جنگ در دوره خلفا

کلود کائن، نویسنده این بخش از مدخل مفصّل حَرب (جنگ) در دائرةالمعارف اسلام، که بخشهاى دیگر آن به جنگ در ایران، عثمانى، هند، و مصر دوره ممالیک اختصاص یافته و با شمار زیادى ازمقالات مرتبط نظیر جهاد، جیش، حصار، دارالحرب، باروت و جز آنها تکمیل مى‏شود، به فن و هنر جنگ در عهد خلافت اسلامى (از آغاز تا پایان قرن هفتم هجرى) پرداخته است. او ضمن بررسى اجمالى تأثیرات ادبیات مربوط به هنر جنگ در تمدنهاى پیش از اسلام نظیر ایران، یونان و هند و انتقال تجربیات این تمدن‏ها به جهان اسلام، از عناصر مختلف مُقوّمِ ساختار یک جنگ کلاسیک، نظیر اعلان جنگ، بسیج و تجهیز نیروها (آماد)، فرماندهى، جاسوسى و ضد جاسوسى، مسأله تأمینِ روحیه جنگى، سازمان رزم، تسلیحات، تدارکات، پشتیبانى و لُجِستیک، مسائل سوق الجیشى، نحوه استقرار نیروها در اردوگاه و تأمین و مراقبت، نظامهاى تهاجم و دفاع (آفند و پدافند)، ضد حمله (پاتک)، کمین، محاصره، عقب نشینى تاکتیکى، غنایم و نحوه تقسیم آن، فتحنامه‏ها و جشنهاى پیروزى، نحوه برخورد با اسیران، همچنین متارکه جنگ و انعقاد قرارداد آتش بس، و سرانجام شیوه جنگ‏هاى نامنظم سخن گفته است.

جانشینى پیامبرصلى الله علیه وآله؛ انتقال کاریزما

پس از وفات پیامبرصلى الله علیه وآله، جانشینى ایشان مهم‏ترین مسأله‏ى مطرح در جامعه‏ى اسلامى بود. علاوه بر امام على‏علیه السلام – به عنوان چهره‏ى شاخص اهل بیت‏علیهم السلام – گروه‏ها و جریانات فکرى دیگرى مدعى دستیابى به خلافت بودند. آنان به منظور تحت‏الشعاع قرار دادن على‏علیه السلام در افکار عمومى، و شکستن انحصار جاذبه‏ى کاریزمایى او، به معرفى و تقویت نهاد کاریزمایى صحابه براى رقابت با اهل‏بیت‏علیهم السلام، در مرجعیت فکرى جامعه پرداختند. در بُعد فرهنگى از ابزارهایى چون سیاست منع حدیث، طرح عدالت و صحت اجتهاد صحابه، جعل حدیث و… بهره گرفتند؛ این جریان طى قرن‏هاى بعدى استمرار یافته، سازماندهى و تقویت شد.
در این مقاله این تلاش‏ها در قالب نظریه‏ى روزمرگى کاریزماى ماکس وبر، مورد بررسى قرار مى‏گیرد.

نگاهى به کتاب «خلافت اموى»

«خلافت اموى» عنوان کتابى است از عبدالامیر عبددیکسون که با ترجمه گیتى شگرى در سال 1381 توسط انتشارات طهورى روانه‏ى بازار کتاب گردیده است. این اثر، تحقیقى ژرف در زمینه‏ى تاریخ اسلام و یکى از پر آشوب‏ترین دوران آن؛ یعنى دوران حکومت عبدالملک مروان (خلافت 65 – 86ق) است و در مقایسه با بعضى آثارى که در زمینه‏ى تاریخ اسلام منتشر مى‏شود، بسیار دقیق و عالمانه نگارش یافته است مقاله حاضر به معرفى و نقد کتاب فوق اختصاص دارد.

استقرار و تحکیم خلافت در مدینه‏

پیامبر خداصلى الله علیه وآله پس از هجرت به مدینه توفیق یافت تا به یارى مهاجر و انصار دشمنان اسلام (مشرکان، منافقان و یهودیان) را به تسلیم در برابر حکومت اسلامى مدینه وادارد و دامنه‏ى اقتدار حکومت اسلامى را تقریباً بر همه‏ى جزیرة العرب بگسترد، اما در ماه‏هاى آخر زندگى با آشوب‏هاى اهل ردّه و مدّعیان پیامبرى روبه‏رو شد و هم در این احوال، به ملکوت اعلى پیوست. حکومت نوپاى اسلامىِ مدینه به یارى صحابه‏ى فداکار و به زعامت نخستین خلیفه، براى حراست از اسلام و تحکیم حکومت مدینه به پا خاست. این مقاله در سه محور (تجهیز جیش اسامه، ارتداد قبایل و فتوحات در خارج از مرزهاى جزیرة العرب) به تبیین این اقدامات مى‏پردازد.

ملاحظاتی چند در نظریه ی اهل سنت در باب خلافت

گیب، در مقاله حاضر، که هدف از آن بازخوانی نظریه اهل سنت در باب خلافت است، بر مبنای چهار نکته اساسی به بحث میپردازد:
1. در وهله نخست به مخالفت با نظر کسانی می پردازد که معتقدند ماوردی به تدوین نظریه ی نهایی اهل سنت در باب خلافت پرداخته است؛
2. به نظریه ی اشعریان در باب خلافت و سرنوشت این نظریه در پی تحولات مترتب بر آن می پردازد؛
3. جنبه های مختلف نظریه ی خلافت و نسبت آن با امامت را در امپراطوری عثمانی مورد بازبینی قرار می دهد؛
4. در آخر به بیان این نکته می پردازد که در جوامع اهل سنت، نظریه ی مقبول و عامی در خصوص خلافت وجود نداشته است.

اگر خلافت حق حضرت علی علیه السّلام بود، چگونه در ابتدا از پذیرش آن سرباز می زد؟

صاحب كتاب نهج البلاغه ـ كتاب معتبر شيعه ـ روايت مي كند كه علي از پذيرفتن خلافت كناره گيري كرد و گفت: دعوني والتمسوا غيري. مرا رها كنيد و كسي ديگر غير از من را بجوييد!. و اين بر باطل بودن مذهب شيعه دلالت مي كند. چون شيعه ها مي گويند كه علي از سوي خدا به خلافت و امامت منصوب گرديده است و خليفه شدن او فريضه اي بوده است كه به گفته شما ابوبكر به خاطر غصب اين حق او مورد بازخواست قرار مي گيرد پس اگر چنين است چگونه از پذيرفتن آن اباء مي ورزد؟! پاسخ این شبهه آن چنان دشوار نیست. در این وجیزه سعی در رفع شبهه نموده‌ایم.

مهرورزى به اهل بيت علیه السلام از ديدگاه قرآن و سنّت : نگاهى به تفسير آيه مودت

امامت پيشوايان معصوم علیه السلام از دو محور قابل اثبات است: قرآن و روايات معتبر.
آيه مودت و رواياتى كه در ذيل تفسير اين آيه آمده به روشنى امامت و ولايت عامه اهل بيت علیهم السلام را ثابت می كند. این نوشتار با توجه به اين آيه و رواياتى كه از طريق اهل سنت نقل شده، مباحث خود را در چهار محور؛ 1ـ ذوى القربى كيانند؟ 2ـ بررسى روايات مربوطه؛ 3ـ رد شبهه های مخالفان؛ 4ـ دلالت آيه بر امامت؛ ارائه می كند و به پژوهش در تفسیر آیه مودت بر اساس منابع اهل سنت می پردازد.

خاستگاه ها، ایدئولوژی و ساختار «حزب التحریر»

«حزب التحریر» را «تقی الدین النبهانی» محقق اسلامی فلسطینی الاصل، در سال 1953 پایه گذاشت. پایه گذار حزب التحریر در ابتدا، حرفی از ضرورت تأسیس حکومت اسلامی به میان نیاورد، ولی بعدها این حزب به عنوان یک حزب بین المللی در آمد. نظریه سیاسی حزب التحریر بر پایه دو اصل قرار داشت: اول، نیاز به احکام و قوانین اسلامی موسوم به شریعت که شئون زندگی انسان (سیاست، اقتصاد، علوم و اخلاق) را در بر می گیرد. دوم، نیاز به حکومت اسلامی واقعی، زیرا یک جامعه عادل تنها در قالب چنین نظام سیاسی ای قابل دستیابی است. اسلام سیاسی متضمن ترکیب منحصر به فرد دین و سیاست است و میان دین و دولت جدایی وجود ندارد. حزب التحریر خود را نه یک سازمان مذهبی، بلکه یک حزب سیاسی می شناسد که ایدئولوژی اش بر پایه اسلام قرار دارد. حزب التحریر مانند اکثر گروه های مذهبی، مدعی رسالتی خدادادی برای دعوت مردم به اسلام و احیای سلطنت خداوند بر روی زمین است که نام آن را «خلافت» می گذارد. و با استفاده از قرآن و حدیث، از حقانیت ایدئولوژی خود دفاع می کند.

اینفوگرافی دو زبانه موعود جعلی

برای تماشای اینفوگرافی فارسی در اندازه بسیار بزرگ، روی تصویر یا اینجا کلیک نمایید.   موعود جعلی ابزارهای تبلیغی داعش برای ادعای منجی بودن درآخرالزّمان   یکی از موضوعاتی که از صدر اسلام در بین مسلمانان محل بحث بوده، پیش‌گویی‌های پیامبرخدا از وضعیت آخرالزّمان و ایام ظهور حضرت مهدی است. نظر به اهمیت آرمان بزرگ […]

امامت و خلافت

فرق بين امامت و خلافت را روشن نموده و توضيح دهيد كه اين دو چه نسبتى با يكديگر دارند؟ آيا مقابل هم مى باشند؟

عثمان و مختصری از عملکرد او در زمان خلافت و…

عبد الرحمن بن عوف با اينكه در موقع بيعت با عثمان شرط كرده بود كه بسنت رسول خدا صلى الله عليه و آله و روش شيخين رفتار كند ولى عثمان پس از آنكه در مسند خلافت نشست بر خلاف سنت پيغمبر و روش شيخين رفتار نمود. (مروج الذهب جلد 1 ص 435ـشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد جلد .1)