امام علی علیه السلام از دیدگاه دانشمندان اهل سنت

احمد بن حنبل (پیشوای مذهب حنبلی)
او می گوید: آن همه فضیلتها که برای علی بن ابی طالب بوده و نقل شده برای هیچ یک از اصحاب رسول خدا نبوده است. (1)
همچنین وی از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده که به فاطمه(س) فرمود: «آیا راضی نمی شوی که من تو را به کسی تزویج کنم که اولین مسلمان است و علمش از همه بیشتر و حکمتش از همه عظیم تر است.» (2)

وصیّت‌های حضرت زهرا سلام الله علیها 6

خوارزمی گفته: در روایتی آمده است:  علی (ع) پرده از چهره فاطمه (ع) برداشت و با نوشته‌ای در کنار سرش روبرو شد در آن نگریست، این‌گونه نوشته شده بود: به نام خداوند بخشنده و مهربان این،‌وصیّت فاطمه (ع) دختر محمّد (ص) است در حالی که شهات می‌دهد: خدایی، جز پرودرگار جهانیان نیست. محمّد (ص)، بنده […]

لحظات احتضار حضرت زهرا سلام الله علیها 8

خوارزمی از ابن عبّاس روایت کرده است: زمانی که رحلت فاطمه (ع) نزدیک شد به هیچ وجه اندوهگین به نظر نمی‌رسید و مرگ، برایش دشوار نبود ولی دست حسن (ع) و حسین (ع) را گرفت و به سوی قبر پیامبر اکرم (ص) رفت، آن‌ها را کنار قبر نشاند، سپس ایستاده در میان منبر و قبر […]

سوگنامه‌های حضرت زهرا سلام الله علیها 6

خوارزمی از حاکم نقل کرده است: زمانی که فاطمه (ع) رحلت کرد علی (ع) این شعر را سرود: عقده‌های گلوگیر، راه نفسم را بسته است ای کاش! هر دو نفس و عقده‌ها با هم از تنم، بیرون می‌شد. پس از تو در زندگی، هیچ خیری نیست و از ترس آن‌که زندگی‌ام طولانی شود، بر خود […]

رنج‌ها و مصیبت‌های رحلت پیامبر اکرم (ص) برای حضرت زهرا سلام الله علیها 3

خوارزمی به سند خود از علی (ع) روایت کرده که فرمود: پیامبر اکرم (ص) را در پیراهنش غسل دادم. فاطمه (ع) پیراهن را ازمن خواست. وقتی نشانش دادم آن را بوئید، بیهوش شد به همین جهت، پیراهن را پنهان کردم. قال الخوارزمي: أخبرني… سعد بن عبدالله الهمدانيّ فیما کتب اليّ من همدان، أخبرني الحافظ سلیمان […]

ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها 3

خوارزمی از سلیمان بن جعفر هاشمی نقل کرده است که: فاطمه (ع) در سالی که پیامبر اکرم (ص) چهل و یک سال داشت، به دنیا آمد شیخ طبرسی از علمای شیعه امامیه نیز، همین رأی را تأیید می‌کند. نظر مشهور امامیه، این است که حضرت فاطمه (ع)، پنج سال پس از بعثت پیامبر (ص) و […]

فعالیت‌های امام حسین علیه السلام در ایام اقامت در مکه

امام حسین (ع) به مدت چهار ماه و پنج روز در مکه اقامت داشت انتخاب این شهر انتخاب سنجیده ای بود زیرا مکه حرم امن بود و احتمال تعرض دشمن بسیار ضعیف ، از طرفی موسم حج بود و محل اجتماع مسلمانان از سراسر قلمرو اسلامی و مناسب ترین مکان برای رساندن پیام به افکار عمومی ،اما والی مکه در نامه ای به یزید از استقرار امام و اهل بیتش  در مکه و استقبال و رفت و آمدهای مردم خبر داد یزید هم درنامه ای به بنی هاشم ازآنان خواست تا حسین (ع) را از کوشش برای تفرقه بازدارند مردم هم نامه یزید را به حسین (ع) نشان دادندوحضرت آیه ای را که گویای جدایی اسلام از کفر و تبرای متقابل پیامبر باکفار و منکران خدا است در پاسخ نامه نوشت . از اقدامات مهم حضرت در مدت اقامت در مکه نامه نگاری به مردم کوفه و بصره و نیز فرستادن سفیرانی به آنجا بود .آنان نیز در نامه های خود حمایتشان رااعلام کردند .از بصره هم فردی با دو پسرش به سپاه سید الشهدا ملحق شدنداما  بعضی قبایل پیش از حرکت خود به منظور یاری امام حسین (ع) از خبر کشته شدن آن حضرت آگاه شده وبا ندامت و حسرت فراوان  به قبایل خود بازگشتند .

امام حسین علیه السلام در مدینه و ملاقات های ایشان

یزید سه روز بعد از مرگ معاویه به دمشق رسید و در ضمن سخنرانی برا ی مردم ،حکومتش را اعلام نمود و مردم هم با او بیعت کردند سپس درخزانه بیت المال را گشود و اموال فراوانی را بین اهل شام تقسیم کرد و به حاکمان همه شهرها نوشت که برای او از مردم بیعت بگیرند از جمله مدینه و برای این کار از بزرگان قریش شروع کند و نخستین کس امام حسین (ع) باشد که اگر امتناع کرد سرش را برای او بفرستد امام حسین (ع) در مواضع و مجالس متعددی اعلام کرد که با مردی فاسق که آشکارا فسق و فجور می کند و شراب می خورد و با سگ ها و یوزپلنگ ها بازی می کند و بازماندگان پیامبر (ص) را دشمن می دارد هرگز بیعت نخواهد کرد و چون در مجلس والی مدینه هم موضوع اعلام بیعت خویش را به تعویق انداخت  به ناچار تصمیم گرفت دو روز مانده به ماه رجب  شبانه و از طریق جاده اصلی چون از بیراهه رفتن نوعی فرار تلقی می شد ازمدینه به سمت مکه حرکت کند اما پیش از ترک این شهر با تعدادی از مردان و زنان بنی هاشم و بزرگانی از اصحاب  پیامبر(ص) از جمله دو برادرخود یعنی عمر بن علی و محمد حنفیه و نیزامّ سلمه ملاقات کرد . زنان بنی عبد المطلب  هم هنگام خروج امام حسین (ع) از مدینه مشغول عزاداری و نوحه خوانی شدند وهمگی در این دیدار با نهایت حزن و اندوه ایشان را از رفتن به عراق برحذر داشتند .

گریه‌ی فاطمه دختر امام حسین علیه السلام

خوارزمی با سند خود از مفضل بن عمر جعفی نقل می‌کند: شنیدم امام صادق (ع) از پدر خود، از جدش امام سجّاد (ع) نقل می‌کرد: چون حسین (ع) شهید شد، کلاغی آمد و خود را به خون او آمیخت و پرواز کرد و در مدینه روی دیوار خانه‌ی فاطمه دختر امام حسین (ع) (فاطمه‌ی صغری) […]

گریه‌ی پیامبر خدا صلی الله علیه وآله 1

 خوارزمی با سند خویش از ابن لهیعه نقل می‌کند: در حال طواف خانه‌ی خدا بودم، به مردی برخوردم که می‌گفت: خدایا مرا ببخش! گرچه نمی‌بینم که مرا ببخشی. گفتم: ای بنده‌ی خدا! از خدا بترس و چنین نگو! گناهانت اگر به اندازه‌ی قطرات باران و برگ درختان هم باشد و استغفار کنی، خدا می‌بخشد. گفت: […]

خطابه‌ی امام سجّاد علیه السلام در مجلس یزید 11

 خوارزمی با سند خویش نقل می‌کند: چون سر مطهّر امام حسین (ع) را در شام آویختند، خالد بن عفران که از تابعین برجسته بود خود را از دوستانش پنهان ساخت. یک ماه به دنبالش می‌گشتند و چون یافتند، پرسیدند: چرا گوشه‌گیر شده‌ای؟گفت: نمی‌بینید چه بر سرمان آمده است!؟ آن‌گاه اشعاری با این مضمون خواند: ای […]

خطابه‌ی امام سجّاد علیه السلام در مجلس یزید 3

 خوارزمی می‌گوید: یزید دستور داد سر مطهّر را بر در خانه‌اش بیاویزند و به اهل بیت امام حسین دستور داد تا وارد خانه‌اش شوند. چون زنان وارد خانه‌ی یزید شدند، همه‌ی زنان آل معاویه با گریه و شیون و ناله بر حسین از آنان استقبال کردند و همه‌ی لباس‌ها و زینت‌های خود را درآوردند و […]

خطابه‌ی امام سجّاد علیه السلام در مجلس یزید 2

 خوارزمی با سند خویش از امام سجّاد (ع) روایت می‌کند: چون سر امام حسین (ع)را پیش یزید آوردند، او مجلس شراب می‌گرفت. سر حسین (ع) را جلو خود می‌نهاد و بر روی آن شراب می‌خورد. روزی فرستاده‌ی پادشاه روم در یکی از مجالس او حضور داشت. وی از اشراف و بزرگان روم بود. گفت: ای […]

خطابه‌ی امام سجّاد علیه السلام در مجلس یزید 1

 خوارزمی گوید: یزید دستور داد خطیب و منبری فراهم شد تا پیش مردم از حسین و علی (ع) بدگویی شود. خطیب بر منبر رفت و پس از حمد و ثنای خدا، از علی (ع) و حسین (ع) بسیار بد گفت و یزید و معاویه را فراوان ستود. امام سجّاد (ع) بر سر او فریاد کشید: […]