مرثیه ی حضرت زینب کبری علیه السلام

بحرانی گوید: از مرثیهی زینب دختر فاطمه خواهر حسین (ع)، آنگاه که آنان را وارد دمشق کردند، این بود: آیا تو را اندوهگین نساخت اینکه حسن و حسین تشته شهید شدند، در حالی که فرمایگان سیراب بودند؟ می گفت: ای گروه! پدرم علی وصی است و مادر فاطمهی پرهیزکار. بر فرزند مصطفی با جرعه آبی […]
گریهی زکریا بر امام حسین علیه السلام

دیلمی با سند خود از سعد بن عبدالله قمی نقل میکند: چهل و چند مسئلهی دشوار که پاسخی برای آنها نیافته بودم آماده کردم و در سامرا خدمت مولایم حضرت امام حسن عسکری (ع) رسیدم. به در خانهی آن حضرت رسیده و اجازه خواستیم و اجازهی ورود داده شد. چون به خدمتش رسیدیم و فروغ […]
جابر، کنار قبر امام حسین علیه السلام

علّامهی مجلسی با سند خویش از عطیهی عوفی نقل میکند: همراه جابر بن عبدالله انصاری به قصد زیارت قبر حسین بن علی (ع) بیرون شدیم. چون به کربلا وارد شدیم جابر نزدیک فرات رفت و غسل کرد و دو جامه به بر کرد. کیسهای گشود که در آن سُعد (عطری معروف) بود. آن را به […]
خطابهی امام سجّاد علیه السلام در مجلس یزید 9

سیّد بن طاووس گوید: روزی امام سجّاد (ع) بیرون آمد. در بازار دمشق میرفت. به منهال برخورد کرد. وی پرسید: در چه حالید ای پسر پیامبر!؟ فرمود: ما مثل بنی اسرائیل در میان آل فرعون شدهایم که پسرانشان را میکشتند و زنان را زنده نگه میداشتند. ای منهال! عرب بر عجم افتخار میکند که محمّد […]
بردن اهل بیت علیه السلام به شام 6

خوارزمی گوید: چون سر امام حسین (ع) را به طرف شام میبردند، شب شد. مأموران نزد یک یهودی فرود آمدند. خوردند و مست شدند و گفتند: سر حسین (ع) پیش ماست. گفت: نشانم دهید. نشانش دادند؛ در صندوقچهای بود که نور از آن به طرف آسمان میتابید. یهودی تعجّب کرد و سر را به امانت […]
خطابهی امّ کلثوم

سیّد بن طاووس گوید: آن روز، امّ کلثوم دختر علی (ع) از پشت پرده خطبه خواند و با صدایی بلند به گریه چنین گفت: ای اهل کوفه بدا به شما! چرا حسین (ع) را تنها گذاشتید و او را کشته، اموالش را به یغما بردید و خاندانش را به اسارت گرفتید؟ بدا بر شما! مرگتان […]
اسارت و شهادت طفلان مسلم 1

شیخ صدوق به سند خویش از ابیمحمّد بزرگ کوفیان روایت میکند: چون حسین (ع) به شهادت رسید، دو نوجوان خردسال از لشرگاه او اسیر شدند. آنان را نزد ابن زیاد بردند. وی زندانبانی را طلبید و گفت: این دو کودک را بگیر، آب و غذای خوب به آنان نده و زندانشان را هم تنگ قرار بده. […]
حمله ی دوم 2

خوارزمی گوید: سپس به نبرد پرداخت تا آنکه هفتاد دو زخم بر پیکرش نشست. ایستاد تا بیاساید، در حالی که از پیکار، ناتوان شده بود. در حالی که ایستاده بود، سنگی آمد و به پیشانی او خورد و خونها از پیشانیاش جاری گشت. جامه برگرفت تا خون از پیشانیاش پاک کند که تیر سه شعبهی […]
پیشگویی شیر از شهادت امام حسین علیه السلام

طریحی گوید: روایت شده که حضرت عیسی در صحراها میگشت. حواریّون هم همراهش بودند. گذارشان به کربلا افتاد. شیر شکسته حالی را دیدند که راه را گرفته است. عیسی نزد شیر رفت و پرسید: چرا در راه نشستهای؟ آیا نمیگذاری عبور کنیم؟ شیر با زبان فصیحی گفت: راه را برایتان نمیگشایم تا آنکه یزید، قاتل […]
پیشگویی فرشتگان از شهادت امام حسین علیه السلام 15

طریحی روایت کرده است: … فاطمه (ع) حسین (ع) را در هنگام سپیدهدم به دنیا آورد. قابلهاش یکی از حوریان بهشت به نام لعیا بود. ناف او را برید، با حولهای بهشتی او را خشک کرد، دو چشم او را بوسید و در دهانش آب دهان افکند و به او گفت: خجسته باد فرزندی چون […]
پیشگویی فرشتگان از شهادت امام حسین علیه السلام 7

شیخ کلینی از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: جبرئیل بر حضرت محمّد (ص) نازل شد و گفت: ای محمّد! خداوند به فرزندی که از فاطمه به دنیا خواهد آمد بشارتت میدهد. پس از تو امّت تو او را میکشند. پیامبر فرمود: ای جبرئیل! سلام بر پروردگارم. مرا به فرزندی از نسل فاطمه […]