خواندن صیغه محرمیت بدون اجازه پدر

ما دو نفر همكار مجرد هستيم، براى آنكه روابطمان از نظر شرعى دچار مشكل نشود و به گناه كشيده نشويم ؛ مى توانيم بدون اجازه پدر دختر، صيغه محرميت بخوانيم؟
صيغه خواهر و برادرى

آيا هيچ راه شرعى و قانونى – به جز ازدواج – وجود دارد كه دو جوان روابط مشروع با هم داشته باشند؟ آيا در اسلام چيزى به نام صيغه خواهر و برادرى وجود دارد؟
راه هاى محرميت

به طور كلى دختر و پسر، از چند راه مى توانند با يكديگر محرم شوند؟
سن تمييز

سن تمييز در پسر و دختر بچه در احكام نگاه و پوشش، چه سنى است؟
اعتکاف در مسجد دانشگاه

برخى مراجع تقليد، اعتكاف را تنها در مساجد جامع جايز میدانند؛ آيا دانشجويان میتوانند نذر كنند كه سه روز در مسجد دانشگاه اجتماع كنند؟
مسجد دانشگاه

اعتكاف در چه مساجدى جايز است؟ آيا در مساجد دانشگاهها مىتوان اعتكاف كرد؟
دختر رشيده

منظور از دختر بالغ رشيده چيست؟ معمولاً در چه سنى به اين حد مى رسد؟
ريبه و تلذذ

مقصود از «ريبه» و «تلذذ» در رساله هاى مراجع چيست؟
همسريابى

به نظر شما در جامعه و فرهنگ امروزى، چگونه مى توان يك همسر خوب انتخاب كرد؟ راه هاى عملى براى يافتن همسر مورد نظر چيست؟
ما چه كنيم؟!

در هر محفل دينى كه شركت مى كنيم يا از هر عالم دينى كه مى پرسيم و يا در كتاب ها و مقالات مذهبى مى خوانيم ؛ ارتباط بين دختر و پسر بسيار خطرناك و حرام مى دانند و ما را از آن برحذر مى دارند. اينك سؤال من به عنوان يك دانشجوى جوان اين است كه ما چه كنيم؟ از يك طرف جوانى و اوج غرايز جنسى و از سوى ديگر نامناسب بودن فضاى اخلاقى و فرهنگى جامعه كه اين غرايز را شعله ورتر مى كند و…؟ عرضه و تقاضا كه از نظر دينى نامشروع است؟ ازدواج رسمى به لحاظ مشكلات اقتصادى، تحصيلى، شغلى و… تقريباً در وضعيت و سن كنونى ناممكن است؟ پس ما چه كنيم؟ آيا بايد با سركوب غرايز، رهبانيت پيشه كنيم و يا آنكه تسليم شرايط شويم و گناه آن را تقصير مسئولان و پدر و مادران و بزرگ ترها بيندازيم. خلاصه اينكه من جوان دانشجو، در اين بحبوحه غرايز جنسى چه كنم؟ ما معتقديم كه اسلام، دينى كامل، پويا، جامع و پاسخ گوى همه زمان ها است، آيا در اين دين براى ما هم تدبيرى انديشيده است؟ آيا راه مشروعى براى ما كه هم آلوده به گناه نشويم و هم از فشارهاى غرايز جنسى رهايى يابيم وجود دارد؟
ارتباط در تشكل هاى مذهبى

توى انجمن اسلامى، جلسات با جوى صميمى و تقريباً دوستانه ولى محترمانه برگزار مى شود، ولى من خيلى آدم با ظرفيتى نيستم! زود جو گير مى شوم و بعضى وقت ها كنترلم از دست مى رود و شايد از مرزهاى حيا مى گذرم ؛ به خاطر همين نمى دانم شركت در اين جلسات برايم مفيد است يا نه؟
روابط دختر و پسر

مدت ها است اين مسئله فكرم را مشغول كرده است كه با جامعه اى كه هر روز را در آن به شب مى رسانم، چه كنم؟ اتفاقاتى كه در دانشگاه مى افتد و روابط پسران و دختران كه بسيارى از اوقات زشت و ناپسند است، ناشى از بى فرهنگى است يا بى ايمانى؟ نمى دانم ناشى از چيست ؛ ولى در جامعه ما كه اسلامى است، واقعاً غير قابل تحمل است و عرف جامعه سنتى ما چنين حركات و روابطى را نمى پسندد. خودشان استدلال مى كنند در اسلام گفته شده است دو نفر كه يكديگر را دوست داشته باشند، به هم محرم اند! بااين استدلال بدون هيچ گونه عقد رسمى يا صيغه، با هم قدم مى زنند و يا حتى گاهى اوقات، به قول خودشان براى شناخت بيشتر، بدون اطلاع خانواده ها در خلوت باهم صحبت مى كنند. آيا در احكام دينى چنين چيزى وجود دارد؟ به نظر شما، وظيفه ما در اين موقعيت چيست و چه بايد بكنيم؟
گاهى اوقات فكر مى كنم كاش در دانشگاه ها دختران و پسران را جدا مى كردند ؛ ولى باز با خودم مى گويم آن وقت اين اتفاقات در پنهان مى افتاد و شايد بدتر از اين مى شد. واقعاً علت چيست و چه بايد كرد؟
دوست دارم به اين گونه افراد گفته شود: فكر نكنند كه شجاعت به خرج مى دهند و در جلوى چشم نامحرمان و پسران ديگر با يكديگر قدم مى زنند يا دست مى دهند و يا شانه به شانه راه مى روند!!
نگاه استاد

دخترى 26 ساله و دانشجوى سال دوم رشته زبان انگليسى هستم. چندى قبل در كلاس كامپيوتر با نگاه هاى مداوم استادمان روبه رو شده، به او علاقه مند شدم. من قبل از اين حتى با پسر عمو و پسرخاله هايم هم جز سلام كردن، صحبتى نمى كردم و آدمى خجالتى بودم ؛ اما در ارتباط و صحبت با اين استاد و نگاه هاى مستقيم او اصلاً خجالت نمى كشيدم و فكر مى كردم كه همسر مورد علاقه ام را پيدا كرده ام. با پايان كلاس كامپيوتر، من همواره به فكر او بودم و به همين دليل در درس هاى دانشكده ناموفق بودم. اكنون مضطرب و پريشان خاطر هستم. يك جزوه از درس هاى استاد نزد من است و جرأت نگاه به آن را ندارم. با اينكه فردى معتقد، مذهبى و مقيد به ظواهر شرع و عبادات بودم، اكنون سرخورده شده ام و احساس يأس، نوميدى و شكست دارم. بارها از خدا خواسته ام كه فكر او از سرم بيرون برود ؛ اما دعايم مستجاب نشد. اكنون عبادات را فقط به خاطر رفع تكليف انجام مى دهم. از شما تقاضاى راهنمايى دارم ؛ زيرا وضعيتى بسيار بحرانى دارم.
اشتباهم كجا بود؟

دختری 19 ساله که تازه وارد دانشگاه شده و بعد از مدتی با پسری رابطه ی دوستی برقرار می کند و نمی داند که کار درستی انجام داده است یا خیر؟