کلیم اگر دعا کند، بی تو دعا نمی شود

کلیم اگر دعا کند، بی تو دعا نمی شود مسیح اگر دوا دهد، بی تو دوا نمی شود   اگر جدائی اوفتد، میان جسم و جان من قسم به جان تو! دلم از تو جدا نمی شود   گریه اگر کنم همی، بهر تو گریه می کنم ورنه زدیده ام عبث، اشک رها نمی شود […]

ترسم دمی که پرسش اين ماجرا شود

ترسم دمی که پرسش اين ماجرا شود دامان رحمت از کف مردم، رها شود ترسم که در شفاعت امت به روز حشر خاموش ازين گناه، لب انبيا شود آه از دمی! که سرور لب تشنگان، حسين سرگرم شکوه، با سر از تن جدا شود فرياد از آن زمان که ز بيداد کوفيان هنگام دادخواهی “خيرالنسا” […]

عنقاي قاف را هوس آشيانه بود

عنقاي قاف را هوس آشيانه بود غوغاي نينوا همه در ره بهانه بود جايي كه خورده بود مي، آنجا نهاد سر دردي كشي كه مست شراب شبانه بود يكباره سوخت زآتش غيرت، هواي عشق موهوم پرده اي اگر اندر ميانه بود در يك طبق به جلوهء جانان نثار كرد هر در شاهوار كش اندر خزانه […]

شبـی کـه صـبـح شهادت، در انتظـار تـو بـود

شبـی کـه صـبـح شهادت، در انتظـار تـو بـود         جــــــهان ، مسـخّـر روح  بـزرگــوار تـو بـود   لهیـب تشنـگی ات، روح دشت را می سوخت        فـــــرات مـوج زنـان گـرچـه در کـنـار تو بود   به رزم، قـصـد فـنـای جهـان گـرت می بود        نـه آسمـــان ، نـه زمیـن، مـردِ کـار زار تو بود   اگـر شـجـاعـت و […]

نفاق و خطرناک تر از نفاق 8

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ» مهم‌ترین شاخصه‌ی نفاق موضوع بحث ما درباره‌ی نفاق و خطرناک‌تر از نفاق است. در بحث نفاق هستیم. عرض کردیم در دوران قوّت دین، در دورانی که پرچم اسلام قاهر است، پیروزی ظاهری دارد، پیروزی نظامی دارد، جریان نفاق هم رشد می‌کند. اگر جریان دین جریان کم‌رنگی باشد داعی برای نفاق ندارد […]

دفن امام حسین علیه السلام و یاران ایشان 1

 شیخ مفید گفته است: چون عمر سعد کوچید، گروهی از بنی اسد که در غاضریه ساکن بودند، نزد جسد امام حسین (ع) و اصحاب او آمدند و بر آنان نماز خواندند و حسین (ع) را در جایی که اکنون قبر اوست به خاک سپردند، پسرش علی اکبر را پایین پای او دفن کردند و برای […]

دودمان امام حسین علیه السلام در زیارت ناحیه‌ی مقدّسه

سیّد بن طاووس گفته است: با سند خودمان از جدّمان شیخ طوسی روایت است که گفت: محمّد بن احمد بن عیاش، از ابو منصور بن عبد المنعم بغدادی روایت کرده که این زیارت در سال 252 هجری[1] هنگام وفات پدرم از ناحیه‌ی امام زمان (ع) به دست شیخ محمّد بن غالب اصفهانی صادر شد. (محمّد […]

خون پاک

به نقل ابن قولویه: امام صادق (ع) فرمود: هر گاه خواستی به سوی قبر امام حسین (ع) بروی، روزهای چهارشنبه، پنج شنبه و جمعه را روزه بگیر… تا آن‌جا که فرمود: سپس به طرف قبر علیّ بن الحسین (علی اکبر) برو که پایین امام حسین (ع) است. چون آن‌جا ایستادی بگو: «سلام و رحمت و […]

شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام 11

در روایتی است که: حسین (ع) سر علی اکبر را بر دامن گرفت و گفت: پسرم! امّا تو از غم و غصّه‌ی دنیا راحت شدی و به رحمت و راحت رسیدی، ولی پدرت تنها ماند و به زودی به تو ملحق خواهد شد.     و فی روایة: إن الحسین (ع) وضع ولده فی حجره […]

شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام 10

طبری با سند خود از حمید بن مسلم نقل می‌کند: آن روز با گوش خودم شنیدم که حسین (ع) می‌گفت: پسرم! خدا بکشد کشندگان تو را. چقدر گستاخند به خدا و هتک حرمت پیامبر! پس از تو خاک بر سر دنیا! گوید: گویا می‌بینم زنی را که مثل خورشید می‌درخشد، شتابان از خیمه بیرون آمد […]

شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام 9

سیّد بن طاووس گوید: امام فرمود: خدا بکشد قومی را که تو را کشتند. چقدر بر خدا و هتک رسول خدا (ص) گستاخند. پس از تو خاک بر سر این دنیا باد!     قال السّیّد بن طاووس: أنّه (ع) قال: قَتَلَ اللَّهُ قَوْماً قَتَلُوكَ، مَا أَجْرَأَهُمْ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى انْتِهَاكِ حُرْمَةِ الرَّسُولِ (ص)، […]

شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام 8

در روایتی است: حسین (ع) به بالین علی اکبر آمد، صورت به صورت او گذاشت و می‌گفت: پس از تو خاک بر سر این دنیا! اینان چقدر گستاخند نسبت به خدا و هتک حرمت پیامبر. بر جد و پدرت سخت است که آنان را بخوانی و جواب ندهند و کمک بخواهی و نتوانند یاری کنند. آن‌گاه […]

شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام 7

طریحی گوید: صدا زد: پدر جان! این جدّم محمّد مصطفی است، این جدّم علی مرتضی و این جدّه‌ام فاطمه‌ی زهرا و این جدّه‌ام خدیجه‌ی کبری، و همه مشتاق تواند.         و أضاف الطّریحیّ: أنّ علیّاً قال یا أباه! هذا جدّی محمّد المصطفی و هذا جدّی علیّ المرتضی و هذه جدّتی فاطمة الزّهراء […]

شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام 6

خوارزمی گوید: علی اکبر (ع) رجزخوانان دوباره به میدان شتافت. دویست نفر را کشت. مرة بن منقذ عبدی ضربتی بر فرق سرش زد. فرو افتاد. مردم با شمشیرهایشان بر او حمله آوردند. او که دست بر گردن اسب انداخته بود، اسب او را به لشکرگاه دشمن برد. دشمنان با شمشیر او را قطعه قطعه کردند. […]