جانشینى پیامبرصلى الله علیه وآله؛ انتقال کاریزما

پس از وفات پیامبرصلى الله علیه وآله، جانشینى ایشان مهمترین مسألهى مطرح در جامعهى اسلامى بود. علاوه بر امام علىعلیه السلام – به عنوان چهرهى شاخص اهل بیتعلیهم السلام – گروهها و جریانات فکرى دیگرى مدعى دستیابى به خلافت بودند. آنان به منظور تحتالشعاع قرار دادن علىعلیه السلام در افکار عمومى، و شکستن انحصار جاذبهى کاریزمایى او، به معرفى و تقویت نهاد کاریزمایى صحابه براى رقابت با اهلبیتعلیهم السلام، در مرجعیت فکرى جامعه پرداختند. در بُعد فرهنگى از ابزارهایى چون سیاست منع حدیث، طرح عدالت و صحت اجتهاد صحابه، جعل حدیث و… بهره گرفتند؛ این جریان طى قرنهاى بعدى استمرار یافته، سازماندهى و تقویت شد.
در این مقاله این تلاشها در قالب نظریهى روزمرگى کاریزماى ماکس وبر، مورد بررسى قرار مىگیرد.