بررسی انتقادی دیدگاه خاورشناسان درباره سیره حکومتی امام حسن مجتبی(علیه السلام)

شاید بیشترین نقدها و شبهه‌افکنی‌های خاورشناسان درباره امامان شیعه: متوجه امام حسن مجتبی(ع) باشد. رویدادهای پر تنش دوران کوتاه خلافت امام(ع) که به صلح با معاویه انجامید و نیز حوادث پس از صلح، زمینه‌ساز بروز پرسش‌هایی فراوان در بین خاورشناسان شده است. پاسخ خاورشناسان به این پرسش‌ها در دو دسته کلی قابل تقسیم‌بندی است؛ دسته‌ای زبان به نقد امام(ع) گشوده‌اند و گروهی نیز با نگاهی واقع‌گرایانه به ارزیابی شرایط اجتماعی آن روزگار و رفتار سیاسی امام پرداخته و موضع سیاسی ایشان را منطقی دانسته‌اند. این مقاله پس از گزارش دیدگاه مثبت و منفی خاورشناسان، با استناد به منابع تاریخی و حدیثی، به نقد دیدگاه منفی آنان پرداخته است.

بررسی انتقادی آثار خاورشناسان درباره امام کاظم علیه السلام

دیر زمانی است که خاورشناسان، مطالعات درباره اسلام را، با انگیزه‌های مختلفی انجام می­دهند، اما پژوهش دانشگاهی و روشمند غربیان درباره شیعه، به کم­تر از یک قرن می­رسد. شیعه­پژوهی غربیان، در دهه­های اخیر رشد چشم­گیری داشته، اما امامت­پژوهی آن­ها چندان رونقی نداشته و به چند مقاله دائره­المعارفی و برخی کتاب­­ها درباره تاریخ تشیع منحصر است که به مناسبت از ائمه شیعه: بحث نموده­اند. بررسی و تبیین مقاله «امام کاظم علیه السلام » در دایرة المعارف اسلام لیدن که اتان کلبرگ آن را تألیف کرده و هم­چنین بخش مربوط به امام کاظم علیه السلام از کتاب «مذهب شیعه»­ دونالدسون و کتاب «تشیع» هاینس هالم، محور اصلی مقاله حاضر را شکل می­دهد. بررسی مطالب این سه شیعه­پژوه غربی، تصویری نسبتاً جامع از دوران زندگی امام از تولد تا شهادت را نشان می­دهد. مسأله جانشینی امام و پیدایش اختلاف میان شیعیان و شکل­گیری فرقه­های متعدد، مشکلات اجتماعی و سیاسی عصر امام، تقابل امام با خلفا و دستگیری­های متعدد امام، بررسی اقوال متعدد درباره شهادت امام و پیامدهای آن و بررسی علل پیدایش فرقه واقفیه بعد از شهادت امام، از نکات مثبت پژوهش­­های غربیان درباره امام است. از سوی دیگر نحوه تعامل امام با فرقه­ها، مواضع امام دربارة قیام­های علویان در این دوره، مواضع سیاسی- اجتماعی امام به ویژه در تعامل با خلفا، چگونگی ارتباط شیعیان با امام به ویژه در عرصه علمی- فرهنگی از جمله نکاتی است که خاورشناسان درباره زندگی امام کاظم علیه السلام به آن توجه نکرده­اند.

بررسی انتقادی روش تاریخ نگاری مقاله «محمد؛ پیامبر اسلام» در ویرایش دوم دایرة المعارف اسلام

تصویری که خاورشناسان از زندگی و شخصیت حضرت محمد6 در ویرایش دومِ دائرة المعارف اسلام چاپ لیدن، ارائه می­دهند در بسیاری از موارد با تصویری که مورّخان مسلمان در باره آن حضرت6 ارائه می­دهند تفاوت چشمگیری دارد. دلیل این امر، علاوه بر بینش دینی، سیاسی و علمی خاورشناسان به شیوه مطالعات آنان در مسائل تاریخ اسلام بازمی‌گردد. به نظر می­رسد نویسندگان مقالة «محمد؛ پیامبر اسلام» در این دائرة­المعارف، به دلیل نداشتن روشی مناسب، در بررسی و تحلیل حوادث و جریان­های عصر رسول گرامی6 چندان موفق نبود­ه­اند. در این نوشتار، مهم­ترین ضعف­ها و اشکال­های روش تاریخ نگاری مقالة فوق مانند برداشت سطحی از قرآن، عدم به کارگیری روش تحقیق مناسب در تاریخ اسلام و تفسیر مادی برای حقایق معنوی بررسی شده است.

خاورشناسان و واقعه غديرخم

واقعه غدير خم از گستردگى و اهمّيّت خاصّى برخوردار است و مستشرقان با اين واقعيّت با رويكرد خاصى بررسى رويكرد مستشرقان در برخورد با تفكّر شيعى به طور عام و در برخورد با واقعه غدير به طور خاص، نشان مي‌دهد كه مستشرقان نتوانسته‌اند به حاقّ تعاليم ادبيّات شيعى رهنمون شوند. غالب آنچه خاورشناسان درباره شيعه عرضه كرده‌اند، از طريق منابع غيرشيعى به دست آورده‌اند كه با نوعى تعصّب ضدّشيعى همراه بوده و در كنار تعهّد مستشرقان به سنّت مسيحى ـ يهودى غرب، باعث شده است تا از واقعه غدير، گزارش تحريف شده‌اى ارائه كنند. ام.ى.شعبان مدرّس ادبيّات عرب دانشگاه لندن نيز در تفسيرى جديد از واقعه غدير، دلايلى را براى جدّى نگرفتن آن بيان كرده كه به تفصيل، نقد و بررسى شده است.