نقش رسانه در پیدایش و قدرت‌گیری داعش

بیش از 4 سال از حضورش در مناطق جنگی سوریه می‌گذرد؛ از ماجراجویی در سرزمین ویرانه‌ها و آواره‌ها. او را باید خطرنگار جنگ نامید؛ خبرنگاری که روزگاری، مخالفان در سوریه برای ترورش جایزه تعیین کرده بودند. از بغداد و دمشق گرفته تا قنیطره و زینبیه؛ هر جایی که نشانی از خطّ مقاومت هست را به چشم دیده و روایتگری کرده است. حسن شمشادی، خبرنگار صدا و سیما درعراق و سوریه که حالا علاوه بر حرفه خبری‌اش، در کالبد تحلیل‌گری نیز فرو رفته است. روزها و ماه‌های متمادی در خطّ مقدّم جنگ با تروریست‌ها حاضر بوده و ریز و درشت ماجرا را می‌داند. او که گفته‌های بسیاری از تحوّلات سوریه دارد، این بار نه از جنگ نظامی، که سراغ جنگ رسانه‌ای در سوریه رفته است. از جبهه‌های فعّال رسانه‌ای رد این کشور می‌گوید؛ از تکنیک‌ها و تاکتیک‌ها، حاصل گفتگوی اصفهان زیبا با وی را در ادامه می‌خوانید.

نگاه داعش به مهدویت

مسئله‌ی مهدویت از موضوعاتی است که جریان‌های گوناگون معاصر از آن سوء استفاده کرده‌اند. گروه تکفیری داعش نیز برای مشروعیت دادن به جنایات خود و جذب اقشار مختلف مردم به گروه خود، از روایات و مباحث مهدویت بهره برده است. آن‌ها از راه تلفیق روایات مهدویت با مسئله خلافت اسلامی، حکومت خود را به عنوان خلافت اسلامی موعود در آخر الزّمان و زمینه‌ساز ظهور منجی معرف می‌کنند. این سوء استفاده در گفتار و رفتار و حرکات اجتماعی-سیاسی آن‌ها آشکار است.
کلید واژه‌ها: داعش، خلافت اسلامی، دابق، مهدویت، پرچم‌های سیاه.

مهدویت و داعش

در طول تاریخ افراد زیادی از مسئله بسیار مهم مهدویت سوءاستفاده نموده و سعی کرده اند علائم ظهور را با موارد دلخواه خود تطبیق کنند، یکی از آخرین مدعیان دروغین مهدویت و این تطبیق سوداگرانه جریان داعش است که برای تمایز خود با سایر جریان های سلفی جهادی به معرفی خود به عنوان حکومت موعود آخرالزمان و یا حداقل زمینه ساز آخرین منجی بشر پرداخته و حتی با گرته برداری از بعضی مفاهیم اصیل شیعی و تغییر آن، موفق به جذب برخی از تازه مسلمانان و حقیقت جویان شده است.
حجت الاسلام کاشانی در دانشگاه امام صادق علیه السلام و هیئت میثاق با شهدا به تحلیل این اقدام داعش پرداخته که مشروح آن تقدیم می گردد.

هیولایی به نام داعش

این پرونده در حال تکمیل شدن است… نقش رسانه در پیدایش و قدرت گیری داعش   نگاه داعش به معدویت   مهدویت و داعش   آنارشیسم جنسی؛ پیوندهای پیدا و پنهان سلفیسم و لیبرالیسم   تولد سلفی‌گری لیبرال   مدرنیته داعشی   نسبت میان وهابیت و جریان سلفی   داعش؛ جنایت بدون مرز   ‌سرنوشت […]

داعش پس از دولت و خلافت به سراغ «مهدویت» خواهد رفت؟

حجّت الاسلام «مهدی فرمانیان» از پژهشگران حوزه امامت و مهدویت سال 1352 در کاشان متولّد شد و تحصیلات خود را از سال 1366 در حوزه آغاز کرد. از سال 1376 در «مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب» به تحصیل در رشته مذاهب اسلامی، فلسفه و کلام پرداخت و از 1381 به عضویت هیئت علمی این مرکز درآمد. او سابقه تدریس در «موسسه مذاهب اسلامی»، «مرکز تخصصی تاریخ دفتر تبلیغات» و «مرکز ادیان» را نیز دارد. فرمانیان یک دهه است که به پژهش در حوزه‌های ادیان، مذاهب، تاریخ تشیع و … می‌پردازد و کتاب‌هایی مانند «اسماعیلیه: تاریخ و عقاید»، «زیدیه: تاریخ و عقاید»، «فرق تسنن»، «آثار مکتوب بابیه و بهائیت در بوته نقد» (دو جلد)، «اعجاز قرآن از دیدگاه معتزله»، «تاریخ و عقاید فرقه‌های خوارج» و… را به رشته تحریر در آورد. وی اکنون رییس «دانشکده مذاهب اسلامی»، «مشاور مرکز جهانی علوم اسلامی» و مدیر پژهوشی «مرکز ادیان» است و به عنوان کارشناس در برنامه‌های مذهبی رادیو و تلویزیون حضور دارد. در گفت و گو با «مهدی فرمانیان» مشخصه‌های خلافت و نظریه‌های مهدویت از نگاه «داعش» را ببرسی کرده‌ایم.

آیا داعش ناجی «بن‌بست‌های جنگی» آمریکاست؟

دکتر «سیّد هادی سیّد افقهی» از کارشناسان برجسته جهان اسلام در سال 1335 در نجف اشرف به دنیا آمد. دروس حوزوی را در عراق به اتمام رساند و دروس دانشگاهی را در دو گرایش فنی و علوم انسانی در ایران ادامه داد. دکتر سیّد افقهی مدّتی به عنوان کاردار سفارت ایران در بیروت فعّالیّت کرده است. از او مقالات زیادی در حوزه مسائل غرب آسیا و شمال آفریقا متشر شده است و کتاب‌های «مسیحیت صهیونیستی از درون» و «مسیحیت صهیونیستی و خطر آن برای امنیت جهانی» از جمله آثار برجسته اوست. دکتر سیّد افقهی اعتاد دارد اتفّاقات رخ داده در آسیای غربی رشته‌ای از اتفّاقات به هم پیوسته‌اند که از یک اتاق فکر غربی هدایت می‌شود.

خلافت خلاف سنّت؟

معامله داعش بالیبرال‌ها در گفت‌وگو با نذیر احمد سلامی، نماینده اهل تسنّن در مجلس خبرگان رهبری.

خوارج العصر؟

یکی از مهم‌ترین و البته شگفت‌ترین جریان‌های سلفی تکفیری امروز جریانی است که مخالفان از آن با عنوان «داعش» یاد می‌کنند و میراث‌خوار گفتمان‌های مهم تکفیری عصر حاضر است.
اگر بخواهیم در سالیان اخیر چند دوره برای سلفیه جهادیه تعیین کنیم، می‌توانیم از سال 1400 هجری قمری نخستین دوره را «دوره جهیمان العتیبی» بدانیم که در آن مسجد الحرام به شکل عجیبی اشغال شد و در نهایت با ریخته شدن خون مردم بسیاری در حرم امن الهی ماجرا خاتمه یافت. در این دوره دشمنی که می‌بایست با آن رو به رو شد امپریالیسم و حاکمیت‌های دست نشانده آن از جمله حاکمیت آل سعود بودند. حاکمیت آل سعود از سوی یکی از مهم‌ترین ایدئولوگ‌های سلفی جهادی یعنی «ابو محمد المقدسی» تکفیر شد. دوره دوم را می‌توان «دوره‌ی جهاد در افغانستان» و شکل‌گیری جریان «افغان العرب» دانست. «عبد الله عزام» شاخص‌ترین رهبر سلفیه جهادی در این دوه است. دشمن اصلی در این دوره، الحاد کمونیست و شوروی بودند. دوره سوم به «اسامه بن لادن» و شکل‌گیری «القاعده» تعلق دارد که با حمله به برج‌های دو قلوی تجارت جهانی در نیویورک به اوج خود رسید. در این دوره آمریکا دشمن اصلی به شمار آمد. دوره چهارم را باید متعلق به «ابو مصعب زرقاوی» دانست که پس از اشغال عراق توسط نیروهای آمریکایی و متحدان آن پا به عرصه گذاشت و تحولات مهمی را در گفتمان سلفی جهادی به وجود آورد، از جمله این‌که در دوره زرقاوی، دیگر آمریکا دشمن اصلی نبود، بلکه با توجه به شرایط عراق، شیعیان به عنوان دشمن اول تلقی شدند. بعد از اعلام مرگ زرقاوی، تشکل موسوم به «دولت اسلامی عراق» با رهبری «ابو عمر بغدادی» پا گرفت که با وجود حفظ اولویت سابق یعنی جنگ با تشیع، تلویحاً ایجاد یک دولت جدید با ارجاع تاریخی به «خلافت عباسی» را وجه همت خود قرار داد. این موضوع از سوی برخی از جریان‌های سلفی جهادی با مخالفت رو به رو شد، اما با اعلام خلافت از سوی «ابوبکر بغدادی» که پس از کشته شدن «ابو عمر بغدادی» و «ابو حمزه المهاجر» در سال 1389 به رهبری سازمان موسوم به «دولت اسلامی عراق و شام» رسید، وارد مرحله جدید شد.

‌سرنوشت سیاه «دویشی‌ها» برای «داعشی‌ها» تکرار می‌شود؟

‌آل سعود و خاستگاه جریانات تکفیری‌های معاصر صد سال پیش که آل سعود در تبعید بودند، در بین آنها فردی به نام «فیصل الدویشی»، رئیس اخوانی‌های عربستان در «نجد» فعال بود. نجد بخش عمده عربستان از شرق تا جنوب (ربع الخالی، باب المندب و یمن) را شامل می‌شد. گروه‌های صحرانشین یاغی‌ای که در نجد ساکن […]

داعش؛ جنایت بدون مرز

«دولت اسلامی عراق» از وقتی داعش شد و به ادبیات سیاسی و حتّی اقتصادی جهان راه یافت که استراتژی حضور خود را با توسعه جغرافیایی و لشکرکشی از عراق به سوریه، به شکل جدیدی مُدون نمود. با گذشت یک سال از شروع بحران در سوریه و بعد از آن‌که نگاه امیدوارانه مخالفانِ بین المللی سوریه از اقدامات جیش الحر و جبه النصره برای سقوط نظام بشار اسد کاملاً به یأس تبدیل شده بود، با پشتوانه مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی دولت‌های مرتجع منطقه و جهان غرب به یک‌باره صحنه درگیری در سوریه دگرگون شد. دولت اسلامی عراق با افزودن پسوند «شام» به آخر عنوان خود و در ظاهر بدون اجازه ایمن الظواهری، با چندین هزار نیرو در استان استراتژیک «رِقّه» واقع در شمال سوریه گسترش داد و به زعم خودشان شد «دولت اسلامی عراق و شام».