اثبات صحت «حديث سفينه» با تعدد سند از منابع عامه

یکی از احادیث منقول از رسول اکرم صلی الله علیه وآله که دلالت روشنی بر امامت اهلالبیت علیهم السلام دارد، حدیث سفینۀ نوح است که به اسانید مختلف در کتب اهل سنت و شیعه روایت شده است. هدف مقالۀ حاضر، بررسی سندی_ رجالی روایات پنج تن از صحابه: عبدالله بن زبیر، ابن عباس، علی بن ابیطالب علیه السلام ، ابوسعید الخدری و ابوذر غفاری بر اساس علم رجال و حدیث اهل سنت است. نتایج این مقاله بهروشنی نشان میدهد که برخی از اسانید حدیث، «صحیح» و برخی دیگر «حسن» و قابل احتجاج هستند. حتی اگر فرض شود همگی اسانید حدیث سفینه ضعیف باشند، ولی ازآنجاکه این اسانید «ضعیف» یکدیگر را تقویت میکنند، حدیث را به مرتبۀ «صحیح» میرسانند؛ زیرا هیچیک از راویان اسانید این حدیث، متهم به دروغگویی نیستند؛ بلکه صرفاً به خاطر ضعف حافظه، جهالت و یا مدلّس بودن، از سوی برخی علمای رجال تضعیف شدهاند.
حديث «مرگ جاهلی» و دلالت آن بر «اصل انگاری امامت»

یکی از روایات مطرح در «اصل انگاری امامت»، حدیث «مرگ جاهلی» است که در شش موضوع، از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نقل شده است؛ این حدیث در چهار موضوع «لزوم تبعیت از امام، پرهیز از تفرقه در جماعت مسلمانان، آثار وجود بغض امیرالمؤمنین علیه السلام در قلب مسلمان و نتیجۀ اصرار بر شرب خمر» با سند صحیح و در دو موضوع «ترک حج و ترک جهاد» با سند غیر صحیح در منابع اهل سنت نقل شده است.
شمول این حدیث بر برخی از موضوعات فقهی مانند اصرار بر شرب خمر، موجب تشکیک برخی از مخالفین در دلالت آن بر «اصل بودن امامت» شده که با توجه به شأن ورود این روایات و قرائن موجود در آن ها می توان ضروری بودن تمام موضوعات چهارگانه و حتی اصل بودن برخی از آن ها را ثابت نمود.
حديث ولايت در ميراث مکتوب فريقين

باورمندان به نظریه نصب الهی امام و ابلاغ آن توسط نبی اکرم صلی الله علیه وآله برای ادعای خلافت بلافصل امیرالمؤمنین علیه السلام ، به احادیث منصوص از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله استناد جسته اند که مهم ترین آن ها روایتی است که به حدیث ولایت شهرت یافته است.
ما در این مقاله، به گونه شناسی محتوا، طرق و تنوع صدور این حدیث و احادیث همگون با آن خواهیم پرداخت.
حدیث ولایت و احادیث همگون آن، دارای چهل طریق از صحابۀ پیامبر صلی الله علیه وآله و اهل بیت علیهم السلام است. از میان این طرق، سیزده طریق بین فریقین مشترک است؛ شش طریق به منابع اهل سنت و بیست ویک طریق به منابع شیعه اختصاص دارد که بعضی از آن ها از صحابه پیامبر صلی الله علیه وآله و بعضی دیگر نیز از اصحاب اهل بیت علیهم السلام نقل گردیده است.
درمجموع، تمامی این احادیث دارای نُه گونۀ محتوایی و دوازده گونۀ صدور بوده که چهار گونۀ صدور آن مشترک بین فریقین و هشت گونه، مخصوص شیعه است. در این میان، سه حدیث همگون مستقل نیز وجود دارد.
کلیدواژه ها: حدیث ولایت، گونه شناسی طرق، محتوا، تنوع صدور، میراث مکتوب.
حديث شهادت خضر بر دوازده امام: بررسی اصالت و نحوه انتقال از اصول اوليه به جوامع حديثی

یکی از شواهد روایی امامیه در باب عدد ائمه، حدیث شهادت خضر علیه السلام بر دوازده امام علیهم السلام است که کلینی و برخی محدثین دیگر به واسطۀ احمد بن محمد بن خالد برقی در کتاب های خود آورده اند. برقی نقل دیگری از این حدیث را در بخش کتاب العلل از المحاسن، بدون اسامی کامل ائمه علیهم السلام آورده، که این امر موجب بروز تردیدهایی در اصالت نقل کامل آن شده است. این مقاله از خلال تطبیق اسناد حدیث خضر نشان می دهد منبع اصلی این حدیث با ذکر کامل اسامی ائمه علیهم السلام ، کتاب راوی اصلی آن، ابوهاشم جعفری بوده که از آن جا به نگاشته های محدثان بعدی چون الکافی کلینی راه پیدا کرده است. در ادامه، مقاله می کوشد علت اختلاف به وجود آمده بین سند و متن نقل المحاسن با نقل دیگر کتاب های حدیثی را تبیین نماید. بدین منظور، با بررسی آماری احادیث کتاب العلل از المحاسن نشان داده می شود که این بخش از کتاب، در واقع کتابی از محمد بن خالد برقی است که توسط پسر وی تکمیل شده است و بروز اختلافات متنی و سندی نیز، ریشه در سبک حدیث نگاری برقی پدر و پسر دارد.
منبع شناسی حديث ثقلين تا سال 1385 شمسی

این نوشتار شامل معرفی 23 عنوان کتاب و نُه مقاله و پایان نامه در موضوع حدیث ثقلین است. نگارنده آثار مکتوب در این زمینه را تا سال 1385شمسی از دانشمندان شیعه و سنی به صورت توصیفی و تحلیلی شناسانده است.
نقش آگاهی از مورد صدور حديث در فهم حديث

دانشمندان علم الحدیث در این زمینه بحث کردهاند که دانستن مورد صدور حدیث و زمینههایی که در فهم حدیث دخالت دارد ـ مانند سؤالی که منجر به جواب معصوم شده ـ در فهم معنای صحیح حدیث و دلالت آن، نقش اساسی دارد. و ندانستن آن یا بی توجهی به آن یا تقطیع حدیث سبب میشود که به معنای دیگری از حدیث برسیم که گاهی با جهت گیری کلّی دین منافات دارد.
مثالهای متعدّد در این زمینه آوردهاند، که به یک مثال توحیدی برای تبیین مطلب بسنده میکنیم:
شاید بتوان تلاش دشمنان را در کتمان خطبة مفصل غدیر، در همین راستا دانست؛ چرا که هر کس متن کامل خطبه را بخواند، برای او کمترین تردیدی نمیماند که «مولی» در بیان پیامبر، معنایی جز ریاست و سیادت در تمام شؤون دنیا و آخرت ندارد. و راه استوار، منحصر در قبول ولایت اهل بیت و تبرّی از دشمنان است.
ولی با تقطیع حدیث و انحصار آن در یک جمله (من کنت مولاه…) میتوان آن را به سوی معانی دیگر کلمة مولی کشانید.
باری، این اصل در مورد احادیث مربوط به امامت نیز کاربرد دارد که در اینجا دو نمونه بیان میشود.
شيوه هاى بررسى حديث در نظر علامه امينى

نويسنده، گفتار خود را بر دو كتاب علامه امينى: الغدير و
ثمرات الاسفار مبتنى كرده و در سه قسمت سامان داده است. بررسى
متن حديث در نظر علامه امينى، دلالت نصّ نزد علامه امينى، دلالت
حديث غدير.
در بخش اول؛ عواملى مطرح مىشود مانند سازگارى اعتبار متن با
جايگاه شخص مورد توصيف، ركيك بودن متن، رجوع به بيانات
عالمان اهل تسنن براى بررسى روايات كتابهاى سنّى، كشف روايات
عوارض با آن متن، خدشه در سند آن متن، جعل در احاديث تسنن. در
بخش دوم، استفاده از لايههاى پنهانى و مخالفت با عقل سليم و نقل
معتبر مطرح مىشود. در بخش سوم به فهم صحابه، تابعان، مفسّران،
محدّثان، شاعران دانشمند از حديث غدير، و دلالتهاى بلاغى اين
حديث، كه در بيان علامه امينى آمده، اشاره مىكند.
بايسته هاى پژوهشى در حوزه حديث

نويسنده در اين گفتار، 147 موضوع براى پژوهشهاى حوزه
علم الحديث پيشنهاد مىكند، كه بعضى از اين موضوعات خود، امكان
تقسيم به چندين موضوع ديگر دارند. در مقدمه اشاره شده به هفت
مقاله ديگر كه در موضوعات مشابه، بايستههاى پژوهشى پيشنهاد
كرده اند.
نقد حديث و معيارهاى آن از ديدگاه استاد على اكبر غفارى

على اكبر غفارى يكى از پيشگامان تصحيح و نشر آثار اسلامى در دوره معاصر است. او علاوه بر تصحيح اشتباهات ناسخان و كاتبان، به مشكلات متون حديثى نيز توجّه كرده و به نقد سندى و متنى آنها نيز پرداخته است. در اين مقاله، جايگاه نقد حديث در ديدگاه وى به همراه معيارهاى آن مشخص گرديده و در نهايت او را حديثپژوهى متنگرا دانسته است. به اين معنا كه وى در نقد احاديث به هر دو شيوه نقد متن و سند توجّه كرده است، با اين تفاوت كه ملاك و مبناى اعتبار آنها را متن دانسته و سند را شاهدى بر تقويت يا تضعيف آن قرار داده است.
نقش آشنايى با تاريخ در ارزيابى حديث

آشنايى با طبقات راويان و آگاهى از عصر و زمانى كه ايشان در آن مى زيستهاند و به طور كلى، وقوف بر هرگونه قراين و شواهد تاريخى مرتبط به آنان، تاثير بسزايى در ارزيابى احاديث و چگونگى نقد و بررسى آنها دارد و مىتوان بدين وسيله، به آگاهى از وجود ارسال و تدليس در اسناد آنها و نيز تمييز راويان مورد وثوق از غير آنان و همچنين فوايد ديگر نايل آمد.
نگرشى نو به كذب و افترا بر خدا و رسول در حوزه حديث

كذب و افترا بر خدا و رسول بر نگرش ما نسبت به احاديث، اثرى مهم دارد. نويسنده، ابتدا معناى كذب و افترا، سپس زشتىِ كذب وافترا بر خدا و رسول و اقسام آنها، به ويژه انكار وحيانى بودن دين را بررسى كرده و نتيجه مىگيرد كه احتمال صدق حديث مانع از ردّ حديث مىشود.
برخى از بايسته هاى پژوهشى علوم حديث از نگاه دكتر حسين على محفوظ

استاد دكتر محفوظ، در پايان مقاله «جوانب منسيّة في دراسة السنّة النبويّة» (مجله رسالة التقريب، شماره 60، ربيعالاول و ربيعالثانى 1428، ص 181 تا 198)، تحت عنوان «اقتراح» مطالبى آورده كه به مثابه پيوست مقاله، پنجاه پيشنهاد براى گسترش علوم حديثى در بر دارد. گرچه برخى از اين بايستههاى پژوهشى، اكنون جامه عمل پوشيده، امّا از زبان چنان استادى جامع، بار ديگر بايد خواند. شرح حال مختصر استاد دكتر محفوظ در سفينه شماره 15، ص 183 و 184 آمده است.
حديث يوم الدار: پژوهش و بررسى

حديث يوم الدار، بازگو كننده يكى از نخستين رويدادهاى تاريخ اسلام است كه برخى از دانشمندان اهل سنّت از جمله ابنتيميّه، شبهاتى پيرامون سند و متن آن (تعداد حاضران ارتباط قبول دعوت با جانشينى پيامبر، سبقت در اسلام آوردن و…) مطرح كردهاند. واسطى دانشمند اهل سنّت قرن چهارم نيز شبهاتى در مورد آيه مربوط به اين حديث مطرح كرده است؛ از جمله: امر در آيه، استخلاف و انقياد، مرسل بودن روايات، خطاب موازرت، معيّن بودن خليفه، احتمال ايجاد اختلاف، تحصيل حاصل، خلافت بر عشيره و… نويسنده در اين مقاله شبههها را بيان كرده و پاسخ گفته است. شبهاتى نيز در شأن نزول آيه مطرح شده كه نويسنده به آنها نيز پاسخ داده است.
دلالت حديث منزلت بر مقام فرض الطاعه

حديث منزلت، از احاديث متواتر است كه در كتب معتبر روايى شيعه و عامّه نقل شده است. نويسنده در اين مقاله، ابتدا مضمون برخى از احاديث شيعه را در ذكر كرده كه منزلت اميرالمؤمنين على7نزد پيامبر6را همانند هارون نزد موسى8ميداند و در ادامه، به ارتباط آن با مقام فرض الطاعه امام7مىپردازد.
نويسنده خلافت را به عنوان يكى از شؤون منزلت برشمرده و معناى خليفه را به لحاظ لغت و روايات اهل بيت:بررسى كرده، به توضيح مقام خلافةالله پرداخته و پيامبر6را با توجّه به تفويض مولويّت و مقام امر و نهى، خليفهى خدا برشمرده است. آنگاه بر همين اساس، خليفهى پيامبر اكرم6را خليفهى خدا ميداند كه داراى مقام فرض الطاعه و مقام امر و نهى است. دلالت حديث منزلت بر معناى فرض الطاعه، معناى امامت و معناى لازمهى امامت از ديدگاه علماى شيعه نيز بررسى شده است.