پیشرفت‌های تمدنی چین و تأثیر آن در جهان اسلام

«چین» و پیشرفت‌های تمدنی آن موضوعی است که کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. آشکارسازی دستاوردهای تمدنی چین و تأثیر آن در تمدن اسلامی، می‌تواند نقش مؤثری در شناسایی هرچه بهتر تمدن اسلامی داشته باشد. شاید در ابتدای امر این گونه به‌نظر برسد که «چین» نقش چندانی در تمدن اسلامی نداشته است، اما بررسی موضوع نشان می‌دهد که آنها از نظر تمدنی نسبتا پیشرفته بودند و ورود دستاوردهای تمدنی این کشور به جهان اسلام موجبات ترقی و پیشرفت هرچه سریع‌تر تمدن اسلامی را سبب شده است. ازجمله این دستاوردها می‌توان به صنایع کاغذسازی، چاپ، سفال‌گری، پرورش کرم‌ابریشم و تولید پارچه، ساخت جنگ‌افزار و اختراعاتی نظیر قطب‌نما، باروت، ساعت‌آبی و دستاوردهای هنری همانند نقاشی و پیشرفت‌های علمی آنها اشاره کرد.

پی‌آمدهای اجتماعی مهاجرت قبایل عرب به خراسان در قرون نخستین اسلامی

عرب­ها در دوره­های متعدّد و به دلایل گوناگون به ایران مهاجرت کردند. پیش از اسلام، قحطی، خشک‌سالی، تنگ‌ دستی و شکست سدّ مأرب و سیل العَرِم و پس از اسلام، انگیزه­ ها­ی دینی و اقتصادی از مهم­ترین عوامل مؤثر بر مهاجرت‌ها بود. خراسان به دلیل برخورداری از موقعیت جغرافیایی، مزایای اقتصادی، و دوری از مرکز خلافت از مقاصد مهم مهاجران به شمار می‌رفت. پی‌آمدهای اجتماعی این مهاجرت‌ها عبارت بود از رشد شهرها، تغییر ساختار طبقات اجتماعی، ظهور موالی و افزایش اختلاف‌های قبیله‌ای بین عرب‌های مهاجر که در این مقاله به تفصیل به آنها پرداخته شده است.

بازشناسی جنگ های امیرالمؤمنین علی علیه السلام از دیدگاه فرقه های کلامی

سلسله حوادثی که از اواسط دوره خلافت عثمان آغاز شد و به قتل او انجامید و همچنین حوادث دوره پنج‌ساله خلافت علی˜ به خصوص جنگ‌های جمل، صفین و نهروان، در پیدایش دیدگاه‌های تازه سیاسی و عقیدتی نقش بسیار مهمی داشت. مسائلی چون کفر و ایمان، که در این زمان ذهن جامعه اسلامی را به خود مشغول کرده بود به صحنه مجادلات فکری مسلمانان کشیده شد. همین امر سبب شد تا فرقه‌های کلامی که بعدها به وجود آمدند، آرای گوناگونی را درباره این جنگ‌ها، شرکت کنندگان و کشته شدگان در آن بیان دارند. مقاله حاضر به بررسی این دیدگاهها می‌پردازد.

تجدید حیات فکرى، فرهنگى معتزله در قرن چهارم هجرى‏

جریان فکرى معتزله به مدت سى سال (در عهد مأمون، معتصم و واثق) مورد توجّه خلفاى عباسى بود. در سال 232هجرى متوکّل به خلافت رسید و اهل حدیث بر امور مسلط شدند و به آزار و اذیت معتزله و مخالفان خود پرداختند. هر چند معتزله نفوذ خود را در دربار عباسى از دست دادند، ولى در قرن چهارم در دستگاه حکومتى آل بویه شخصیت‏هاى مهمى از معتزله ظهور کردند که هر کدام نقش مؤثرى در پیش برد این مکتب ایفا نمودند. این دوره از نظر تدوین آثار، مهم‏ترین دوره فرهنگى معتزله به شمار مى‏رود. صاحب بن عباد طالقانى یکى از چهره‏هاى سیاسى آل بویه که معتزلى مسلک بود، نقش به سزایى در ترویج آراء و عقاید معتزله ایفا نمود. وى که وزیر دو تن از امراى بویهى (مؤیدالدوله و فخرالدوله) بود، قاضى عبدالجبار همدانى را به رى فرا خواند و وى را منصب قاضى‏القضاتى داد که عامل مؤثرى در گسترش آراء و عقاید معتزله به شمار آمد.
در مقاله‏ى حاضر ضمن معرفى تنى چند از مشاهیر معتزله در قرن چهارم هجرى نقش اساسى ایشان در تجدید حیات فکرى، فرهنگى معتزله را مورد بررسى قرار خواهیم داد.

جامعه‏ ى ایرانى در مواجهه با اعرابِ مسلمان‏

اوضاع و احوال ایران در قرون نخستین هجرى متأثر از ورود اعراب مسلمان به ایران و حاصل مواجهه دو نظام اجتماعى و دو فرهنگ و آیین متفاوت بود. فرهنگ و تمدن ایرانى – اسلامى که محققان ظهور و پیدایش آن را از آغاز قرن سوم هجرى به بعد در نظر مى‏گیرند، برآیند حداقل دو قرن مواجهه و ارزیابى دو نظام فرهنگى ایرانى و اسلامى با یکدیگر است که سرانجام به وحدت و همسازى آن دو در نظامى جدید منتج شد. هر چند اصول اساسى این تمدن جدید از اسلام نشأت مى‏گرفت، اما به واسطه دیدگاه جهان‏شمول اسلام، عناصر و اجزاءِ سازنده آن اغلب خاستگاهى ایرانى داشتند که از سوى دیانت جدید تأیید شده بود. مهم‏ترین مسأله این دو قرن – که از آن به دوره انتقال (گذر) یاد مى‏شود – فرایند تغییر کیش هر یک از طبقات اجتماعى است. از این‏رو مقاله‏ى حاضر به منظور دستیابى به شناختى بهتر و فراگیر از چگونگى پیدایش و نشو و نماى فرهنگ و تمدن اسلامى در ایران به بررسى اولین واکنش‏هاى جامعه ایرانى در مواجهه با اسلام و اعراب مى‏پردازد.

مرجئه و نو مسلمانان

مرجئه یکى از نخستین جریان هاى فکرى ـ سیاسى جهان اسلام به شمار مى رود. تا کنون اغلب مطالعات انجام شده درباره این فرقه, معطوف به همسویى آنان با امویان بوده است. مقاله حاضر از منظرى متفاوت به مرجئه و نقش آنان به عنوان یکى از عوامل موثر در انتشار اسلام در میان گروهى از اهل ذمه مى پردازد و نشان مى دهد که بعضى از اینان در دفاع از نومسلمانان, حتى رودرروى عمال اموى ایستاده و دست به شورش هایى نیز زده اند.

پیدایش نصیریان (علویان)

چکیده
مقاله حاضر ترجمه فصل 22 از کتاب extremist shiites (غلات شیعه) اثر متی موسی است که به سال 1982 در آمریکا منتشر گشته است. نیمی از حجم کتاب مزبور به تاریخ و عقاید فرقه نصیری از فرق غالی شیعی اختصاص دارد که در قسمت مربوط به تاریخ این فرقه، نویسنده طی چهار فصل: نصیریان در دوره متقدم، نصیریان در دوره میانه، نصیریان در دوره قیمومیت فرانسه و بالاخره قدرت گیری نصیریان در سوریه، تحولات تاریخی این فرقه را با دقت مورد بررسی قرار می دهد. در مقاله حاضر که به تاریخ متقدم نصیریان اختصاص دارد، نویسنده پس از ذکر مقدمه ای مختصر در اهمیت توجه به نصیریان از سوی نویسندگان معاصر شرق و غرب، به واسطه قدرت گیریشان در سوریه (از زمان حافظ اسد)، و بیان مکانهایی که نصیریان در حال حاضر در آنجا سکنا دارند، چگونگی ظهور و پیدایش نصیریان و تاریخ متقدم ایشان را به بحث می گذارد و پس از بیان و بررسی انتقادی نظریه های گوناگون در وجه تسمیه این فرقه، پیدایش آن را به شخصیتی ایرانی به نام محمد بن نصیر(متوفای 270ه) که ظاهرا از اصحاب امام حسن عسکری(ع) بوده و در مقام ایشان غلو کرده، می رساند.

خوارج در ایران

وارج یکى از جریان هاى موثر در تحرکات دنیاى اسلام در قرون اولیه محسوب مى شوند که به دلایل مختلف سیاسى, مذهبى, در نخستین نیمه قرن اول ظهور کردند و با پراکنده شدن شعب گوناگون آنان در نقاط مختلف قلمرو اسلامى, هوادارانى از میان غیر عرب یافتند. به پشتوانه این نیروهاى جدید بود که حدود سه قرن چهره نظامى خود را حفظ نمودند و قیام هاى گسترده اى را علیه خلفاى اموى – عباسى ترتیب دادند. با این حال, خوارج به رغم تلاش هاى مداوم در متزلزل ساختن بنیان هاى این دو سلسله, هیچ گاه به عنوان آلترناتیو – جانشین احتمالى – امویان یا عباسیان مطرح نشدند.
از جمله مناطقى که از کانون هاى دیرپاى خوارج شد, مناطق جنوب شرقى ایران (سیستان بزرگ) بود. در مقاله حاضر ضمن توصیف کلیاتى درباره خوارج به بررسى فراگرد نفوذ و استقرار خوارج در ایران پرداخته و برخى نتایج ناشى از آن را یاد آور مى شویم.

اولین تکاپوهاى تشیع در خراسان

از دیر باز تاکنون ارتباط تشیع و ایران از جمله موضوعات بحث انگیز در میان مورخان و محققان بود و نظریات گوناگون و گاه متضادى در مورد منشإ و خاستگاه تشیع و چگونگى و چرایى انتشار آن در ایران, ارائه شده است. مقاله حاضر سعى دارد اولین تماس هاى ایرانیان (خصوصا اهل خراسان) با تشیع در دو قرن اول هجرى را به بحث گذارد. تشیع مورد نظر در این مقاله عام تر از مفهوم شناخته شده آن در قرون بعدى است, از این رو علاوه بر علویان و هوادارانشان, تحرکات کیسانیه و عباسیان در خراسان را نیز در برگرفته و به این نتیجه گیرى نایل آمده که در دوره مورد بررسى, تشیع بیشتر با زمینه هاى سیاسى ـ اجتماعى همراه و عنوان شیعه بیشتر سرپوشى برفعالیت هاى ضد اموى بخش هایى از مردم ایران بوده است. به همین دلیل بود که با پیروزى عباسیان از تعداد و وسعت جنبش هاى با ماهیت شیعى (از نوع علوى) در خراسان کاسته شد و همراه با محبت به اهل بیت پیامبر(ص), به تدریج مذهب رسمى و مورد تإیید خلافت در میان مردم نواحى شرقىایران تثبیت گردید.

پیدایش نصیریان (علویان)

مقاله حاضر ترجمه فصل 22 از کتاب extremist shiites (غلات شیعه) اثر متی موسی است که به سال 1982 در آمریکا منتشر گشته است. نیمی از حجم کتاب مزبور به تاریخ و عقاید فرقه نصیری از فرق غالی شیعی اختصاص دارد که در قسمت مربوط به تاریخ این فرقه، نویسنده طی چهار فصل: نصیریان در دوره متقدم، نصیریان در دوره میانه، نصیریان در دوره قیمومیت فرانسه و بالاخره قدرت گیری نصیریان در سوریه، تحولات تاریخی این فرقه را با دقت مورد بررسی قرار می دهد. در مقاله حاضر که به تاریخ متقدم نصیریان اختصاص دارد، نویسنده پس از ذکر مقدمه ای مختصر در اهمیت توجه به نصیریان از سوی نویسندگان معاصر شرق و غرب، به واسطه قدرت گیریشان در سوریه (از زمان حافظ اسد)، و بیان مکانهایی که نصیریان در حال حاضر در آنجا سکنا دارند، چگونگی ظهور و پیدایش نصیریان و تاریخ متقدم ایشان را به بحث می گذارد و پس از بیان و بررسی انتقادی نظریه های گوناگون در وجه تسمیه این فرقه، پیدایش آن را به شخصیتی ایرانی به نام محمد بن نصیر(متوفای 270ه) که ظاهرا از اصحاب امام حسن عسکری(ع) بوده و در مقام ایشان غلو کرده، می رساند.