واکاوی هم‌گرایی و واگرایی اشاعره و حنابله در دوره سلجوقی در بغداد (429 – 465 ﻫ ق)

اشاعره و حنابله، هر دو از گروه‌های اهل سنت به شمار می‌روند. تا پیش از به قدرت رسیدن سلجوقیان، حنابله در عرصه اجتماعی و سیاسی جامعه بغداد، یکی از قدرت‌مندترین و پر جمعیت‌ترین گروه‌های مذهبی بودند. با به قدرت رسیدن سلجوقیان و لعن اشاعره به فرمان طغرل در سال 455 ق، شمار زیادی از علمای اشعری، چون جوینی و قشیری به عراق و حجاز مهاجرت کردند و همین عامل در ترویج و گسترش مذهب اشعری در بغداد تأثیر گذاشت. در دوره اول حکومت سلجوقیان (429 ـ 465 ق) میان اشاعره، حنابله و معتزله در زمینه دانش‌ها و علوم فقهی و کلامی تعامل هم­گرایانه­ای وجود داشت و دغدغه اصلی نظریه‌پردازان اشعری و حنبلی دفاع از خلافت و تحکیم مبانی آن بود. در این میان، علمای اشعری فعال‌تر بودند و با وجود اشتراک‌های عقیدتی و کلامی میان این دو گروه، همواره در عرصه اجتماعی درگیری‌هایی بین ایشان روی می‌داد. در این مقاله تلاش می‌شود با توجه به این فرضیه که عامل اصلی در منازعه‌ها و درگیری‌های اشاعره و حنابله، مسائل و اختلاف‌های عقیدتی و کلامی بود و دخالت‌های سیاسی خلفای عباسی و سلاطین سلجوقی و کشمکش‌های سیاسی بین آنها در این درگیری‌ها نقشی نداشته است، رابطه و تعامل هم‌گرایی و واگرایی بین این دو گروه در دورة حضور سلجوقیان در بغداد (429-465 ق) بررسی و تبیین گردد.

بربهاری از کهن ترین تئوریسین های وهابیت

ظاهرگرایی و جمود و تحجّر، سابقه ای دیرین در تاریخ تفکر اسلامی دارد. این جریان فکری در دوران های مختلف با فراز و نشیب زیادی روبه رو شده است. قرن چهارم یکی از دوران های بسیار شگفت در تاریخ تمدن اسلامی است و از بالندگی و شکوه فرهنگی و تمدنی برخوردار است، ولی جریان ظاهر گرایی در بغداد توسط بربهاری با اقدامات تکفیری و خشونت آمیز در پی انحراف در این جنبش بود. این مقاله در پی تبیین دیدگاه ها و عملکرد افراطی خلف بربهاری است.