خوارج در ایران

وارج یکى از جریان هاى موثر در تحرکات دنیاى اسلام در قرون اولیه محسوب مى شوند که به دلایل مختلف سیاسى, مذهبى, در نخستین نیمه قرن اول ظهور کردند و با پراکنده شدن شعب گوناگون آنان در نقاط مختلف قلمرو اسلامى, هوادارانى از میان غیر عرب یافتند. به پشتوانه این نیروهاى جدید بود که حدود سه قرن چهره نظامى خود را حفظ نمودند و قیام هاى گسترده اى را علیه خلفاى اموى – عباسى ترتیب دادند. با این حال, خوارج به رغم تلاش هاى مداوم در متزلزل ساختن بنیان هاى این دو سلسله, هیچ گاه به عنوان آلترناتیو – جانشین احتمالى – امویان یا عباسیان مطرح نشدند.
از جمله مناطقى که از کانون هاى دیرپاى خوارج شد, مناطق جنوب شرقى ایران (سیستان بزرگ) بود. در مقاله حاضر ضمن توصیف کلیاتى درباره خوارج به بررسى فراگرد نفوذ و استقرار خوارج در ایران پرداخته و برخى نتایج ناشى از آن را یاد آور مى شویم.
اولین تکاپوهاى تشیع در خراسان

از دیر باز تا کنون ارتباط تشیع و ایران از جمله موضوعات بحث انگیز مورخان و محققان بود ونظریات گوناگون وگاه متضادی در مورد منشا و خواستگاه تشیع چگونگی و چرایی انتشار آن در ایران ارائه شده است.مقاله حاضر سعی دارد اولین تماس های ایرانیان (خصوصا اهل خراسان)یا تشیع در دو قرن اول هجری را به نقد گذارد.تشیع مورد نظر در این مقاله عام تر از مفهوم شناخته شده آن در قرون بعدی است.از این رو علاوه بر علویان و هوادارانشان و تحرکات کیسانه و عباسیان در خراسان را نیز در بر گرفته وبه این نتیجه گیری نایل آمده که در دوره مورد بررسی.تشیع بیشتر با زمینه هایه سیاسی-اجتماعی همراه و عنوان شیعه بیشتر سرپوشی بر فعالیت هایه ضد اموی بخش هایی از مردم ایران بوده است.به همین دلیل بود که با پیروزیه عباسیان از تعداد و وسعت جنبش هایه با ماهیت شیعه(از نوع علوی)در خراسان کاسته شد وهمراه با محبت به اهل پیامبر(صلی اللّه علیه وآله وسلم).به تدریج مذهب رسمی و مورد تایید خلافت در میان مردمنواحی شرقی ایران تثبیت گردید.