نقش باستانشناسی اسلامی در بازشناسی فرهنگ و تمدن اسلامی ایران با تأکید بر سند تحول در علوم انسانی

در این مقاله کوشیده شده، نقش و جایگاه باستانشناسی دوران اسلامی در بازشناسی فرهنگ و تمدن اسلامی مورد ارزیابی قرار گیرد. به همین منظور، ابتدا به تعریف و خاستگاه باستانشناسی اسلامی پرداخته شده است. در ادامه با بررسی دو دوره شاخص فرهنگی در تاریخ ایرانِ دوران اسلامی (حکومت آلبویه و عصر صفوی) عوامل بالندگی و شکوفایی حیات اجتماعی و نیز عوامل رکود در ادوار تاریخی دیگر مورد مطالعه قرار گرفته است. در پایان هم، به راههای تعامل این رشته با حوزه علوم انسانی و فرایند تأثیرگذاری آن بر ارتقای کمی و کیفی مباحث مطرح در علوم انسانی به بحث گذاشته شده است. نگارندگان بر این باورند که باستانشناسی دوران اسلامی میتواند با تأکید بر جنبههای معرفتی دین اسلام و مذهب تشیع در کنار تقویت روحیه همبستگی ملی و منطقهای با توجه به میراث مشترک، نقش بسزایی در احیای فرهنگ و تمدن ایران اسلامی ایفا نماید.
تشیع در عصر غیبت صغرى; تداوم و تحول

غیبت امام دوازدهم وضعیت جدیدى را در جامعه شیعى پدید آورد که موجب تحولاتى در زمینه هاى فرهنگى و علمى آن گردید. این تحولات در ابعاد مختلف فرهنگى به وجود آمد که مهم ترین آن, تغییر مرجعیت علمى شیعیان بود. از ابعاد دیگر مى توان به توسعه مکاتب جدید علمى و گسترش تإلیف و تدوین کتب و مصادر علمى شیعیان اشاره نمود. بررسى وضعیت علمى عصر غیبت صغرى از آن جهت حایز اهمیت است که این عصر دوره گذار و انتقال از یک وضعیت ثابت به وضعیت ثابت دیگر در جامعه شیعه بود. در حقیقت, غیبت صغرى که اتصال دهنده عصر حضور به عصر غیبت کبرى بود, دوره آماده سازى و ایجاد زمینه هاى لازم براى پذیرش غیبت طولانى امام(ع) محسوب گردیده و تحولات علمى پدید آمده در این عصر, گام اولیه براى شکوفایى علمى و فرهنگى تشیع بود.