نقش عوامل سیاسی در روابط عنازیان و سلجوقیان

عنازیان (حک. 381ـ511ق) از خاندانهای حکومتگری بودند که همزمان با قدرتگیری سلجوقیان (حک. 429ـ590ق)، در مناطقی از غرب ایران حکومت میکردند. روابط سلجوقیان با اینان که در مسیر توسعه قلمرو آنها قرار گرفته بودند، در برهههای مختلف، متفاوت و تابع شرایط و اوضاع سیاسی منطقه و خلافت عباسی و در نتیجه گاه دوستانه و مسالمتآمیز و گاه تیره و همراه با درگیری نظامی بود. این نوشتار با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع تاریخی، ضمن بررسی روابط این دو حکومت، در پی پاسخ به این پرسش است که عوامل سیاسی در دورههای مختلف چه اثری در روابط بنیعناز و سلجوقیان داشته است؟ یافتههای این پژوهش نشان میدهد که بنیعناز با برآوردی که از توان خود و توان سلجوقیان و رقیبان آنها داشتند،روابط دوگانهای را با این سلسله ترکنژاد دنبال میکردند؛ گاه مانند «مهلهل بن محمد بن عناز» به پیکار سلجوقیان میرفتند و گاه چون «سُعدی بن ابیالشوک» به خدمت حاکمان سلجوقی درآمده، مورد لطف آنها قرار میگرفتند. عواملی مانند اختلافات درونی خاندان عنازی و همراهی یا رویارویی آنان با رقبای سلجوقیان در این روابط دوگانه اثرگذار بوده است
نقش عوامل سیاسی و مذهبی در جلوگیری از نشر تشیع در اندلس

مذهب تشیع و اندیشههای شیعی در نخستین سالهای ورود مسلمانان به اندلس و همزمان با فتوحات اسلامی یا اندکی پس از آن، وارد این منطقه گردید. زمینه مناسب و پیدایش موانع گوناگون سبب گردید که تشیع در این منطقه، گسترش پیدا نکند. علل و عوامل گوناگونی سبب ناکامی شیعیان در نشر باورهای خود در این سرزمین بود. علل سیاسی مانند قیامهای منسوب به شیعیان و رقابت امویان اندلس با حکومتهای ادریسیان و فاطمیان و علل مذهبی مانند نفوذ مذهب مالکی و پیوند آن با سیاست و ارتباط تنگاتنگ فقهای مالکی با حاکمان، مهمترین موانع بر سر راه اندیشههای شیعی بودند. این مقاله با اشاره به شرایط سیاسی و مذهبی اندلس در سالهای نخستین ورود اسلام به آنجا، نقش این دو عامل را در جلوگیری از نشر تشیع در اندلس بررسی میکند.
سوگواری در سیره معصومان (علیه السّلام)

سوگواری بخشی از زندگی اجتماعی انسانها است که معصومان به آن توجه داشتند. شناخت سیرة معصومان در برخورد با مصائب مختلف، الگویی برای چگونگی برگزاری مراسم سوگواری و معیاری برای آسیبشناسی شیوههای رایج سوگواری است. این مقاله، رفتارهای معصومان: را در رویارویی با مصیبت به دو حوزه فردی و اجتماعی تقسیم میکند و پس از آن به این نتیجه میرسد که این رفتارها ضمن توجه به تعالیم اسلامی و گسترش آن و دوری از اموری که مورد رضایت الهی نیست، به کاهش درد و رنج افراد مصیبتدیده میانجامد. رفتارهایی که در جنبة فردی شناسایی شده است، عبارت هستند از: گریستن، ترک زینت، پوشیدن لباس سیاه، برداشتن عبا از دوش و ترک کار. رفتارهایی که جنبة اجتماعی دارند، عبارت هستند از: اطلاع دادن به خانواده متوفا، حضور در تشییع جنازه، دلداری دادن به صاحب عزا، اظهار تأسف برای از دست دادن شخصیتهای ممتاز، قدرشناسی از خدمات متوفا، بازگو کردن ابعاد شخصیت متوفا برای مردم، ترغیب به عزاداری برای انسانهای والا، برپایی مجلس عزا، برپایی عزاداری خانوادگی، نوحهخوانی، تبیین معارف الهی و زیارت قبور.
بررسی تاریخی روزه عاشورا در صدر اسلام

استحباب و سنت بودن روزه عاشورا، همواره مورد توجه اهل سنت بوده است و بر آن تأکید میشود. از طرفی این روز در نزد شیعیان اهمیت ویژهای دارد و روزه آن را نه تنها سنت و مستحب نمیدانند بلکه آن را بدعت و مکروه میشمارند. بررسیهای تاریخی و روایی چنین مینمایند که روزه عاشورای صدر اسلام نه در ماه محرم، بلکه در روز دهم ماه تشری بوده است که روزه یهود با نام «کیپور» و «عاسور» در آن واقع میشود. علت اشتباه این روز با دهم محرم، تشابه در تلفظ است که عرب هر دو روز را «عاشورا» میخواند و از طرفی روزه آن روز نیز با وجوب روزه رمضان نسخ شده است. احیای این حکم منسوخ، نه تنها سنت نیست بلکه بدعتی است که از سوی افراد همسو با سیاستهای اموی ترویج گردیده است. بر این اساس، تبیین علمی این امر میتواند در کاهش تنشهای فرقهای و مذهبی مؤثر باشد. این نوشتار بر آن است تا پس از اشاره به آرای فقهی و روایتهای این واقعه در منابع فریقین، با رویکردی تاریخی آن به این پرسش پاسخ دهد که ریشه روزه عاشورای صدر اسلام از کجاست و در عصر نبوی چه حکمی داشته است؟
بررسی تاریخی حقوق بشر دوستانه در جنگهای پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)

رعایت حقوق زنان، کودکان، سالخوردگان و افراد ناتوان یکی از نکات مهم در جنگ است که از آن با عنوان حقوق بشر دوستانه «Humanitarian law» یاد میشود. در عصر حاضر سازمانها، گروهها و برخی از افراد در نقاط مختلف جهان تحت این عنوان فعالیت میکنند. شناخت جایگاه این قانون در اسلام و تبیین مفاد آن در سیره نبوی از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ زیرا رعایت اصول جوانمردانه، خودداری از روشهای غیر متعارف در جنگ، حمایت از زنان و کودکان، حفاظت از افراد ناتوان و سالخورده و منع به کارگیری سلاحهای مخرب از نکات مهمی هستند که در قوانین امروزی بر آنها تصریح میشود و این موارد در سیره نبوی نیز مورد تأکید قرار گرفته و اجرایی شدهاند.
این نوشتار بر آن است تا با نگاهی به جنگهای عصر نبوی و بررسی توصیههای آن حضرت6 درباره گروههای ناتوان یا خارج از جنگ، راهکارهای پیامبر6 برای حفاظت از آنان را تبیین کند و به این پرسش پاسخ دهد که سیره رسول خدا6 درباره زنان، کودکان و افراد ناتوان دشمن در جنگها چگونه بود؟