گونه شناسي وجود حجت حي با تاکيد بر واژه منذر و هاد

موضوع بسيار مهم امامت و پيشوايي جامعه مطلبي نيست که قرآن مجيد از کنار آن به سادگي عبور کرده و به آن نپرداخته باشد. از اين رو، آيات متعددي از کتاب الاهي، زواياي مختلف اين موضوع را مورد بحث قرار داده و در عرصه هاي گوناگون آن اصول، قواعد و معارف متنوعي را ارائه فرموده است. ازجمله اين قواعد، تاکيد بر ضرورت حضور امام و هادي در هر زمان است. اين مقاله در صدد ترسيم يکي از اين قواعد اساسي با استناد به جمله «إنما انت منذر و لکل قوم هاد» از آيه 7 سوره رعد است. در اين نوشتار، با بررسي و نقد آراي مفسران در اين زمينه و ارائه ديدگاهي نو با استناد به آيات قران و ديگر منابع، موضوع را بررسي مي کنيم.
محورهاي اميد در اديان ابراهيمي

«اميد»، از مسائل مهم و اساسي در عرصه فرد و اجتماع است و براي بسياري از مسائل اجتماعي نقشي محوري دارد؛ و محرک ذاتي و اصلي زندگي و عامل پويايي روان انسان است.
بديهي است، موضوع اميد در اديان، مخصوصا اديان ابراهيمي که داعيه اصلاح فرد و اجتماع را دارند، به نحو ويژه اي مطرح گردد، اين اميد در اديان ابراهيمي در سه مقوله اصلي: اميد به آينده، اميد به آخرالزمان، و اميد به آمدن منجي، قابل دسته بندي است. به عبارت ديگر، آموزه هاي ديني مرتبط با موضوع اميد در اديان ابراهيمي در جهت ايجاد اميد در اين سه محور مي باشد:
1. اميد به آينده: اين آموزه ها در صدد ايجاد روحيه اميد به آينده و عدم ياس از وضعيت موجود است.
2. اميد به آخرالزمان: اين دوره ميعادگاه اميد بشر و از اهميت ويژه اي برخوردار است. در بخش اول آن، تاريکي و خطر و آسيب و در بخش دوم، سراسر نور و زيبايي و عدالت است.
3. اميد به آمدن منجي: اين اميد، بر آمدن فردي الاهي از نسل پاکان منطبق و متصور مي گردد و نسبت به دو اميد قبل از جايگاه ويژه اي برخوردار است؛ چون از طرفي مکمل مقوله اميد است و از طرفي مهم ترين مصداق براي اميد به آينده و آخرالزمان مي باشد. اميد به منجي است که پويايي و نشاط و معنابخشي در جامعه ايجاد مي شود و پناهگاهي معنوي براي مردم و زمينه ساز رشد و تعالي بشر و محرکي براي نبرد با ظلم و ستم و انقلاب مي گردد و تسکين دهنده اي قوي براي مصائب و مشکلات مي باشد و طبعا از عوامل مهم انسجام اجتماعي به شمار مي رود.
بديهي است هر کدام از اديان که تصور واضح تري نسبت به اميد و منجي ارائه کند، در رسيدن به کارکردهاي فردي و اجتماعي موعود باوري، توفيق بيش تري (هم از لحاظ کمي و هم از لحاظ کيفي) مي يابد. در اين بين، مذهب شيعه، نسبت به مقوله اميد نگرشي خاص و ويژه ارائه مي کند که از همه اديان و مذاهب متمايز است. اين اميد به آينده و آخرالزمان و منجي، در نگرش شيعي، در بسياري از مسائل فردي و اجتماعي نقش محوري و کليدي به خود گرفته است.
ويژگي هاي زمامدار اسلامي در عصر غيبت از منظر قرآن و روايات

در اين مقاله سعي شده است ويژگي ها و شرايط زمامدار اسلامي در عصر غيبت از منظر قرآن و سنت مورد بررسي قرار گيرد. براي رسيدن به اين مقصود، پس از تعريف سياست، نظام سياسي و حکومت اسلامي؛ اين ادعا مطرح شده که بر اساس دلايل عقلي و اصول قانون اساسي، حاکم اسلامي بايد حداقل سه شرط اساسي «فقاهت»، «عدالت» و «کفايت» را داشته باشد. سپس به اثبات آن دلايل در قرآن و سنت با روش کتابخانه اي پرداخته شده است؛ به اين صورت که نخست ادله قرآني در دو بخش ادله اثباتي و سلبي مورد بررسي قرار گرفته؛ سپس ادله روايي به همين شکل مطرح و ثابت گرديده که مشروعيت زمامدار اسلامي در عصر غيبت، با احراز شرايطي چون فقاهت، عدالت و کفايت به دست مي آيد و با مقيوليت مردمي به فعليت و کارآمدي مي رسد.
بررسي ادعاي ولادت مهدي موعود (عجل الله فرجه الشریف) در آخرالزمان، در روايت أم هاني

ازشگردهاي فرقه هاي انحرافي، بهره گيري از روايات، در جهت تثبيت اغراض فرقه اي است. ابوالفضل گلپايگاني، مبلغ بهائيت در کتاب «فرائد»، در بيان روايات مبشر ظهور «باب»، به روايتي از أم هاني تمسک مي کند و اين روايت را که بر تعبير «مولود في آخر الزمان» در حق حضرت مهدي (عج) مشتمل است؛ بر ادعاي سيد علي محمد شيرازي، ملقب به «باب» قابل تطبيق دانسته و آن را از اشارات ظهور و آيتي بر حقانيت ادعاي وي شمرده است. در اين مقاله با روش توصيفي – تحليلي به بررسي ادعاي مذکور پرداخته شده است. با تحليل سندي و محتوايي اين روايت و در نظر گرفتن دو روايات ديگر از أم هاني که همگي مشابه و در ذيل آيه 15 و 16 سوره تکوير وارد شده است؛ و با در نظر گرفتن معناي تعبير «آخرالزمان»؛ اين نکته حاصل شد که اين روايت بر حضرت حجت (عج) قابل تطبيق است؛ در غير اين صورت، در تعارض با دو روايت ديگر فاقد ارزش استناد علمي خواهد بود.
امامت اهل بيت (علیه السلام) در آينه حديث ثقلين

«حديث ثقلين»، از احاديث بسيار مهم نبوي است که بيش از سي نفر از صحابه پيامبر (ص)، شمار بسياري از تابعين و عالمان اسلامي در قرن هاي مختلف، آن را روايت کرده اند. اهتمام پيامبر اکرم (ص) به اين حديث تا حدي است که در مکان ها، زمان ها و مناسبت هاي مختلف آن را بيان کرده و با تاکيد بسيار، آن را يادآور شده است. ايشان قرآن و عترت خويش را به عنوان دو ميراث گرانبها در ميان امت اسلامي باقي مي گذارد. آن دو، تا قيامت هرگز از هم جدا نخواهند شد و هدايت مسلمانان در گرو تمسک به آن دو مي باشد. مفاد روشن حديث، عصمت و افضليت عترت پيامبر (ص) است؛ لذا جز بر اهل بيت عصمت و طهارت (ع) قابل انطباق نخواهد بود. از طرفي، عصمت و افضليت از شرايط اساسي امامت است. لذا حديث ثقلين بر امامت اهل بيت عصمت و طهارت (ع) دلالت مي کند. مضافا اين که وجوب تمسک به آنان که مدلول ديگر حديث است، دليل ديگري بر امامت آنان است. از سوي ديگر، جدايي ناپذيري عترت از قرآن کريم و بالعکس، گوياي آن است که زمين و زمان، هرگز از امامت اهل بيت عصمت و طهارت (ع) خالي نخواهد بود. بدين جهت، اين حديث شريف از دلايل روشن بر وجود امام عصر (عج) مي باشد.
حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

سلسله نشست های فیض غائب با سخنرانی حجّت الاسلام کفیل در تاریخ 19 / اردیبهشت / 1396 در مسجد جامع ازگل برگزار گردید که مشروح آن تقدیم میگردد.