مصاحبه به مناسبت فرارسیدن «هفته وحدت» با موضوع «وحدت و تمدّن نوین اسلامی»

روز چهارشنبه مورخ 20 مهر ماه 1401 و همزمان با ایام ولادت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و امام جعفر صادق(علیه السلام) و فرارسیدن «هفته وحدت»، «حجت الاسلام دکتر حامد حسینیان» در گفتگو با پرتال علوم اسلامی ثقلین به ایراد بیاناتی با موضوع «وحدت و تمدّن نوین اسلامی» پرداختند که مشروح این مصاحبه تقدیم حضورتان می گردد.مصاحبه به مناسبت
دنیا در ماجرای کرونا متوجه تمدن نوین اسلامی شد

«حجت الاسلام محسنی» با تاکید بر اینکه دنیا در ماجرای کرونا متوجه تمدن نوین اسلامی شد، گفتند: ماسک دزدی باطن فرهنگ و تمدن مدرن غرب است.
حوزه و گام دوم تحقق تمدن اسلامی

روز چهارشنبه مورخ 13 آذر 1398، «نشست های پیش همایش علامه میرداماد» در مدرسه علمیه امام خمینی(ره) تهران برگزار گردید؛ در یکی از جلسات این نشست موضوع «حوزه و گام دوم تحقق تمدن اسلامی» با حضور استاد «دکتر محمد جبارپور» برگزار گردید که مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.
تمدن اسلامی ـ جلسه اول

روز شنبه مورخ 18 آبان ماه 1398، اولین جلسه کلاس «تمدن اسلامی» با حضور استاد «جبارپور» در مدرس پژوهش مدرسه علمیه امام خمینی(ره) تهران برگزار گردید که مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.
مدیریت ایدئولوژیک افکار عمومی در عصر سلجوقیان با تأکید بر مسئله مشروعیت

افکارعمومی به معنای نوعِ نگرش گروههای مختلف، همچون نیرویی مؤثّر در عرصه سیاست و اجتماع ایفای نقش میکند. لذا هر نظامی، لاجَرَم اقدام به جلب حمایت افکارعمومی مینماید. پژوهش حاضر در پی آن است تا ساز و کار دولت سلجوقی را برای مدیریت ایدئولوژیک افکار عمومی جامعه در جهت مشروعیتبخشی به قدرت غالب خود معلوم سازد. لذا با عنایت به دادههای تاریخی و توصیف و تحلیل آنها، به شناسایی و استخراج ابزارها و تلاشهای سلجوقیان در این زمینه خواهیم پرداخت. سلجوقیان که نزد افکارعمومی فاقد منزلت بودند اقدام به استخدام مدیران ایرانی و کسب اعتبار از نزدیکترین راههای ممکن نمودند. آنها با مدیریت افکارعمومی در دو حوزه ایدئولوژیک و غیر ایدئولوژیک، در حوزه ایدئولوژیک سه مؤلّفه حیاتی را دنبال کردند. اهم این تلاشها کسب مشروعیت از طریق نمادهای دینی، ملّی و رهبران نفوذمند فکری بود که محور اصلی این پژوهش بررسی زوایای این حوزه میباشد.
اثر سطح طبقاتی و معیشتی پیروان مذاهب در نیشابور بر تأسیس مدارس در سدههای 6 ـ 4 ق

وضع اقتصادی نیشابور در سدههای 6 ـ 4 ق بر وضع علمی ـ آموزشی آن اثرگذار بود و توانگرانش مهمترین نقش را در پایه گذاری مدارس داشتهاند. هزینههای بالای تأسیس مدرسه بهویژه اختصاص اوقاف برای آن، تنها از ایشان برمیآمد. پیروان سه مذهب غیر شیعی موجود در نیشابور نیز در این زمان از سطح معیشتی و طبقاتی متفاوتی برخوردار بودند. در پژوهش توصیفی ـ تحلیلی حاضر، یافتهها حاکی از آن است که در دوره مورد بحث، وضع معیشتی پیروان مذاهب غیر شیعی در نیشابور بر شمار مدارس وابسته به هر مذهب اثر گذاشته بود. بیشتر توانگران نیشابور در این زمان شافعی بودند و به همین نسبت بیشترین مدارس نیز بدیشان تعلق داشت. حنفیان از جایگاه معیشتی نازلتری نسبت به شافعیان برخوردار بودند و مدارس ایشان نیز کمتر از مدارس شافعی بود. کرّامیان نیز که بیشتر توده محروم نیشابور بدیشان وابسته بودند، از کمترین مدارس بهره میبردند.
دلایلِ غلبه گفتمانِ شیخیه در ابتدای دوره قاجاریه و چرایی تلاقی تفکر آن با فرقه بابیه

فرقه بابیه از انحرافات مهم اجتماعی در تاریخ ایران است که با فرهنگ و عقاید مردم ارتباط تنگاتنگی داشته. پیدایش و ظهور هر جنبش یا نهضت ملی یا مذهبی به عوامل اجتماعی و سیاسی عصر پیدایش آن بستگی دارد. در برههای از تاریخ معاصر ایران، در پی بسطِ اندیشههای مکتب شیخیه و متعاقب آن ادعای جوانی جویای نام، موسوم به «سید علی محمد باب» به شیوع فرقه بابیه و شروع منازعاتی در عرصه اجتماعی ـ مذهبی دوران قاجار انجامید. این پژوهش که با عنوان چگونگی تلاقی فکری مکتب شیخیه و فرقه بابیه انجام گرفته است، دلایل برتری پارادایم شیخیگری و زمینههای اجتماعی این گفتمان غالب را در آن مقطع تاریخی مورد بررسی قرار میدهد. فرضیه پژوهش عبارت است از: «ظهور پدیده بابیه ناشی از پارادایم غالب دوره ابتدایی قاجاریه و نفوذ گفتمان اخباریگری درحوزه علمیه نجف بود.» این پژوهش به روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانهای تهیه و تدوین گردیده است.
تأملی بر مذهب سراینده «علی نامه» تنها بازمانده میراث حماسی شیعه قرن پنجم

منظومه علی نامه که هویت سراینده آن نامعلوم، ولی با تخلص «ربیع» شناخته میشود در ۴۸۲ ق سروده شده و کهنترین منظومه شیعی است که به همت استاد شفیعی کدکنی با مقدمهای عالمانه به جامعه علمی عرضه شده است. هرچند بیشتر پژوهشگران حوزه ادبیات فارسی آن را مورد توجه قرار دادهاند، اما با توجه به محتوای این منظومه که شجاعتها و دلاوریهای امیرالمؤمنین علیه السلام در دو جنگ جمل و صفین براساس روایات مورخ مشهور ابومخنف (م. 157) به نظم کشیده، از زاویه تاریخی نیز بسیار حائز اهمیت است. آنچه در مرحله نخست درباره این میراث مکتوب کهن شیعه اهمیت دارد، مذهب شاعر است. آنچه که برخی در این موضوع نوشتهاند تشیع ربیع را به صورت کلی اثبات میکند که با تسنن محب اهل بیت علیهم السلام نیز قابل جمع است. این نوشتار با ارائه مولفههای مهم اندیشههای تشیع اعتقادی و انطباق آنها بر منظومه علی نامه، تشیع امامی سراینده آن را ثابت کرده است.
واکاوی تأثیر متقابل نظام اداری و ساختار قدرت در دوره امویان و مقایسه آن با عصر اول عباسی

نهاد اداری بهعنوان یکی از ملزومات تداوم ساختار سیاسی حکومت، در تثبیت اقتدار خلافت اموی و عباسی (عصر اول) نقش داشته است. با توجه به تکوین نظام اداری در دوره اموی و استمرار قدرت بنیامیه تا حدود یک قرن و نیز تکامل این نظام در دوره عباسی، پژوهش حاضر به واکاوی نقش، تأثیر و رابطه متقابل دیوانسالاری و اقتدار سیاسی در استمرار قدرت خلافت اموی و عباسی میپردازد. یافتههای این پژوهش که به شیوه توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از مفهوم اقتدار سنتی وبر انجام شده است، نشان میدهد که حکومت اموی با الگوبرداری از نظام اداری امپراتوریهای ساسانی و بیزانس، مشخصات پاتریمونیالیسم یافت، اما مشکلات داخلی، اختلافهای مذهبی و نابرابری اجتماعی از موانع عمده ارتقای دیوانسالاری در این دوره بود. درحالیکه حکومت عباسی با اقتدار خلیفه، تقسیم وظایف، گسترش دواوین، تمرکز نظام اداری و کنترل دیوانسالاران توسعه یافت؛ شیوه حکومتیای که وبر آن را نظام پاتریمونیال ـ بوروکراتیک نامیده است.
سیر تکاملی مقتل نگاری با تکیه بر مقتل نگاران اصحاب امامان معصوم علیهم السلام

مقتلنگاری از شاخههای مهم تاریخنگاری و مورد اعتنای همه فرق اسلامی است، که با تلاشی همگانی و رویکردهایی متفاوت بالنده شد. پژوهش حاضر مقتلنگاری را با رویکردی علمی ـ تحلیلی تا قرن سوم و با تکیه بر نقش اصحاب امامان شیعه^ بررسی مینماید. در این آمایش با استفاده از شیوه تاریخی، ذهنشناسی مؤلفان (بهمعنای نوعی راهیابی به آرا و تفکرات آنان، با مطالعه آثار و شرح حالها برای گمانهزنی درباره شیوه نگارشی و رویکرد مؤلفان به مسائل تاریخی) و مقایسه آثار آنان، دو جریان حدیثنگر و تاریخنگر مطالعه شده است و براساس منابع و اسناد مکتوبِ موجود به مسائلی مانند بنیانگذاری یا استمراربخشی مقتلنگاری صحابیان، جایگاه و بستر حرکت علمی آنان، گونهشناسی فکری، صنفشناسی نگارشی، نوعشناسی تعامل آنان با دیگران و فرایندشناسی انتقال آن به آیندگان پرداخته و سرانجام با آمیزهای از توصیف نقلی و تحلیل عقلی، دامنه تحقیق را جمع کرده است.
بازخوانی سند نوروز در روایات اسلامی مطالعه موردی: روایت مُعَلّی بن خُنَیس

آیین سنتی نوروز، بهعنوان میراث زنده فرهنگی، با اعتقادات مذهبی درآمیخته و یکی از مؤلفههای پیوند هویت ملّی و دینی ایرانیان بدل محسوب میشود. از اینرو، بررسی منابع روایی و فقهی نوروز، بهعنوان بزرگترین جشن ملی بازمانده از ایران باستان، بسیار بااهمیت است. از آنجا که مبنای همه منابع و مصادر حدیثی و فقهی درباره نوروز روایت مُعَلّی بن خُنَیس، به نقل از امام صادق×، است، در این پژوهش ضمن اشاره مختصری به سیر تطوّر نوروز، با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی روایت معلّی و صحت و سقم آن میپردازیم. یافتههای تحقیق حاکی از این است که روایت معلی درباره نوروز پذیرفتنی نیست؛ چراکه این روایت با وقایع تاریخی مطابق نیست. همچنین در نسخههای نخست مصباح المتهجدِ شیخ طوسی، نخستین اثر مورد استناد منابع پسین، چنین روایتی دیده نمیشود و در نسخههای پسین به آن افزوده شده است.
سیر تحول تبیینهای مورخان مسلمان از قرن چهارم تا هشتم هجری

«تبیین» بهعنوان مسئلهای مهم از مسائل فلسفه تاریخ، علم تاریخ و نیز تاریخنگاری با همه انواع، مدلها و الگوهایی که دارد، عهدهدار بیان رابطه منطقی میان رویدادها، تغییرات و تحولات تاریخی از یک سو و چرایی و چگونگی آنها از سوی دیگر است. توجه به روشها و الگوهای تاریخنگاری مورخان مسلمان میتواند مبادی افکار و ایدههای مربوط به تبیینها در ارتباط با رخدادهای تاریخ اسلام را بنمایاند. چنانکه توجه به انواع تبیین میتواند سیر تحول تبیینها در تاریخنگاری اسلامی را که درسایه رشد و دگرگونی علمی، عقلی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، توسعه چشمگیری داشته، نشان دهد. در این نوشته با روش تحلیلی تلاش شده است انواع تبیینها در آثار مورخان برجسته همچون: طبری، مسعودی، مقدسی، مسکویه، ابنکثیر و ابنخلدون از قرن چهارم تا هشتم، مورد توجه قرار گیرد. نتیجه آنکه میتوان از تحول تبیینها از روایی صرف بهسوی تبیین عقلی و پیجویی علل و عوامل رخدادها و چراییها و چگونگیها سخن گفت.
کارکرد سیاسی پزشکی در عصر اول عباسی (237 ـ 132)

راهیابی پزشکان به دربار برای درمان خلیفه و درباریان، زمینهساز ورودشان به عرصه قدرت و سیاست بود. بررسی نحوه ارتباط خلفا و پزشکان، جایگاه ممتازشان در نزد خلفا و درباریان، تأثیرگذاری در عرصه سیاست و موقعیت مالی آنها ازجمله مباحث مغفول مانده در حوادث عصر اول عباسی است. این مقاله میکوشد بر اساس رویکرد ارتباط سلامت،[1] در نگاهی کارکردی به توضیح و تبیین حضور پزشکان در دربار خلفای عباسی بپردازد و نشان دهد پزشکان چگونه بر برنامههای سیاسی خلفا تأثیر میگذاشتند. نیز نشان دهد بهرغم نفوذی که پزشکان در دربار داشتند و گاه فرامینی صادر میکردند، یا به مناصبی دست مییافتند، از گزند منازعات سیاسی به دور نبوده و نفوذ سیاسیشان فارغ از همدلی و همراهی با خلیفه، ناپایدار و بسته به نظر شخص حاکم بوده است.
بررسی دانستههای طبی صاحب بن عباد بر پایه منابع پزشکی معاصر او

ابن عباد ملقب به کافی الکفاه، ادیب و سیاستمدار سده چهارم هجری، توانمند در کشورداری و نظم و نثر عربی بوده است. گزارشهایی از مخالفت وی با پزشکان و دانش پزشکی وجود دارد، اما در عینحال نامهای در دیوان رسائل الصاحب مشتمل بر مطالب طبی است و نشاندهنده آشنایی نهچندان اندک صاحب بن عباد با مبانی طب و اسباب و علامات بیماریها. این مقاله با بررسی محتوای رساله یاد شده و تطبیق با منابع پزشکی سدههای میانه، دانستههای طبی صاحب بن عباد را میسنجد و دلیل مخالفتهای وی با پزشکان و دانش پزشکی را نیز جستجو مینماید. یافتهها نشان میدهد نویسنده این رساله آگاه از مبانی طب در عصر خویش بوده و نظرات خویش را مبتنی بر منابع پزشکی موجود در آن عصر ارائه کرده است. بهنظر میرسد مخالفت وی با پزشکان و دانش پزشکی نیز ریشه در گرایشها و مطالب فلسفی پزشکان و دانش پزشکی داشته است.