خداى مسلمان و خداى هندو

مسلمان به خداى خود و هندو نيز به بت خود و هر كس به دين و آيين و اله خود توسّل مى جويد و پاسخ مى گيرد و اين امر باعث تقويت اعتقاد فرد مى شود؛ در همه اينها باور انسان مشترك است. حال آيا چيزى فراتر از باور انسان وجود دارد؟

انگيزه ترس خداگرايى

فرويد روان شناس معروف مى گويد: انسان نيازمند است كه در دل حس كند كسى بزرگ تر و قوى تر از وى، پشتيبان او است و بنابراين به پرستش موجودى كه «خدا» ناميده مى شود، نياز پيدا مى كند. در اصل خدا وجود نداشته و اين تصوّرات آنان است كه به جهت داشتن پشتيبان و پناه و كسى بزرگ تر، چيزى به نام خدا را پرستش مى كند! جواب آن چيست؟

خالق خدا

مگر نمى گويند كه هر چيزى آفريدگارى دارد، پس خالق خدا كيست؟

موانع معرفت فطرى

با مطالعه آياتى كه خداشناسى فطرى را مطرح مى كنند، به راحتى مى توان دليل اين را كه برخى در همه حال به فكر خدا نيستند و بعضى ديگر به كلى منكر خدا مى شوند، دريافت. به اجمال مى توان موارد ذيل را براساس آيات قرآن، موانع بى توجهى به معرفت فطرى قلمداد كرد:

خودشناسى و خداشناسى

از آنجا كه معرفت خدا از راه معرفت نفس پيدا مى شود، خواستم بدانم منظور از «معرفت نفس» يا خود شناسى چيست و چطور مى توان به آن دست پيدا كرد؟