قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن

این مقاله به روش توصیفی ـ تحلیلی و با رویکردی تفسیری به بررسی قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن میپردازد. اهمیت این پژوهش از آن جهت است که میتواند مبنایی برای باورهای شیعی در بحث قلمرو علوم ائمه علیهم السلام باشد. نتیجه پژوهش حاضر این است که خداوند به پیامبران خود، در قلمروهای مختلف علوم مانند علوم طبیعی، حوادث گذشته و آینده، ملکوت آسمانها و زمین، امور پنهان از حواس و… دانشهای ویژهای بر حسب مصلحت عطا کرده است. بخش دوم این پژوهش نشان می دهد که این علوم ویژه، اختصاص به پیامبران نداشته و غیر پیامبران مانند: لقمان، طالوت، ذوالقرنین، مریم و… نیز بر حسب اراده و مصلحت خداوند از علوم ویژه در قلمروهای یاد شده برخوردار بودهاند. بنابراین، باور به گستردگی قلمرو علوم برگزیدگان خداوند، غلوّ نیست و در صورتی که با دلایل معتبر چنین علومی برای امامان اهلبیت علیهم السلام اثبات شود، قابل پذیرش و دارای پشتوانه قرآنی است.

«علم پیشین الهی و اختیار انسان»؛ آیه‌ ای برای تنزیه خداوند متعال

علم پیشین به افعال اختیاری دیگران، برای انسان ذاتاً ممتنع است؛ در حالی‌که برای خداوند، ثابت و قطعی است. این مطلب به روشنی تباین علم الهی با علوم بشری را به تصویر می‌کشد. همین تباین، پایة عجز بشر از شناخت علم خداوند با ابزارهای مخلوقی، و لزوم اکتفا به تنزیه در مورد آن است. امّا تنزیه محض، از سوی صدرائیان مورد ایرادات و اشکالاتی قرار گرفته، و خلاف ادلّة عقلی پنداشته شده است. در این مقاله، ابتدا به ‌صورت مختصر، مبنای خداشناسیِ تنزیهی تبیین می‌گردد و سپس به اشکالات وارد بر آن پرداخته می‌شود. در نهایت نیز مؤیّداتی بر بحث تنزیه، از روایات شریف بیان خواهد شد. باید توجه داشت که آگاهی ازلی خداوند از افعال اختیاریِ انسان، نه تنها پایه و اساس بحث حاضر است، بلکه در پاسخ‌گویی به اشکالات نیز، نقشی اساسی ایفا می‌کند؛ لذاست که این مهم، در جای‌جای مقالة حاضر، مورد اشاره و استناد قرار خواهد گرفت.

تباین علم خداوند با علوم مخلوقی؛ تنها راه حلّ اشکال جبر برخاسته از علم پیشین الهی

علوم بشری و مخلوقی، در اصل شکل‌گیری و علم شدنِ خویش، همواره محتاج و وابسته به معلوم‌اند. این مطلب، لوازم و تبعاتی نظیر تأخّر و تأثّر علم از معلوم و تابعیّت نسبت به آن را به ‌دنبال خواهد داشت. فلاسفه و عرفا با تسرّیِ عنصر اضافه به علم خداوند، آن را نیز به تبعات مذکور مبتلا کرده‌اند. امّا چنین علمی، هرگز نمی‌تواند فعل اختیاری دیگران را آشکار نماید و لذا مادام که علم خداوند را هم‌سنخ با علوم بشری بدانیم، هرگز نمی‌توان اشکال جبرآوری علم پیشین الهی را پاسخ گفت. تنها راه برون‌رفت از بن‌بست اشکال مذکور این است که علم خالق را متباینِ محض با علوم مخلوقی دانسته، آن ‌را از وابستگی به معلوم و نسبت علمی و تمامیِ تبعات مربوطه، منزّه و مبرّا کنیم. امّا چون بشر، هرگز از این سنخ علم، بهره‌ای ندارد، هیچ راهی نیز به شناخت آن نداشته و فهم او از آن، منحصر به گزاره‌های تنزیهیِ محض است؛ نه اثباتی. بدین ترتیب، برخی تلاش‌های فلسفی که در جهت شناخت علم الهی صورت گرفته است، محکوم به بطلان بوده و هرگز توان شناساندن علم خداوند را ندارند؛ چرا که نقطة آغازینِ این تلاش‌های معرفتی، نگاه به علوم مخلوقی و شبیه‌سازیِ علم الهی بر اساس آن است.

مروری بر مقاله «ساز و کار خداوند»

نگارنده در اين گفتار، مقاله «ساز و كار خداوند در معرفت‌بخشي» نوشته دكتر محمّدرضا ارشادي‌نيا (در سفينه شماره 23) را نقد مي‌كند كه خود در پاسخ گفتار آقاي بياباني اسكويي است.
به گفته نگارنده، ناقد (ارشادي‌نيا) ميان مباحث نويسنده قبلي (بياباني) خلط كرده است.وي در اين گفتار، درباره جبر واختيار، معرفه‌الله و فطري بودن آن، تأثير علل در بهره‌مندي از معرفت و سخنان ناقد در اين موارد، توضيح مي‌دهد و بر مطالبي از نويسنده قبلي تأكيد مي‌كند.

ساز و کار خداوند در معرفت بخشی

در سرى مقاله‏هاى آقاى بيابانى اسكويى، معرفت فعل خدا و موهبت الهى شمرده شده و به استناد آيات و روايات اكتسابى بودن معرفت رد شده و برخى سخنان بزرگان از دانشمندان و فلاسفه نقد و در مواردى نفى شده است،

اراده خداوند از دیدگاه ثقة الاسلام کلینی

درباره اينكه اراده از صفات فعل يا صفات ذات خداست، ميان دانشمندان اختلاف نظر وجود دارد. قول مشهور اين است كه اراده از صفات ذات است. كلينى، مفيد، قاضى سعيد، مجلسى و طباطبايى اراده را از صفات فعل خدا، شمرده‌اند. ضابطه كلينى درباره صفات فعل و ذات «اتّصاف و عدم اتّصاف به ضدّ وجودى» است.
اين ضابطه را قاضى سعيد قمى مورد اشكال قرار داده است. حدوث و قدم نيز در ضابطه صفات ذات و فعل، مطرح شده است. نمونه صفاتى كه در كتاب التوحيد كافى به عنوان صفات فعل مطرح شده‌اند، عبارت‌اند از: مشيّت، اراده، غضب، رضا و سخط كه در اين پژوهش، روايات مربوط به اراده و مشيّت بررسى شده است. مشيّت در معناى اراده يا نزديك به آن تعبير شده است. مشيت حادث است و نمىتواند از صفات ذات باشد. ضابطه كلينى در تشخيص صفات ذات و صفات فعل، بيان و جايگاه اراده از ديدگاه متكلّمان و فلاسفه، با تاكيد بر ضابطه كلينى و علّا مه مجلسى در شرح كافى، بررسى شده است.

اثبات خداوند

امام علی(علیه السلام) چه دلایلی برای اثبات وجود خداوند در نهج البلاغه مطرح کرده اند؟

جانشينى خداوند

آيا مقام خليفة اللهى (جانشينى خداوند) مخصوص آدم و انبيا (علیهم السلام) است يا انسان هاى ديگر را نيز شامل مى شود؟

مشاهده خداوند

آيا خدا در آخرت با چشم عادى ديده مى شود؟ زيرا گفته شده كه معاد جسمانى است.

خارج شدن از اعتکاف

اگر كسى به جهت ندانستن مسئله از اعتكاف خارج شود، آيا اعتكافش باطل مى‏شود؟

قضاى نذر اعتكاف

كسى كه نذر كرده اعتكاف به جا آورد، آن گاه با گذشت يك روز از اعتكافش آن را به جهتى باطل كند، آيا قضاى آن واجب است؟

قضاى اعتكاف

چنانچه اعتكاف مستحبى را به جهتى به هم بزند، آيا قضاى آن واجب مى‏شود؟