ويژگی های اخلاقی دو جبهه حق و باطل در کربلا

داستان كربلا نمايشگاهى است كه از یکسو بيانگر عظمت، شجاعت و حقخواهى و حقپرستى و تمام فضائل و مكارم انسانى است كه در سرور شهيدان و ياران فداكار وى تبلور يافته و در سختترين شرايط از آن روىگردانى نشده است و از سوى ديگر مبين دنائت، سنگدلى و خونخواری امويان و سپاهيان يزيد كه حاكى از آلودگىهاى روحى و اخلاقى آنان و نشاندهنده عاقبت باطل گرایی و بیایمانی است. در اين مقاله از ميان فضائل بىشمار، غيرت و حماسه، ژرفاندیشی، عرفان، پرستش و نيايش و جانبازى در حق پویان از یکسو و پستى و زبونى، چند چهرهگى، حرامخوارى، فساد و فحشاء، بیحرمتی به مقدسات، پرخاشگرى و بحران هويت ازجمله رذایل جبهه باطل شمرده شده است كه در صحنه عاشورا به ظهور رسيدهاند.
نگاهی کوتاه به نقش خواص در آغاز نهضت کربلا

يكى از مسائل قابلتوجه در نهضت حسينى جریانهای اجتماعى معاصر قيام آن حضرت و نقش آنها در آن قيام است. بهطورکلی اين جریانها را مىتوان به سه دسته تقسيم كرد: 1. امويان و طرفداران آنها كه از همان ابتدا در مقابل آن حضرت موضعگیری كردند؛ 2. طيف قابلتوجهى كه به طرفدارى و حمايت از آن حضرت برخاستند؛ 3. طيف وسيع و گستردهتر از دو جريان قبل كه به شكلى در اين رابطه بیتفاوت باقى ماندند. اين مقاله با بررسى جریانهای اجتماعى معاصر قيام امام حسين (ع) به نقش آنها در شكلگيرى و استمرار قيام حسينى پرداخته، موضعگیری آن حضرت در مقابل اين جريانها را بيان مىكند. محور بحث در اين مقاله افراد شاخصى هستند كه به نحوى در جامعه معاصر قيام آن حضرت نفوذ داشتند و در حد خويش از بزرگان جامعه اسلامى محسوب شده مردم به عمل و رفتار آنها توجه داشتند و موضعگيرى آنها در اراده توده مردم مؤثر بوده است. نويسنده در اين رابطه ابتدا به نقش مردم در شروع قيام آن حضرت پرداخته، آنگاه به موضعگيرىهاى خواص در قبال اين قيام و واكنش امام حسين (ع) نسبت به اين موضعگيرى مىپردازد.
نشانههاي عزتنفس در رفتار بازماندگان قيام عاشورا

«وَ لِلَهِ الْعِزَهُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ» (منافقون: 8)؛ همانا عزت از آن خداوند و سپس رسول او و آنگاه مؤمنان است. حضرت زينب (س) از مهمترین و بزرگترین زنان اسلام و داراي فضايل و كمالات بیشمار است. سراسر زندگي اين بانوي بزرگوار اسلام پر از حوادث و مصیبتهای بزرگ بوده است. توانايي مقابله بااینهمه مصائب از عنصر رواني به نام «عزتنفس» ناشي میشود. اين شیر زن دشت كربلا طي چند روز ناملايماتي را تحمل كرد كه هرکدام بهتنهایی براي از پاي انداختن فرد كافي است. زينب (س) یکتنه در مقابل تمام اين مشكلات به مقابله برخاست و طومار ظلم يزيديان را در هم پيچيد و سرافراز و سربلند پيام قيام حسيني را براي همگان روشن كرد. بنابراين، با الهام گرفتن از رفتار عزتمنشانه در خاندان عصمت و طهارت، بهویژه حضرت زهرا (س) و حضرت زينب (س) و اينكه اين رفتارهاي عزتمند ارتباط تنگاتنگي با آموزشهای مستقيم و غيرمستقيم خانوادگي دارد، میتوان بیشازپیش خانوادههای مسلمان بهویژه بانوان شيعه را در الگوبرداری از اين رفتارها و انتقال مناسب آنها به فرزندانشان ياري نمود.
ماهيت شناسي قيام عاشورا

بحثها و برداشتهای گوناگون و گاهی متناقض نسبت به قیام اباعبدالله الحسین شده است که معمولاً بر دو محور میچرخند: ماهیت شناسی و غایت شناسی نهضت. لیکن در این مقاله مورد نخست به بررسی و نقد گذاشته شده است. آیا ممکن است قیام امام حسین (ع) نهضتی چند ماهیتی باشد تا همه یا بیشتر برداشتها را بپذیرد؟ نخستین بحث ما بررسی و یافتن پاسخ این سؤال است. نویسنده در ادامه به طرح عمدهی دیدگاههای مأثور پرداخته است که در ذیل به اهم آنها اشاره میشود: 1) قیام انفجاری، نگاهی است برون دینی و احیاناً تحت تأثیر القائات مارکسیستی، که میگوید امام از رشد تضادها خواست بهرهگیری نماید. 2) برخورد عادی دو نوع عصبیت عربی، که ازنظر تحلیل تاریخی اجتماعی، برخورد خصمانهی دو جریان قومی را قهری میداند. در این دیدگاه از زاویهی حکومتی به واقعه نگریسته میشود. طرفداران آن معتقدند امام برای به دست آوردن قدرت قیام نموده است. این دیدگاه شامل دو نوع برداشت میشود: دموکراسی و اقتدارگرایی، که هرکدام مستقلاً موردبررسی قرار میگیرد. 3) قضای الهی و فدا شدن برای امت، نیز دیدگاههایی هستند که در این مقاله از آنها بحث میشود. نکتهی قابل تذکر آن است که نویسنده بهجز نقد دیدگاهها مبادرت به القای دیدگاهی ننموده و ارزیابی را به عهدهی خواننده گذاشته است.
قیام عاشورا از منظر مقام معظم رهبری، درسها و عبرتها

هدف از پژوهش حاضر، بررسى درسها و عبرتهاى قيام عاشورا از منظر مقام معظّم رهبرى میباشد. از ديدگاه رهبر فرزانه انقلاب اسلامى، امام حسين (ع)، درسها و عبرتهاى بزرگى به همه تاريخ داد. در حقيقت، اسلام را هم در زمان خودش و هم در هر زمان ديگرى بيمه نمود. ياد كربلا، اين درسها و عبرتها را پيش چشم مىگذارد؛ هر جا فسادى از آن قبيل باشد، امام حسين (ع) در آنجا زنده است و با شيوه و عمل خود میگويد كه تكليف چيست و چه بايد كرد؟ قيام جاودانه عاشورا نشان داد كه نظام اسلامى، با ايمان، بصيرت، همتهاى بلند، مطرح شدن آرمانها و زنده نگاهداشتن شعارها به وجود مىآيد، حفظ مىشود و پيش مىرود. روش پژوهش تحليلى و اسنادى مىباشد.
عزت مداری در حادثهی عاشورا و تبلور آن در سیرهی حضرت زینب سلام الله علیها

هضت سيدالشهدا يك حماسه بزرگ اسلامي الهی بود كه عزت و كرامت انساني را در ميان مسلمانان زنده كرد. درحالیکه يك قيامِ بهظاهر شکستخورده بود. براي اسراي اين قيام عزت و كرامت چه مفهومي داشت؟ تبيين نقش عزت و عزت مداري در واقعه عاشورا و همچنين پرداختن به عزتنفس و اقتدار حضرت زينب (س) در اين نوشتار موردبحث قرار میگیرد.
اين پژوهش كه به شيوه توصيفي تحليلي انجام شده است میرساند كه: حادثه كربلا از بدو امر بر مبناي پاسداري از عزت و كرامت انسانها شكل گرفته است و عزت محوري در گفتار و كردار امام حسين (ع) نمود بارزي دارد. درخشانترین الگوي عزت محوري پس از امام حسين (ع) در عملكرد حضرت زينب (س) قابلمشاهده است. حفظ اقتدار و عزت در لباس اسارت، كار بزرگي است كه تنها عقيله بنیهاشم توان انجام آن را دارد.
عزت طلبی در نهضت امام حسین علیه السلام

عزت طلبى در نهضت امام حسين (ع) اگر بخواهيم تجلى صفت كمال در زندگى هر امام را بهعنوان لقب آن حضرت برگزينيم، بايد امام حسين (ع) را «حسين عزيز» بناميم. عنصر «عزت» آنچنان در قيام امام حسين (ع) حضور دارد كه مىتوان آن را بهعنوان يك ملاك و اصلى کلی در نظر گرفته و گزارشهاى مورخان درباره اين نهضت را با اين ترازو سنجيد و هر گزارشى را كه كمترين شائبه ذلت در آن باشد مردود شمرد. متأسفانه به علت رواج نوعى كجفهمى در ميان گروههایی از پيروان آن حضرت در طول تاريخ، ارائه چهرهاى رقتبار، حزنانگيز و گریهآور از نهضت عاشورا، اصل قرار گرفته و در اين راستا از جعل و تحريف در وقايع اين نهضت و ترسيم چهره ذليلانه از آن روىگردان نشده است. نويسنده در اين مقاله با تبيين مفهوم عزت و نشان دادن آن در كلام و مرام امام حسين (ع) خاندان و اصحاب بهنقد گزارشهاى مخالف عزت در نهضت كربلا مىپردازد.
جامعهشناسی تاریخی قیام عاشورا

این نوشتار مقاله ای است از نگاه جامعه شناسی به مسئله تاریخی قیام عاشورا که سر منشأ وقایع بسیاری در جهان اسلام و دیگر جوامع پس از خود گردید.
پژوهشی درباره نام، سن و کیفیت طفل شیرخوار امام حسین علیه السلام

نوشتار حاضر، ابتدا به پژوهش درباره نام طفل شيرخوار امام حسين (ع) پرداخته و سپس به بررسى سن وى و نقد ديدگاه برخى منابع معاصر دراینباره میپردازد. در ادامه به كيفيت شهادت اين طفل و در پايان، به معرفى و نقد ديدگاه يكى از محققان معاصر درباره دو نفر بودن علیاصغر و عبدالله پرداخته است.
گزارشی از کتاب صلح امام حسن علیه السلام پرشکوهترین نرمش قهرمانانه تاریخ

صلح امام حسن (ع) یکی از مهمترین فرازهای تاریخ تشیع است، از همین رو مورخان اسلامی از همان روزهای نخست واقعه، به تهیه گزارشهایی تاریخی در این زمینه اقدام کردهاند. این گزارشها به پیروی از روش نگارش کتب تاریخی در قرون اولیه به سبک روایی تهیهشدهاند؛ اما تحلیل این رویداد و دوری گزیدن از روایت و نقل گزارشهای تاریخی از آن دوران یک ضرورت به شمار میرود. نوشتار حاضر درصدد معرفی یکی از برجستهترین کتابهایی است که به تحلیل این بخش از تاریخ اسلام پرداخته است.
چرایی و چگونگی صلح امام حسن علیه السلام

ما بهعنوان شيعه و معتقدان به ولايت ائمه (ع) ناگزير از شناخت آن بزرگواران هستيم تا با درك عملكرد و شيوه رفتار آنها در شرايط متفاوت، نحوه كردار و گفتار خويش را با الگو و سيره آنها منطبق كنيم و با تقيد به سنت حسنه آنها بتوانيم از سويي بر صحت عمل خود اطمينان بياييم و از ديگر سو در نشر گسترش روش معصوم در زندگي اجتماعي خود كوشا باشيم. در اين ميان ائمه كساني چون امام علي (ع) و امام حسين (ع) به جهت شرايط زماني خاص خود برجستگي يافته و معمولاً پيروان آن امامين همامين (ع) مشكل چنداني در فهم و شناخت سيره آنها ندارند يا لااقل نكات مبهم و دغدغه انگيز ذهني در حوادث منسوب به ايشان كمتر مطرح است؛ اما برخي از ائمه چون امام حسن (ع) كه در شرايط دشوار سياسي و اجتماعي به سر میبرد امكان اجراي منويات خود را نيافت و به اضطرار به از دست كشيدن از حكومت وادار گرديد. ازآنجاکه ابعاد مختلف شخصيت آن حضرت در پرده ابهام مستور مانده لذا ضرورت بررسي اين مقوله بیشازپیش احساس میگردد. چرايي صلح امام حسن (ع) با كسي چون معاويه كه شيعه در عدم صداقت و وفاداري او به اسلام ترديدي ندارد و اينكه اگر آن حضرت توان مقابله با معاويه را نداشت، چرا چون برادرش امام حسين (ع) كه در مقابل يزيد آن حماسه عظيم را آفريد و به فوز شهادت نائل آمد مبارزه را به شكل قهرآميز و از سر شهادتطلبی پي نگرفت و نيز … مقالهی حاضر درصدد پاسخ به اين سؤالات است.
چرا امام حسن علیه السلام صلح نمود و امام حسین علیه السلام قیام کرد؟

این مقاله بر آن است تا پاسخی دقیق و شفاف باشد بر این سوال که: چرا امام حسن علیه السلام صلح نمود و امام حسین علیه السلام قیام کرد؟
نقد و بررسی طيفهای سياسی و اجتماعی از صلح امام حسن علیه السلام تا زمامداری يزيد

آنچه در این مقاله آمده است، خلاصهای است از تاریخ دوران پرالتهاب زمان امام حسن (ع) تا زمامداری یزید. حساسیت شرایط سیاسی و اجتماعی زمان امام حسن (ع) و وجود اختلاف در امت اسلامی و ضعف و سستی که بر جامعه عارض شده بود، موجب گردید تا آن امام تحت شرایط خاص، به صلحی ناخواسته تن در دهد؛ امام حسن (ع) در سایه این صلح میخواست جامعه اسلامی را از اضمحلال قطعی نجات دهد و اندک بقایای یاران وفادار و راستین به سنت نبوی را، حفظ نماید، لکن در مقابل، معاویه که به اهداف خود رسیده بود در سایه این صلح و بعدها عمل نکردن به مفاد آن و توسل به انواع شیوههای غیر مشروع، شرایط ناگواری را برای شیعیان رقم زد. در این دوران وضعیت خاصی بر جامعه حاکم بود و گروههای مختلفی اعم از: عافیت طلبان، منافقین، خوارج و گروههای فکری و فلسفی منحرف، به همراه دور شدن خلفا از نظام الهی و گرایش به افکار مادی و اشاعهی تجمل و کسب قدرتهای مادی و پیروی از شهوات نفسانی، چهرهی بارز جامعهی اسلامی را پوشش میدادند و در مقابل، شیعیان نیز علیرغم تحمل مضیقههای فراوان، فعالیتهای متنوعی را در جایجای سرزمینهای اسلامی پوشش میدادند. مجموعهی این عوامل شرایطی را رقم زد که معاویه در پایان حکومت خویش فرزندش یزید را که فردی بیکفایت بود بهعنوان جانشین خود به جامعهی اسلامی تحمیل کرد که واکنشهای مختلفی را به دنبال داشت. ازجملهی این واکنشها، قیام حسین (ع) بود که جهان اسلام را دگرگون و شیعه را دچار تحولات و پیشرفتهای اساسی نمود که این مقاله بهصورت مختصر به آن میپردازد. روش در نظر گرفتهشده در این مقاله، بررسی مطالب بهصورت تحقیق کتابخانهای و تحلیل و توصیف دادههای تاریخی بوده است، همچنین سعی شده تا با استفاده از منابع معتبر و تحقیقات جدید، تصویری گویا از دورهی موردنظر ارائه شود.
مصالحه امام حسن بر اساس شرح نهجالبلاغه ابن ابيالحديد

حیات سیاسی امام حسن(ع)، بهویژه مصالحه آن حضرت با معاویه که بر اساس اندیشه اعتقادی شیعه از مشروعیت سیاسی بیبهره بود، از دیرباز مایه گفتوگوهای بسیاری چه از جهت چرایی شکلگیری و چه از حیث چگونگی آن بوده است. در این نوشتار، این مقوله بر اساس دیدگاه ابنابیالحدید در کتاب شرح نهجالبلاغه، پی گرفته و نشان داده شده که از منظر او، بهعنوان نویسندهای با گرایشات سنی معتزلی، جریان مصالحه آن حضرت، تابع چه عوامل و زمینههایی پدید آمده و درنهایت به چه فرجامی انجامیده است؟ او هرچند بهصورت حاشیهای وارد این مبحث شده است؛ اما بر اساس چند منبع کهن تصویر نسبتاً مناسبی از آن ارائه کرده و نشان داده است که امام با توجه به شرایط پیشینی و قضایای روی داده یا پیش رو، با بهرهگیری از تجربه و درایت، بهترین راه ممکن و معقول را برگزیده است، هرچند معاویه برخلاف مفاد پیماننامه و آنچه عهد کرده بود عمل نمود.