ به شاگردان

مرحوم حاج شیخ مرتضی انصاری به شاگردان خود در هنگام حرکت که می خواستند از نجف به اوطان خودشان برگردند توصیه میفرموده…: قضاوت مکن، چه قصد قربت داشته باشی یا نه. تدریس بکن، چه قصد قربت داشته باشی یا نه. امامت [اقامهی نماز جماعت] بکن، اگر قصد قربت داشته [باشی] و الّا نه.[1] منبع: کتاب […]
مناعت در برابر زورمندان

شیخ منصور انصاری، برادرِ کوچکتر شیخ و از جملهی دست پروردگان اوست. وی در زمان مرجعیت عامّهی شیخ، عازم سفر به شهر مقدّس مشهد گردید. هنگام حرکت، شیخ به او فرمود: خواه ناخواه بین تو با شاه و امنای دولت، ملاقاتی صورت میگیرد. متوجه باش که نباید از آنها مرحمتی یا مستمرّی قبول کنی. در […]
روحانی باید پُر کار و موقع شناس باشد

یکی از دولتمردان عصر ناصر الدین شاه و منسوبان وی که در سال 1272 به نجف اشرف رفته و با شیخ نیز دیداری داشته، با اشاره به زهد و ساده زیستیِ عجیبِ شیخ مینویسد: مرجعِ عالَم است. از بلاد و ممالک، مردم به در خانهاش ریخته، بعضی [از وی] مسائل میپرسد و برخی فتوا میخواهد. […]
شیخ انصاری و تدریس جامع المقدمات

نوشتهاند: شاگردان شیخ (ظاهراً در همان زمانی که وی در مسند مرجعیت و زعامت عامّه قرار داشت) یک وقتی، متوجه شدند چند روزی است شیخ دیر به جلسهی درس تشریف میآورد. سرّ این امر را از وی پرسیدند، فرمود: - یکی از سادات، تمایل پیدا کرده طلبه شود و شروع به خواندن درس طلبگی کرده […]
دفاع از شعائر و ادب اختلاف

شیخ از تندرویهای پیروان مذاهب اسلامی نسبت به یکدیگر خرسند نبود و به واسطهی همین رویهی صحیح، نزد علمای اهل تسنّن و سلطان عثمانی بسیار معزّز و محترم بود، امّا در دفاع از عقاید شیعه بسیار پافشاری میکرد. معروف است که وقتی والی بغداد مؤذّنهای شیعه را از گفتن کلمهی «أَشْهَدُ أَنَ عَلِيّاً وَلِيُ اللَّه» […]
جایگاه اجتماعی شیخ

آیت الله سید اسماعیل تنکابنی، از شاگردان شیخ انصاری، در کتاب نضرة الناظرین و نزهة الباصرین مینویسد: شنیدم روز وفات شیخ انصاری در نجف، فَریقَین (شیعه و سنّی) جتمع شده، جمعیتی کثیر حضور مییابند و مرگ شیخ را با تلگراف به دربار عثمانی خبر میدهند. از سوی خلیفهی عثمانی دستور میرسد که پیکر شیخ را […]
رابطهی استاد و شاگرد

آخوند خراسانی (پیشوای مشروطیت) که مدتی محضر شیخ را درک کرده بود، نقل میکرد که: من به درس شیخ بسیار علاقمند بوده و به حضور مستمر در آن نهایت اهتمام را داشتم. چندان که مایل نبودم حتی یک جلسه از درس شیخ را از دست بدهم. روزی، تنها پیراهن خود را شسته بودم، که ساعت […]