آسیب‌شناسی کیفیت به‌کارگیری تاریخ در تفاسیر قرآن

بخش وسیعی از گزاره‌های موجود در تفاسیر، مرتبط با حوزه تاریخ است. اما ناظر به اینکه مفسران قرآن، خود را مورخ نمی‌پندارند، معمولاً در نقل وقایع تاریخی سبکی واحد را اتخاذ می‌کنند. این سبک که از سنت علمی تفسیر نگاری پیشینیان الگوگیری شده است، موجب گشته که نمود مسائل تاریخی در تفاسیر ـ حتی در دوران حاضر ـ به شکل تکرار پیوسته و یکنواخت روایات تاریخی باشد. زمانی که این نگرش سنتی به تاریخ با رویکردهای امروزین علم تاریخ مقایسه می‌گردد به‌سادگی عقب‌ماندن تفسیر در این حوزه خاص که توأم با برخی از آسیب‌هاست نتیجه گرفته می‌شود. در این مقاله با نگاهی انتقادی به نگرش تاریخی مفسران، به دنبال بیان آسیب‌های موجود در این نگاه و همچنین ایجاد حس نیاز به شکل‌گیری تحولاتی اساسی در نحوه به‌کارگیری تاریخ در تفاسیر قرآن هستیم.

گونه‌شناسی نقدهای شهید مطهری بر گزاره‌های تاریخی

گزاره‌های تاریخی افزون بر مدد رساندن به دانشمندان برای کشف آموزه‌های دینی، برای تبلیغ این آموزه‌ها هم در قالب مجالس وعظ و خطابه مورد استفاده قرار می‌گیرند. به همین دلیل نقد و پالایش این گزاره‌ها برای تفکیک گزاره‌های درست از نادرست اهمیت یافته است. شهید مطهری با آگاهی از این ضرورت، بخشی از آثار خود را به بررسی و پالایش گزاره‌های تاریخی اختصاص داده است. این مقاله بر آن است با گونه‌شناسی و طبقه‌بندی روش‌مند، مهم‌ترین نقدهای استفاده شده از سوی شهید مطهری را در گزاره‌های تاریخی شناسایی و پس از دسته‌بندی آنها را معرفی نماید.

حسین شجاعی**[1]
گزاره‌های تاریخی افزون بر مدد رساندن به دانشمندان برای کشف آموزه‌های دینی، برای تبلیغ این آموزه‌ها هم در قالب مجالس وعظ و خطابه مورد استفاده قرار می‌گیرند. به همین دلیل نقد و پالایش این گزاره‌ها برای تفکیک گزاره‌های درست از نادرست اهمیت یافته است. شهید مطهری با آگاهی از این ضرورت، بخشی از آثار خود را به بررسی و پالایش گزاره‌های تاریخی اختصاص داده است. این مقاله بر آن است با گونه‌شناسی و طبقه‌بندی روش‌مند، مهم‌ترین نقدهای استفاده شده از سوی شهید مطهری را در گزاره‌های تاریخی شناسایی و پس از دسته‌بندی آنها را معرفی نماید.