راهبرد و مواضع سیاسی امام کاظم علیه السلام در مقابل خلفای عباسی

هدف از نگارش این مقاله، راهبرد و مواضع سیاسی امام کاظم (ع) در مقابل خلفای عباسی و اثبات حق زمامداری ایشان در مقابل حاکمان وقت است. برای رسیدن به این مهم، بر اساس روش توصیفی ـ تاریخی، در آغاز اصول کلی اندیشه‌ سیاسی امامان شامل تربیت جامعه برای تشکیل حکومت دینی، اعتراض به حکومت‌های زمانه، کناره‌گیری مدبرانه و در مواردی همکاری با خلفای زمان برای حفظ اصل اسلام، به‌عنوان پیش‌درآمد خط‌مشی سیاسی امام کاظم (ع)، تبیین می‌شود. در ادامه، مواضع سیاسی حضرت در برابر خلفای عباسی، مانند موضع آشكار برای اثبات حق زمامداری خود در احتجاج با حاكمان عباسی، توصیه شیعیان به قطع رابطه با حکومت و نفوذ دادن برخی از یاران در بدنه‌ حاکمیت طرح می‌گردد؛ و سپس به سیاست‌های ایشان در برابر فرقه‌ها و گروه‌های سیاسی شیعی مانند رهبری و نظارت مستقیم بر امور شیعیان، راهنمایی آنان ازنظر عقیدتی ـ فكری، سازمان‌دهی برخی از گروه‌های شیعه، نظارت مستقیم بر پیروان خود و بیدار كردن وجدان انقلابی امت، پرداخته می‌شود تا آنجا که اتخاذ این مواضع، از دلایل زندانی شدن حضرت برشمرده شده است. در بخش نتیجه، بر اساس شواهد تاریخی، مجموعه این سیاست‌ها، در جهت اثبات حق حاکمیت امام معصوم و احیای نظریه امامت منصوص الهی ارزیابی می‌گردد.

راهبرد امام کاظم علیه السلام ‌در برابر هژمونی حاکمان عباسی

محور اصلی این نوشتار، واکاوی راهبرد شیعیان به رهبری امام کاظم (ع) ‌(148- 183 ق) بر اساس چارچوب نظام‌مند و انسجام منطقی شهید صدر و روش ترکیبی (متن – زمینه) است. امام (ع) ‌در سخت‌ترین اوضاع سیاسی، با اتخاذ راهبرد ستیز و از طریق ایجاد پایگاه علمی- فرهنگی، پایگاه ارتباطاتی -تشکیلاتی، پایگاه اقتصادی – معیشتی و پایگاه سیاست‌گذاری تشیع، در مقابل دستگاه خلافت عباسی، جامعة شیعیان را حفظ کردند و در این زمینه از عناصر سیاسی تقیه، نفوذ تاکتیکی، پیام‌های ارتباطی، انسجام و سازمان‌دهی، استقامت، صبر و آموزش و پرورش نیروهای کارآمد بهره بردند و درنتیجه به راهبُرد موفقیت‌آمیزی دست یافتند.

بررسی زندگی امام کاظم علیه السلام در متون کهن فارسی (تا قبل از دوران صفویه)

پژوهش در مورد معصومان (ع) از دیرباز رایج بوده است اما با توجه به نیاز جامعه به‌ویژه نسل جوان به تحقیقات جدید و به‌روز و درعین‌حال جامع در این زمینه، باید در جهت کشف زوایای پنهان زندگی ایشان گام برداریم. بررسی متون کهن فارسی به‌ویژه متونی که به سده‌های نخستین اسلام نزدیک‌ترند و مقایسه داده‌های آن‌ها می‌تواند یکی از راه‌های رسیدن به این مهم باشد. در این پژوهش، زندگی امام کاظم (ع) نه‌تنها در متون تاریخی، بلکه در همه متون کهن فارسی قبل از دوران صفویه، اعم از تاریخی، انساب، جغرافیایی، کلامی و غیره بررسی شده است. اطلاعات به‌دست‌آمده نیز با هم مقایسه گردیده و روایات مشهور در جنبه‌های مختلف مانند تاریخ تولد و شهادت، مدفن، نام و کنیه، نحوه شهادت و… عرضه‌شده است. البته تکمیل این پژوهش در فرصتی مناسب و مقایسه اطلاعات متون کهن فارسی با متون کهن عربی می‌تواند مفید باشد.

امام کاظم علیه السلام و مدیریت تعارض

تعارض‌های بین فردی در روابط اجتماعی انسان‌ها که اغلب برآمده از تضاد منافع است، یکی از مسائل موردعلاقه و اهتمام پاره‌ای از شاخه‌های علوم انسانی را در چند دهه اخیر تشکیل می‌دهد. در این علوم، از چیستی و انواع تعارض‌ها، چگونگی پیدایش آن‌ها و به‌ویژه سازوکار مدیریت آن سخن گفته می‌شود. تعارض که انواع گوناگونی دارد، حسب شرایط با یکی از روش‌های پنج‌گانه رقابت، همکاری، اجتناب، نرمش و مصالحه، مدیریت می‌شود تا یک رابطه دارای تعارض و اختلاف به رابطه‌ای فاقد تعارض و اختلاف، انتقال یابد. مروری بر سخنان امام کاظم (ع) در یک متن برگزیده، خواننده را به این برداشت می‌رساند که ایشان در تعارض‌های افقی غیرکاربردی، به‌ویژه تعارض‌های احساسی و عاطفی، به‌جای به‌کارگیری یکی از روش‌های پنج‌گانه مدیریت تعارض، از روش پیش‌گیری بهره می‌برند. در این روش، یک کنشگر ارتباطی بر اساس باورهای دینی خود، به‌گونه‌ای رفتار می‌کند که خود تعارض‌زا نباشد و زمینه تعارض احتمالی از طرف مقابل را نیز بزداید. این نوشتار، ضمن بررسی فشرده این موضوع، نتیجه می‌گیرد که مبنا قرار گرفتن رهنمودهای امام کاظم (ع) در روابط اجتماعی، از بروز بسیاری از تعارض‌های بین فردی جلوگیری می‌کند.

مسئله جابری (نوع شناسی اشارات جابر بن حیان به امام جعفر صادق علیه السلام)

واقعيت تاريخي جابر بن حيان كه در بسياري از آثار منسوب به او خود را شاگرد امام صادق (ع) خوانده و اشاره‌های متعددي به آن امام كرده، از سوي پاول كراوس، بزرگ‌ترین محقق درزمینه‌ی كيمياي جابري، به‌طور كامل زير سؤال رفته و تناقض‌های عديده موجود در اين اشاره‌ها و شواهد با استناد به «مجموعه جابري» استخراج و مطرح گرديده است. اين مقاله بر آن است تا با تحليلي تاريخي و محتوايي به توضيح و تبيين چهار نوع از اين شواهد و اشارات جابر به امام (ع) بپردازد و نظرهاي پاول كراوس را در مورد يك مسأله مهم در تاريخ علم، يعني مسأله جابري نقد و ارزيابي نمايد؛ خاصه آنكه شمار قابل‌توجهی از مخطوطات منسوب به جابر هنوز منتشر نشده و به دست محققان نرسيده است و ازاین‌رو، باب گفت‌وگو درباره اين مسأله همچنان گشوده و جاي نظرها و پاسخ‌های تازه دراین‌باره خالي است. اميد می‌رود كه اين مقاله پاسخي به اين مسأله باشد.

بررسی چهار نکته در زندگی امام صادق علیه السلام از کتاب دکتر حسین مدرسی

این مقاله به بررسى چهار نکته کوتاه درباره زندگى امام صادق (ع) مى‌پردازد که در کتاب مکتب در فرآیند تکامل‏، اثر دکتر ‏حسین مدرّسى مطرح شده‌اند. این چهار نکته به طور خلاصه، ناظر به عدم قیام امام (ع) با وجود آمادگى شیعیان، عدم قبول خلافت با وجود ‏پیشنهاد عباسیان، نهى از خواندن ایشان با عنوان امام و نهى از تبلیغ و گسترش تشیّع است. در این مقاله، ضمن بررسى صحت این اقوال، سازگارى ‏این اقوال با عقاید شیعى بررسى مى‌شود.‏

بازخوانی لقب شیعه جعفری در بستر تاریخ حدیث

«شيعه جعفري»، لقبي است كه با خواندن زندگی‌نامه امام صادق (ع) و يا برنامه‌هایی كه در پيوند با سالگرد زادن يا درگذشت آن بزرگوار ديده يا شنيده می‌شود، بسامد فراوان دارد. اين نوشته كوتاه دامان در پي آن است تا با بازخواني تاريخ پرفرازونشیب فراگيري و پراكندگي حديث ميان مسلمانان دو سده نخست تاريخ اسلام، نشان دهد لقب يادشده گرچه همواره در نوشته‌های نويسندگان دهه‌های نزديك به امروز ما، با چاشني خوش‌بینی و مثبت انگاري بازتاب يافته است. در بستري از ريشخند و دست‌اندازی شيعيان و آلوده به رنگ سرزنش و نكوهش به كار می‌رفته است و سرنوشتي چون ديگر واژه‌هایی داشته است كه نخست ناخوشايند بوده‌اند و اندک‌اندک نمودي نو و شناسنامه‌ای دلپذير يافتند.

ابن ابی العوجا و امام صادق علیه السلام

عبدالکریم بن ابی العوجا، یکی از افرادی است که در سده دوم هجری/ هشتم میلادی به زندیق معروف بودند. وی بدون ترس، در مراکز مقدس مسلمانان حاضر شده، به اظهار عقاید خود می‌پرداخت. گفت‌وگوهای او با امام صادق (ع) و شاگردان ایشان، شیوه استدلال جعفر بن محمد (ع) را با کسانی که به آفریدگار اعتقاد نداشتند، نشان می‌دهد. این مقاله علاوه بر بیان عقاید و مسلک ابن ابی العوجا، به بررسی گفت‌وگوهای او با امام صادق (ع) می‌پردازد.

اسوه‌های بشریت امام صادق علیه السلام

اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله دارای بسیار از امتیازات متفاوت از دیگر مکاتب و ادیان است که این دین را دین برتر و کمال ادیان الهی نام گرفته است، یکی از آن امتیازات، وجود مبارک چهارده معصوم علیهم السلام در امامت و رهبری شیفتگان هدایت به صراط مستقیم، می باشد؛ که این نوشتار بر آن است تا به قدر بضاعت خود قسمت هایی از زندگی مبارک یکی از این سروران و اسوه های عالم امکان، حضرت امام صادق علیه السلام را مورد بررسی قرار دهد. باشد که چراغ هدایتی باشد برای تشنه گان کمال.

دسته‌بندی‌های شیعیان در عصر صادقین علیه السلام

در عصر صادقین (ع) دست‌کم پنج شاخه فکری در میان شیعیان وجود داشت: 1. شیعه سیاسی و مردمی: تبری از خلفای پیش از امام علی (ع) و طبعاً از عثمانیه و انتظار بازگشت و تغییر اوضاع به نفع خاندان پیامبر (ص) که در عقاید رجعت و مهدویت ظهور می‏کرد، از معتقدات این شاخه از تشیع بود. 2. فقیهان معتدل: گروهی از برجسته‏ترین دانشمندان فقیه، همچون ابان بن تغلب، زراره و ابوبصیر که دیدگاهی معتدل و محتاط با قضایا داشتند. 3. متکلمان شیعه: افرادی همچون قیس ماصر، هشام بن حکم و مؤمن در این گروه جای می‏گیرند. 4. غالیان: افرادی نظیر مغیرة بن سعید، بیان بن سمعان و مهم‏تر از همه، أبوالخطاب اسدی ازجمله غالیان معروف می‏باشند که در این دوران فعالیت می‏کردند. 5. مفوّضه یا غلات درون‌گروهی: به باور این افراد، ائمه (ع) تمام کارهایی را که باید خدا انجام دهد انجام می‏دهند، با این تفاوت که قدرت خدا اصلی است و قدرت آن‌ها تبعی.