مبانی متافیزیکی علوم طبیعی در تمدن اسلامی؛ بررسی موردی تأثیر آموزه‌های قرآنی بر دانش جغرافیا

تأثیرپذیری علم از مبانی متافیزیکی از مسائل بنیادین فلسفه علم است که ارتباط نزدیکی با مسئله اسلامی‌سازی علوم دارد. مقاله حاضر با تکیه بر دیدگاه‌های فیلسوفان جدید علم مانند پوپر، لاکاتوش، کوهن و برت و با الهام از آرای سید حسین نصر درباره ابتنای علوم اسلامی بر اصول دین اسلام، در بررسی موردی دانش جغرافیا کوشیده است بخشی از این اصول را که ملهم از قرآن است، شناسایی کند. با توجه به فراوانی چشمگیر منابع جغرافیایی در گستره تمدن اسلامی، در این مقاله سه کتاب صوره الأرض، معجم البلدان و تقویم البلدان واکاوی شده‌اند. افزون بر نگاه خاص قرآن به سودمندی علم که بر کارکردهای دینی و اجتماعی دانش جغرافیا اثر گذاشت، به نظر می‌رسد این آموزه‌ها نیز بر دانش جغرافیا تأثیرگذار بوده‌اند: سلسله مراتب هفت‌گانه هستی، پیوند جغرافیا با تاریخ و وجه عبرت‌آموزی آن، اماکن مقدس مذکور در قرآن و مؤلفه‌های جغرافیایی این جهانی قرآن مانند آب، گیاهان، حیوانات، کوه‌ها و راه‌ها.

عجایب نگاری ابن فقیه در کتاب البلدان

ابن خرداذبه (ح. 272 هـ . ق) و ابن رسته (290 هـ . ق) پیش از ابن فقیه به عجایب‌نگاری به عنوان یکی از گونه‌های جغرافیانگاری وصفی در جهان اسلام توجه کردند اما ابن‌فقیه در البلدان،علاوه بر توجه به اطلاعات تاریخی و جغرافیایی، برای اولین بار در سطحی وسیع به عجایب‌نگاری پرداخت. پژوهش حاضر می­کوشد با روشن ساختن مواد گوناگون عجایب ‌نگاری، تقسیم‌بندی انواع عجایب، شیوه معرفی عجایب در البلدانو بررسی منابع ابن فقیه و افرادی که از مطالب وی استفاده کرده‌اند به تبیین جایگاه البلدان در سیر تاریخی عجایب نگاری در تمدن اسلامی بپردازد. بررسی‌ها نشان می‌دهد ابن فقیه از طرفی سنت نگارش عجایبِ سرزمین‌ها را ادامه داد و از طرف دیگر با تکیه بر منابع پیشین و جمع‌آوری اطلاعات از مناطق مختلف به‌ویژه ایران بر رونق عجایب نگاری افزود. به همین دلیل البلدان پیش‌درآمدی بر عجایب‌نگاری‌های قرون بعدی است.

در آمدى بر جغرافیاى قصص قرآنى

نوشتار حاضر، به بررسى مبحث مکان و اسامى جغرافیایى در متن قرآن کریم مى‏پردازد. مؤلف در ابتدا مدخلى بر آراى جغرافى‏دانان و نظریه‏ها و مکاتب آنها، در ارتباط با اماکن قرآنى مى‏گشاید. سپس میزان توجه و رویکرد منابع مختلف به این مبحث را مورد بررسى قرار مى‏دهد. تفصیل مناطق مختلف جغرافیایى که قصص قرآنى در محدوده‏ى آنها قرار گرفته، بر پایه‏ى تقسیم‏بندى پیشنهادى آنها، به مرکزى، میانى، جنوبى، شمالى و…، توسط مؤلف صورت پذیرفته است. در پایان به داستان‏هایى اشاره شده که خداوند در قرآن از اماکن آنها یاد نکرده و در آنها به عبرت‏گیرى از نحوه‏ى بیان قصص قرآنى اشاره شده است.

جغرافیاى تاریخى کوفه

در دوره خلافت خلیفه دوم, مسلمانان که هدف فتح ایران را در سر داشتند, به دنبال محلى بودند که علاوه بر نزدیکى به مرز ایران, از نظر آب و هوایى, مطلوب ساکنین جزیره العرب باشد; از این رو سعدبن ابى وقاص پس از مکاتبه با خلیفه دوم, به سلمان فارسى و حذیفه بن الیمان مإموریت داد تا به دنبال محلى مناسب جهت اسکان خود و گله شترانشان باشند. در پى این مإموریت, منطقه اى در ساحل غربى رود فرات و نزدیکى شهر باستانى حیره انتخاب گردید, که بعدها کوفه نامیده شد, و این اولین شهرى بود که پس از ظهور اسلام, به وسیله مسلمانان ساخته شد.