تاریخ فرهنگ و تمدن ـ جلسه سوم

روز دوشنبه مورخ 23 تیر ماه 1399، سومین جلسه نشست «تاریخ فرهنگ و تمدن» توسط حجت الاسلام «دکتر حامد حسینیان» در مدرس 9 مدرسه علمیه امام خمینی(ره) تهران برگزار گردید؛ مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.

تاریخ فرهنگ و تمدن ـ جلسه دوم

روز دوشنبه مورخ 16 تیر ماه 1399، دومین جلسه نشست «تاریخ فرهنگ و تمدن» توسط حجت الاسلام «دکتر حامد حسینیان» در مدرس 9 مدرسه علمیه امام خمینی(ره) تهران برگزار گردید؛ مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.

تاریخ فرهنگ و تمدن ـ جلسه اول

روز دوشنبه مورخ 09 تیر ماه 1399، اولین جلسه نشست «تاریخ فرهنگ و تمدن» توسط حجت الاسلام «دکتر حامد حسینیان» در مدرس 9 مدرسه علمیه امام خمینی(ره) تهران برگزار گردید؛ مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.

حوزه و گام دوم تحقق تمدن اسلامی

روز چهارشنبه مورخ 13 آذر 1398، «نشست های پیش همایش علامه میرداماد» در مدرسه علمیه امام خمینی(ره) تهران برگزار گردید؛ در یکی از جلسات این نشست موضوع «حوزه و گام دوم تحقق تمدن اسلامی» با حضور استاد «دکتر محمد جبارپور» برگزار گردید که مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.

تمدن اسلامی ـ جلسه اول

روز شنبه مورخ 18 آبان ماه 1398، اولین جلسه کلاس «تمدن اسلامی» با حضور استاد «جبارپور» در مدرس پژوهش مدرسه علمیه امام خمینی(ره) تهران برگزار گردید که مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.

متفکران مسلمان و شناسایی تمدن اسلامی

ابن‌خلدون نخستین فردی است که در مقدمه به بحث درباره تمدن پرداخت، اما سخنی از تمدن اسلامی به میان نیاورد. به نظر می‌رسد نخستین‌بار متفکران اروپایی بودند که در دوره معاصر، پس از درک مفهوم تمدن و سخن گفتن از تمدن اروپایی، به بحث از تمدن اسلامی نیز پرداختند. در اینجا این مسئله مطرح می‌شود که متفکران مسلمان از چه زمانی به تمدن اسلامی توجه کردند و در پی شناسایی آن برآمدند؟ پژوهش حاضر با مطالعه آثار نگاشته شده متفکران مسلمان درباره تمدن و تمدن اسلامی، به این نتیجه رسیده است که متفکران مسلمان ـ به موازات طرح مباحثی درباره تمدن و آغاز تاریخ نگاری تمدن در غرب ـ از دهه چهارم تا دهه هفتم قرن نوزدهم به تمدن کهن اسلامی توجه و درک اجمالی از آن پیدا کرده‌اند و از دهه هشتم این قرن با نگارش آثاری جدی درباره تمدن اسلامی، به شناسایی گسترده آن پرداخته‌اند.

تأثیر جدایی فقه و اخلاق در ضعف فرهنگ اخلاقی در تمدن اسلامی

اخلاق در هندسه تمدن اسلام بسان ریشه‌ای است که ساقه و پایه بقیه معارف دینی، یعنی فقه و عقاید را فراهم می‌آورد. فقه‌ورزی نیز که با نوعی وسعت فهم و درک عمیق و ماهرانه در مجموعه معارف دین و با هدف مدیریت حیات طیبه انسان و راهبری و هدایت او انجام می‌گرفت، به‌تدریج در احکام عملی و رفتارهای ظاهری انحصار پیدا کرد و در شریعت و تشخیص حلال و حرام و ادای تکلیف در خصوص ظواهر رفتاری ویژه گشت و رفته‌رفته دانش مستقلی به اسم علم فقه را تأسیس نمود که با بیرون راندن صفات و بر محور فعل مکلف متکفل احکام آن گردید. به نظر می‌رسد فرهنگ و ارزش‌های اخلاقی اگر بخواهد سهم لازم و موقعیت واقعی خود را در نظام معرفتی و سبد علوم اسلامی و مدیریت فرهنگی و تولیت جامعه متمدن دینی بازیابد، بازشناسی عوامل این آسیب و آفت‌شناسی موانع درون‌دینی آن ضرورت دارد؛ عواملی چون تنزل از جایگاه اصلی به رتبه زائد و زینتی و انحصار فقه در احکام عملی و رفتاری که خاستگاه تاریخی جدایی دستگاه فقه از اخلاق می‌باشد.

درآمدی بر ظرفیت‌ سنجی تمدنی آیات فقهی قرآن

آیات فقهی قرآن به عنوان بخشی از آموزه‌های دینی و نیز سرچشمه اولیه دانش فقه افزون بر تعیین تکلیف مکلفان دارای پیامدها و کارکردهای اجتماعی هم است. این پیامدها به صورت مستقیم و غیرمستقیم نظام‌های مختلف تشکیل دهنده یک جامعه را از خود متأثر می‌سازد و اثرپذیری نظام‌ها از این مؤلفه‌ها به نوبه خود به اثرپذیری یک تمدن از آنها می‌انجامد. این نوشتار با مبنا قرار دادن تقسیم‌بندی مرحوم شهید صدر از مباحث فقهی؛ یعنی تقسیم فقه به چهار باب اصلی عبادات، اموال، آداب شخصی و آداب عمومی با چند زیرشاخه فرعی، کوشیده است دلالت‌های اجتماعی و بالمآل تمدنی آیات فقهی قرآن را بر سه نظام منتخب؛ یعنی نظام فرهنگی و نظام سیاسی و نظام اقتصادی مورد بررسی قرار دهد. یافته‌های این تحقیق حکایتگر آن است که این آیات دربردارنده انبوهی از کارکردهای اجتماعی و تمدنی است که می‌توان آن را ظرفیت تمدنی نامید.

آموزه امت اسلامی در قرآن و بازاندیشی در قابلیت‌های فرهنگی و تمدنی آن

تاکنون موضوع «امت» و «امت اسلامی» بیشتر با رویکرد علوم اجتماعی مورد توجه بوده و کمتر از منظر فرهنگی و تمدنی به آن پرداخته شده است. این نوشتار خواهد کوشید با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی و با استناد به مؤلفه‌های امت از منظر قرآن به تبیین مفهوم و نقش امت در فرایند ساخت تمدن اسلامی پرداخته تا وانماید که این نظریه چه قابلیت‌ها و ظرفیت‌هایی در باروری فرهنگی و نیز تمدن‌سازی دارد. بدیهی است که «مدینه‌النبی» و دوره رشد و شکوفایی تمدن اسلامی، صورت تاریخی و اساس تحلیل آن است. انسجام و همبستگی وثیق اجتماعی، آرمان‌سازی برای تحولات اجتماعی و کارکردهای هویت‌بخش ازجمله یافته‌های این تحقیق در قابلیت‌ها و ظرفیت‌های فرهنگی و تمدنی این آموزه می‌باشد. این جستار؛ «ایجاد عقیده مشترک»، «همسویی در اراده و اندیشه اقوام و ملل»، «درانداختن آیین‌های همگانی»، «نفی مرزبندی‌های قبیله‌ای، اجتماعی، قومی و نژادی» و «یکسان‌سازی و تمایزسازی توأمان» را از قابلیت‌ها و کارکردهای هویت‌بخش آموزه امت اسلامی می‌داند.

بایسته‌های تمدنی سبک زندگی اسلامی از دیدگاه اهل بیت علیه اسلام؛ بررسی موردی جایگاه نظارت اجتماعی

یکی از شاخصه‌های مهم تمدن اسلامی، اسلامی بودن سبک زندگی است که نظارت اجتماعی می‌تواند به تحقق آن کمک کند. نظارت اجتماعی که در فقه اسلامی با عنوان امر به معروف و نهی از منکر شناخته می‌شود به‌عنوان ضامن بقای اسلام و واجبی که به سبب آن، اجرای همه واجبات صورت می‌پذیرد، معرفی شده است. این مقاله با رویکرد کاربردی می‌کوشد رابطه‌ای منطقی بین نظارت اجتماعی و ظهور، استمرار و انحطاط تمدن برقرار کند و با اثبات اهمیت و نقش تعیین کنندة آن در هر یک از این حوزه‌های سه‌گانه، شواهد قرآنی و روایی دلالت کننده بر این موضوع را ارائه کند.

نقد و بررسی رویکرد تاریخی و تمدنی حسن حنفی به اسلام و میراث اسلامی

حسن حنفی از روشنفکران معاصر مصر، سالیانی از عمر خود را به تألیف آثار گوناگونی در حوزه «اسلام و تجدد» و یا به تعبیر او «التجدید و التراث» (بازسازى و میراث) گذرانده و عکس­العمل­های متفاوتی را بر انگیخته است. مبانی نظری او برخاسته از مکاتبی چون پدیدارشناسى هوسرل، مارکسیسم و سوسیالیسم بوده و نسبیت‏گرایی، فایده‏گرایی، قداست‏زدایی، تجربه‏گرایی، اومانیسم و رویکرد تاریخی تمدنی، رهیافت‏هایی است که او در تحلیل میراث اسلامی به کار می­گیرد. او در رویکرد تاریخی و تمدنی خود در بررسی موضوع «میراث اسلامی و تجدد»، برای هر دوره تاریخی و هر تمدنی روحی قائل است؛ به این معنا که اندیشه‏ها در شرایط تاریخی و تمدنی خاصی پدید می‏آیند و هر فکری، اندیشه­ای تمدنی و تعبیری از روح عصر خویش است. او معتقد است ذات و اصل دین تنها یک فرض عقلی و امکانی است که جز از خلال تفسیرهای تاریخی مفسران وجودی ندارد. حنفی با تمایز بین اسلام وحیانی و اسلام تمدنی و کنار گذاشتن اسلام وحیانی، در صدد پی­ریزی مبنایی است تا در مقابل انکار برخی از بنیادی­ترین اصول میراث اسلامی متهم به انکار وحی نشود؛ لذا به تاریخی بودن میراث روی می آورد. میراث از نظر او تعبیری فکری از پدیده‏های هر عصر و تدوینی نظری از ستیزهای فکری آن است؛ میراث امری آسمانی نیست، بلکه تکوینی تاریخی وتطوری اجتماعی دارد. رویکرد تاریخی حنفی با رویکرد مادی­گرایانه او پیوند خورده و تفسیری مادی از نبوت و معاد را رقم زده است. او تمدن غرب را هم تمدنى تاریخى و مرکزگریز دانسته و در مقابل، تمدن اسلامى و آگاهى آن را ماهوى و مرکزگرا معرفی مى‏کند که بر مبناى مرکزیت سلطه و قدرت به وجود آمده است.

تأثیر دعا در رشد و شکوفایی فرهنگی و تمدنی شیعه

دعا راهی مستقیم برای برقراری رابطه بین انسان و خداوند متعال است. راهی که از عمیق­ترین لایه­های درونی انسان آغاز و به بلندترین جایگاه­های وجودی منتهی می­گردد و به همین خاطر همواره جزء اساسی­ترین نیازهای هر انسان، است. شکل، عمق، جهت، محتوا، زمان، مکان و شرایط دعا کننده و دعا تاثیر فراوانی در تربیت، زندگی و پویایی حیات فرد و جامعه دارد. این تحقیق در صدد یافتن تاثیر دعا در ایجاد و کمال فرهنگ و تمدن شیعه می­باشد و در پی اثبات این فرضیه است که «دعا در رشد و شکوفایی فرهنگی و تمدنی شیعه نقش تاثیرگذار دارد».
در این مقاله، به طور تصادفی یک دعا (دعای ندبه)، یک مناجات (مکارم الاخلاق) و یک زیارتنامه (امین الله) از ادعیه­ی مهم و معتبر شیعی با روش تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

کارکرد تمدن دینی، بررسی نظریة دولت قدرت مدار از دیدگاه ابن خلدون

این نوشتار برداشتی از اندیشة ابن خلدون دربارة افت و خیز تمدن را محور بررسی خود قرار داده است که بر اساس آن نوعی سازگاری و همانندی بین ادوار و نسلهای یک حکومت با مراحل تمدن وجود دارد. از نظر مؤلف، ابن خلدون با پایه قرار دادن تمایز بین بداوت و حضارت، نقش سیاست و به تبع آن دولت را در حضارت به معنی تمدن برجسته میسازد و آن را به سه دستة دینیه و عقلیه و مدنیه تقسیم میکند بر اساس یافته های مؤلف، ابن خلدون بر این باور است که به هر اندازه به مثابة نمونة حکومت « خلافت » دولت به دین نزدیک شود بیشتر به سمت مطلوب دینی سوق پیدا خواهد کرد و به هر اندازه از آن فاصله گیرد، بیشتر رنگ و بوی «ملک» به خود خواهد گرفت و فراز و فرود تمدن نیز از همین منطق پیروی میکند

دهقانان در ایران دوره اسلامی

گروه‌های مختلف اجتماع نقش‌های متنوعی را در حفظ دستاوردهای فرهنگی، مذهبی، اقتصادی، سیاسی، نظامی و مانند آن ایفا می‌کنند. دهقانان (دیهکانان) از طبقات برتر و با شرافت و اصالت در ایران پیش و پس از اسلام به شمار می‌روند که از احترام و ارج و قرب خاصی نزد مردم و دولت‌ها برخوردار بودند. آنان در نهایت سعه صدر و بزرگ منشی سعی می‌کردند تا فرهنگ ایرانی همواره پایدار بماند. در واقع دهقانان علاوه بر سهم بسیار در حفظ فرهنگ ایران، خود نیز از جمله کوشاترین افراد در پیشرفت و شکوفایی فرهنگ و تمدن ایران بودند.