فصلى در تاریخ نگارى اسلامى طبقات

گرچه کتب تاریخ نگارى, طبقات نگارى را یکى از اصیل ترین انواع و شعب تاریخ نگارى مسلمانان به شمار مىآورند, اما در کمتر نوشته تاریخ نگارى مى توان از مبانى و مبادى این شعبه سراغ گرفت تا آن جا که حتى تعریف مفهوم محورى ((طبقه)) را در این کتب نمى توان یافت.
از سوى دیگر, مقایسه حجم فراوان کتب طبقات نگارى در رشته هاى مختلف با حجم بسیار اندک مباحث مقدماتى این فن, چهره اى ناهمگون از آن را به نمایش مى گذارد و با مراجعه به همین مباحث اندک, این نکته آشکار مى گردد که این حدیث شناسان بودند که به جهت نیاز مبرم خود به چنین مباحثى, اقدام به طرح مبانى و مبادى طبقات نگارى, همچون تعریف طبقات و فواید و اشکالات آن نمودند.
نوشته حاضر بررسى این مباحث را به همراه مباحثى همچون سبک هاى مختلف طبقات نگارى و پیشینه نگارش درباره مبادى طبقات نگارى به عهده گرفته است.

بکیربن ماهان و دعوت عباسیان

مورخان بسیارى, پى درپى به موضوع شورش عباسیان به عنوان یکى از برجسته ترین ماجراهاى تاریخ صدر اسلام پرداخته اند.(2) با این همه, هنوز پاسخ هاى قانع کننده اى به بسیارى از پرسش هاى مربوط به این موضوع داده نشده است و هم چنان برگه هاى ناگشوده از این تاریخ پرحادثه, پیش روى محققان و پژوهشگران قرار دارد.
در این مقاله, با معرفى یکى از بزرگ ترین مبلغان این نهضت, بکیربن ماهان, سعى شده است نقش رهبرى وى در هدایت نهضت, ابتدا در کوفه و سپس در خراسان به طور دقیق ترى مورد توجه قرار گیرد و سیر وقایع در پرتو اطلاعاتى که منابع حول محور رهبرى و نقش ویژه او به دست داده اند (با تإکید بر کهن ترین منابع و مآخذ موجود), پیش روى خوانندگان قرار گیرد. البته لازم به توضیح است که با مطالعه سرگذشت و نقش برگزیدگان و چهره هاى برجسته و به اصطلاح قهرمانان داستان, هرگز نمى توان به نمودارى درست و علمى از یک جنبش دست یافت, بلکه بیشترهواداران فرودست یک نهضت هستند که ضمن ایفاى نقش اصلى, ماهیت و مسیر کلى قیام را رقم مى زنند. و متإسفانه منابع کهن و تاریخ نگارى سنتى همواره از بازشناسى انبوه فرودستان تن زده و تنها به بزرگان کم شمار پرداخته اند. با وجود این, نگارنده قصد تبیین ماهیت قیام و بررسى, ابعاد مختلف آن را ندارد, بلکه درپى ارائه برخى نکات ارزشمندى است که تعقیب زندگى سیاسى بکیر به دست مى دهد. با این امید که این تحقیق زمینه و تمهیدى باشد براى بررسى و پژوهشى جدىتر.

درآمدى بر صلح نامه هاى مسلمانان با ایرانیان در آغاز فتح ایران

بررسى قراردادهاى خارجى میان دولت ها و ملت ها به ویژه اگر در آستانه بروز تحولى عظیم در سرنوشت آن ها باشد, مى تواند بسیارى از حقایق پنهان تاریخى را روشن سازد.
در این راستا بررسى صلح نامه هاى مسلمانان با ایرانیان در آغاز فتح ایران واقعیت هاى فراوانى را در جوانب مختلف سیاسى, فرهنگى, اعتقادى, اقتصادى و اخلاقى طرفین قرارداد فراروى ما قرار مى دهد, علاوه بر آن که مى تواند محقق تاریخى را در تحلیل مسائل مهمى همچون علل پیروزى مسلمانان و پیشرفت اسلام و نیز جغرافیاى پیشرفت یارى رساند.
مقاله حاضر با مورد توجه قراردادن اهداف فوق, به جمعآورى متون صلح نامه ها پرداخته و مناطق و شهرهایى را بررسى مى کند که از میان چهار ناحیه بزرگ ایران آن زمان یعنى کور عراق, کور فارس و اهواز, کور جبل و کور خراسان, با انعقاد صلح نامه گشوده شده است.