نگاهی کوتاه به نقش خواص در آغاز نهضت کربلا

يكى از مسائل قابل‌توجه در نهضت حسينى جریان‌های اجتماعى معاصر قيام آن حضرت و نقش آن‌ها در آن قيام است. به‌طورکلی اين جریان‌ها را مى‌‌توان به سه دسته تقسيم كرد: 1. امويان و طرفداران آن‌ها كه از همان ابتدا در مقابل آن حضرت موضع‌گیری كردند؛ 2. طيف قابل‌‌توجهى كه به طرفدارى و حمايت از آن حضرت برخاستند؛ 3. طيف وسيع و گسترده‌‌تر از دو جريان قبل كه به شكلى در اين رابطه بی‌تفاوت باقى ماندند. اين مقاله با بررسى جریان‌های اجتماعى معاصر قيام امام حسين (ع) به نقش آن‌ها در شكل‌‌گيرى و استمرار قيام حسينى پرداخته، موضع‌گیری آن حضرت در مقابل اين جريان‌‌ها را بيان مى‌‌كند. محور بحث در اين مقاله افراد شاخصى هستند كه به نحوى در جامعه معاصر قيام آن حضرت نفوذ داشتند و در حد خويش از بزرگان جامعه اسلامى محسوب شده مردم به عمل و رفتار آن‌ها توجه داشتند و موضع‌‌گيرى آن‌ها در اراده توده مردم مؤثر بوده است. نويسنده در اين رابطه ابتدا به نقش مردم در شروع قيام آن حضرت پرداخته، آنگاه به موضع‌‌گيرى‌‌هاى خواص در قبال اين قيام و واكنش امام حسين (ع) نسبت به اين موضع‌‌گيرى مى‌‌پردازد.

نشانه‌هاي عزت‌نفس در رفتار بازماندگان قيام عاشورا

«وَ لِلَهِ الْعِزَهُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ» (منافقون: 8)؛ همانا عزت از آن خداوند و سپس رسول او و آنگاه مؤمنان است. حضرت زينب (س) از مهم‌ترین و بزرگ‌ترین زنان اسلام و داراي فضايل و كمالات بی‌شمار است. سراسر زندگي اين بانوي بزرگوار اسلام پر از حوادث و مصیبت‌های بزرگ بوده است. توانايي مقابله بااین‌همه مصائب از عنصر رواني به نام «عزت‌نفس» ناشي می‌شود. اين شیر زن دشت كربلا طي چند روز ناملايماتي را تحمل كرد كه هرکدام به‌تنهایی براي از پاي انداختن فرد كافي است. زينب (س) یک‌تنه در مقابل تمام اين مشكلات به مقابله برخاست و طومار ظلم يزيديان را در هم پيچيد و سرافراز و سربلند پيام قيام حسيني را براي همگان روشن كرد. بنابراين، با الهام گرفتن از رفتار عزت‌منشانه در خاندان عصمت و طهارت، به‌ویژه حضرت زهرا (س) و حضرت زينب (س) و اينكه اين رفتارهاي عزتمند ارتباط تنگاتنگي با آموزش‌های مستقيم و غيرمستقيم خانوادگي دارد، می‌توان بیش‌ازپیش خانواده‌های مسلمان به‌ویژه بانوان شيعه را در الگوبرداری از اين رفتارها و انتقال مناسب آن‌ها به فرزندانشان ياري نمود.

ماهيت شناسي قيام عاشورا

بحث‌ها و برداشت‌های گوناگون و گاهی متناقض نسبت به قیام اباعبدالله الحسین شده است که معمولاً بر دو محور می‌چرخند: ماهیت شناسی و غایت شناسی نهضت. لیکن در این مقاله مورد نخست به بررسی و نقد گذاشته شده است. آیا ممکن است قیام امام حسین (ع) نهضتی چند ماهیتی باشد تا همه یا بیشتر برداشت‌ها را بپذیرد؟ نخستین بحث ما بررسی و یافتن پاسخ این سؤال است. نویسنده در ادامه به طرح عمده‌ی دیدگاه‌های مأثور پرداخته است که در ذیل به اهم آن‌ها اشاره می‌شود: 1) قیام انفجاری، نگاهی است برون دینی و احیاناً تحت تأثیر القائات مارکسیستی، که می‌گوید امام از رشد تضادها خواست بهره‌گیری نماید. 2) برخورد عادی دو نوع عصبیت عربی، که ازنظر تحلیل تاریخی اجتماعی، برخورد خصمانه‌ی دو جریان قومی را قهری می‌داند. در این دیدگاه از زاویه‌ی حکومتی به واقعه نگریسته می‌شود. طرفداران آن معتقدند امام برای به دست آوردن قدرت قیام نموده است. این دیدگاه شامل دو نوع برداشت می‌شود: دموکراسی و اقتدارگرایی، که هرکدام مستقلاً موردبررسی قرار می‌گیرد. 3) قضای الهی و فدا شدن برای امت، نیز دیدگاه‌هایی هستند که در این مقاله از آن‌ها بحث می‌شود. نکته‌ی قابل تذکر آن است که نویسنده به‌جز نقد دیدگاه‌ها مبادرت به القای دیدگاهی ننموده و ارزیابی را به عهده‌ی خواننده گذاشته است.

قیام عاشورا از منظر مقام معظم رهبری، درس‌ها و عبرت‌ها

هدف از پژوهش حاضر، بررسى درس‌ها و عبرت‌هاى قيام عاشورا از منظر مقام معظّم رهبرى می‌باشد. از ديدگاه رهبر فرزانه انقلاب اسلامى، امام حسين (ع)، درس‌ها و عبرت‌هاى بزرگى به همه تاريخ داد. در حقيقت، اسلام را هم در زمان خودش و هم در هر زمان ديگرى بيمه نمود. ياد كربلا، اين درس‌ها و عبرت‌ها را پيش چشم مى‌گذارد؛ هر جا فسادى از آن قبيل باشد، امام حسين (ع) در آنجا زنده است و با شيوه و عمل خود می‌گويد كه تكليف چيست و چه بايد كرد؟ قيام جاودانه عاشورا نشان داد كه نظام اسلامى، با ايمان، بصيرت، همت‌هاى بلند، مطرح شدن آرمان‌ها و زنده نگاه‌داشتن شعارها به وجود مى‌آيد، حفظ مى‌شود و پيش مى‌رود. روش پژوهش تحليلى و اسنادى مى‌باشد.

عزت مداری در حادثه‌ی عاشورا و تبلور آن در سیره‌ی حضرت زینب سلام الله علیها

هضت سيدالشهدا يك حماسه بزرگ اسلامي الهی بود كه عزت و كرامت انساني را در ميان مسلمانان زنده كرد. درحالی‌که يك قيامِ به‌ظاهر شکست‌خورده بود. براي اسراي اين قيام عزت و كرامت چه مفهومي داشت؟ تبيين نقش عزت و عزت مداري در واقعه عاشورا و همچنين پرداختن به عزت‌نفس و اقتدار حضرت زينب (س) در اين نوشتار موردبحث قرار می‌گیرد.
اين پژوهش كه به شيوه توصيفي تحليلي انجام شده است می‌رساند كه: حادثه كربلا از بدو امر بر مبناي پاسداري از عزت و كرامت انسان‌ها شكل گرفته است و عزت محوري در گفتار و كردار امام حسين (ع) نمود بارزي دارد. درخشان‌ترین الگوي عزت محوري پس از امام حسين (ع) در عملكرد حضرت زينب (س) قابل‌مشاهده است. حفظ اقتدار و عزت در لباس اسارت، كار بزرگي است كه تنها عقيله بنی‌هاشم توان انجام آن را دارد.

عزت طلبی در نهضت امام حسین علیه السلام

عزت طلبى در نهضت امام حسين (ع) اگر بخواهيم تجلى صفت كمال در زندگى هر امام را به‌عنوان لقب آن حضرت برگزينيم، بايد امام حسين (ع) را «حسين عزيز» بناميم. عنصر «عزت» آن‌چنان در قيام امام حسين (ع) حضور دارد كه مى‌‌توان آن را به‌عنوان يك ملاك و اصلى کلی در نظر گرفته و گزارش‌‌هاى مورخان درباره اين نهضت را با اين ترازو سنجيد و هر گزارشى را كه كمترين شائبه ذلت در آن باشد مردود شمرد. متأسفانه به علت رواج نوعى كج‌‌فهمى در ميان گروه‌هایی از پيروان آن حضرت در طول تاريخ، ارائه چهره‌‌اى رقت‌‌بار، حزن‌‌انگيز و گریه‌آور از نهضت عاشورا، اصل قرار گرفته و در اين راستا از جعل و تحريف در وقايع اين نهضت و ترسيم چهره ذليلانه از آن روى‌‌گردان نشده است. نويسنده در اين مقاله با تبيين مفهوم عزت و نشان دادن آن در كلام و مرام امام حسين (ع) خاندان و اصحاب به‌نقد گزارش‌‌هاى مخالف عزت در نهضت كربلا مى‌‌پردازد.

جامعه‌شناسی تاریخی قیام عاشورا

این نوشتار مقاله ای است از نگاه جامعه شناسی به مسئله تاریخی قیام عاشورا که سر منشأ وقایع بسیاری در جهان اسلام و دیگر جوامع پس از خود گردید.

پژوهشی درباره نام، سن و کیفیت طفل شیرخوار امام حسین علیه السلام

نوشتار حاضر، ابتدا به پژوهش درباره نام طفل شيرخوار امام حسين (ع) پرداخته و سپس به بررسى سن وى و نقد ديدگاه برخى منابع معاصر دراین‌باره می‌پردازد. در ادامه به كيفيت شهادت اين طفل و در پايان، به معرفى و نقد ديدگاه يكى از محققان معاصر درباره دو نفر بودن علی‌اصغر و عبدالله پرداخته است.

پژوهشي درباره فرجام و محل دفن سر مطهر امام حسين علیه السلام و سرهاي ديگر شهدا

پژوهش حاضر به بررسي فرجام سر مطهر امام حسين (ع) و سرهاي ديگر شهدا و محل دفن آن‌ها، در دو بخش پرداخته است: بخش نخست، به فرجام سر امام (ع) و ديدگاه‌هاي مربوط به محل دفن آن مي‌پردازد و پس از بررسي و بازکاوي اقوال متعدد دراین‌باره، قول الحاق سر به بدن مطهر را بر اقوال ديگر ترجيح مي‌دهد. در بخش دوم به نقد و بررسي گزارش‌هاي مربوط به فرجام سرهاي ديگر شهدا پرداخته شده است. بررسي‌ها، اين باور را تقويت مي‌كند كه فرجام و محل دفن سرهاي ديگر شهدا نامعلوم است.

نقد و ارزيابي کتاب «الفتوح» با رويکرد به حادثه کربلا

با کنکاش در منابع تراجم‌نگاری و کتاب‌شناسی‌ قرن‌های سوم و چهارم ‌هجری، درمی‌‌یابیم که کتاب «الفتوح» و نویسنده آن در جایگاه مناسبی قرار ندارند و پیرو آن، زندگی‌نامه ابن اعثم کوفی؛ مشخصات واقعی، مذهب، آثار و سایر ابعاد زندگی وی، به‌طور دقیق شناسایی نشده ‌است. بر پایة بایستگی معرفی و شناخت هرچه بیشتر کتاب «الفتوح» و جستجو در شرح‌حال نویسنده آن، پژوهش حاضر شکل گرفته است. هرچند کتاب «الفتوح» به خاطر برخی از گزارش‌های ناسازگار با مذاق مذهب تسنن، به محاق رانده شده است، باوجوداین، مذهب واقعی نویسنده را می‌توان از آن به ‌دست آورد که شدیداً پایبند مکتب خلفا بوده‌ است. بااینکه ابن اعثم، منابع و مصادر گزارش‌هایش را آن‌گونه‌که باید، به دست نمی‌دهد، کتاب «الفتوح» با توجه به تخصص نویسنده، تخصصی بودن کتاب و تناسب هندسی گزارش‌های تاریخی آن، اطمینان عرفی را برای خوانندگانش به ارمغان می‌آورد.

خلط روایات تاریخی: ‌افسانه ارینب

ضمن بحث و ارائه نظر درباره شخصيت حسين بن علي (ع) و قيام و شهادت ايشان، گاه به داستان زني ارينب نام اشاره می‌شود که يزيد عاشق او شد و معاويه شوهرش را فريفت تا او را طلاق دهد و به همسري يزيد درآيد، اما هنگامی‌که فرستاده معاويه براي خواستگاري او می‌رفت، امام (ع) خواست تا پيشنهاد ازدواج وي را نيز مطرح سازد، ارينب ازدواج با امام را ترجيح داد، اما امام (ع) او را به همسر سابقش برگرداند و گفت که غرض وي از اين ازدواج بازگرداندن او به همسرش بوده است و بدین‌سان عشق يزيد و نقشه معاويه ناکام ماند. اهميت اين داستان در آن است که در بعضي از منابع اين رويداد برساخته را از زمینه‌ها و دلايل تقابل حسين بن علي (ع) با يزيد شمرده‌اند. در اين مقاله روايات مختلف مربوط به اين داستان بررسي و حقيقت ماجرا آشکار می‌گردد.

تحقیقی درباره اربعین حسینی

مسئله اربعين سیدالشهدا (ع) و این‌که آيا خاندان آن حضرت پس از رهايى از اسارت يزيد قصد عزيمت به كربلا را داشته و نيز آيا توانسته‌اند در آن روز به زيارت آن مضجع شريف نائل آيند و مرقد مطهرش را زيارت كنند، ازجمله مسائلى است كه از ديرباز صاحب‌نظران درباره آن اختلاف‌نظر داشته و هريك با استشهاد به ادله تاريخى براى اثبات يا نفى آن تلاش کرده‌اند. در اين مقاله با توجه به متون تاريخى معتبر احتمالات ممكن را تبيين كرده و ضمن بيان نظر مدافعان اين واقعه، ديدگاه خود را مبنى بر نبود دليل كافى و قابل‌اعتماد بر مسئله اربعين سيدالشهدا (ع) تبيين خواهيم نمود. هم‌چنین امكان رسيدن كاروان اسرا را نيز به كربلا در اربعين اول تقریباً ناممكن دانسته و در پايان، دليل الحاق سر مطهر امام حسين (ع) را به جسم شريفش مورد خدشه قرار داده و وجود حديث شريفى كه زيارت اربعين را از علائم مؤمنان می‌شمارد براى استحباب و فضيلت آن زيارت كافى دانسته‌ایم.

مواضع امام حسين (ع) در مقابل معاويه

در این تحقیق برآنیم که ببینیم آیا اباعبدالله علیه السلام در ده سالی که امامتشان مصادف با حکرانی معاویه بود، برای هدایت مردم حرکتی از خود نشان داد یا نه؟ آیا از اسلام در مقابل توطئه های بنی امیه محافظت کرد؟ و در برابر اقدامات انحراف آمیز معاویه مثل بسیاری از صحابه بزرگ آن روز، شیوه اعتراض چگونه بود؟ آیا مواضع او در مقابل معاویه، همان استمرار شیوه صلح آمیز امام حسن علیه السلام بود یا مواضع متفاوتی داشت؟ قبل از ورود به بحث، باید متذکر شوم که ذکر مبارزات آن حضرت با معاویه، بر اساس اهمیت بعضی از موضع گیری هاست، نه طبق نظم تاریخی.

منطق حسيني، رويارو با خشونت و خودکامگي اموي

واژه خشونت در ادبيات سياسى مهروموم‌های اخير نگاه‌های مختلفى را به‌سوی خود معطوف داشته است. اين مفهوم در سه عرصه قابل‌پیگیری و تعريف است: 1. خشونت در عرصه اخلاق فردى؛ در اين عرصه افرادى كه داراى رأفت، عطوفت، عفو و گذشت نيستند و مستبد و خودرأی مى‌باشند، خشن ناميده می‌شوند و اما كسانى كه براى اعتقادات خود ارزش قائل‌اند هستند و در اجراى احكام خدا قاطعيت دارند و در برابر متجاوزان به حدود الهى و براندازان نظام الهى قد علم مى‌كنند و باقدرت آنان را سركوب مى‌سازند و از گناه‌كاران مصرّ متنفرند و براى اظهار نفرت از آنان در صورت لزوم چهره درهم مى‌كنند و… ناميدن اينان به افراد خشن صحيح نيست. 2. خشونت در عرصه سياست و حكمرانى؛ در اين عرصه به افرادى كه فقط با توسل به‌زور، سركوب و تحميل و بدون منطق، دعوت و جذب، براى تصاحب حاكميت اقدام مى‌كنند و در تداوم حاكميت نيز، به همين شيوه‌ها متوسل مى‌شوند، خشن گفته مى‌شود و اين شيوه خشونت‌آميز است؛ اما چنانچه با منطق و دعوت و جذب اقدام شد و موانعى سر راه تبليغ قرار گرفت، توسل به قهر براى رفع آن، خشونت نيست، همچنان كه اگر حاكميت محقّق، مورد تهديد افراد خشن قرار گرفت، سركوب آن قهر و خشونت نيست يا اگر خشونت هم نام بگيرد، جايز و بلكه لازم است. 3. خشونت در عرصه قانون‌گذارى؛ يعنى قانون‌گذار در جعل قانون رعايت تناسب جرم و مجازات را نكرده باشد و بدون وجود جهات تنبيهى و عبرت‌آموزى براى جرم كوچكى مجازات بسيار سختى قرار داده باشد. چنين خشونتى نيز در هيچ‌كدام از احكام و حدود اسلام نيست زيرا در اين احكام و حدود تناسب جرم و كيفر و جنبه‌هاى بازدارندگى و عبرت‌آموزى كاملاً لحاظ شده و آنگاه جعل مجازات شده است. نهضت الهى سيدالشهدا (ع) كه با قاطعيت تمام در مقابله با ظلم و خودكامگى دستگاه بنى‌اميه و ايستادگى آن حضرت بر مواضع به‌حق خويش تا سر حدّ شهادت و اسارت، جاودانه تاريخ شده است، به خاطر برخورد سراسر خشن و ظالمانه بنى‌اميه و جبهه باطل و جان‌فشانى و مقاومت جبهه حق نوعاً در اين فضا و از اين منظر نگريسته شده است كه كاملاً نيز درست است؛ اما در كنار اين نگاه و همراه با آن، مى‌توان يك بعد ديگر نهضت حسينى را نيز موردتوجه و اهتمام قرار داد. مقاله‌اى كه پيش روى داريد با همين نگاه از یک‌سو به خشونت در عرصه اخلاق فردى و عرصه سياست و حكمرانى توجه داشته و اخلاق و سياست خشن و خودكامه امويان را تبيين كرده است و از سوى ديگر اقدام امام حسين (ع) را اقدامى در جهت احياى اخلاق و سياست رحيمانه و ليّنانه پيامبر (ص) و در تقابل با اخلاق و سياست خشن و خودكامه امويان ارزيابى كرده است. نويسنده محترم پس از اين بحث كه خشونت ستیزی يكى از صفات انسان‌هاى كامل و آزاده و از بارزترين بخش‌هاى رسالتِ پيامبر خاتم (ص) مى‌باشد و نبى اسلام با اين ويژگى به اصلاح جامعه قبيله‌ای جاهلى عصر خويش پرداخت، اوج رجعتِ به جاهليت، در نيمه نخست قرن اول اسلامى را در بیعت خواهی يزيد بن معاويه با توسل به خشونت و زور و تزوير مى‌شمارد و تأكيد مى‌كند، كه همين امر حسین بن علی (ع) را به‌عنوان وارث و احياگرِ سنّت پيامبر، به مبارزه با زور مدارى و ديكتاتورى و ارتجاع حزب امرى واداشت. ايشان سپس از مبارزه با استبداد و خودكامگى، رواج فرهنگ گفتمان، احياى فرهنگ محبت و مهربانى؛ به‌عنوان روش‌هاى مبارزه سيدالشهدا (ع) با انحراف باند اموى نام برده و به بحث درباره آن‌ها می‌پردازد.