سیر تحول تبیین‌‌های مورخان مسلمان از قرن چهارم تا هشتم هجری

«تبیین» به‌عنوان مسئله‌ای مهم از مسائل فلسفه تاریخ، علم تاریخ و نیز تاریخ‌‌نگاری با همه انواع، مدل‌‌ها و الگوهایی که دارد، عهده‌دار بیان رابطه منطقی میان رویدادها، تغییرات و تحولات تاریخی از یک سو و چرایی و چگونگی آنها از سوی دیگر است. توجه به روش‌‌ها و الگو‌‌های تاریخ‌نگاری مورخان مسلمان می‌تواند مبادی افکار و ایده‌‌های مربوط به تبیین‌‌ها در ارتباط با رخداد‌‌های تاریخ اسلام را بنمایاند. چنان‌که توجه به انواع تبیین می‌تواند سیر تحول تبیین‌‌ها در تاریخ‌نگاری اسلامی را که درسایه رشد و دگرگونی علمی، عقلی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، توسعه چشمگیری داشته، نشان دهد. در این نوشته با روش تحلیلی تلاش شده است انواع تبیین‌‌ها در آثار مورخان برجسته همچون: طبری، مسعودی، مقدسی، مسکویه، ابن‌کثیر و ابن‌خلدون از قرن چهارم تا هشتم، مورد توجه قرار گیرد. نتیجه آنکه می‌توان از تحول تبیین‌‌ها از روایی صرف به‌سوی تبیین عقلی و پی‌جویی علل و عوامل رخدادها و چرایی‌‌ها و چگونگی‌‌ها سخن گفت.

نقشِ «موضوع» در روشن ساختن مفهومِ «متنِ تاریخ‌ نگارانه»

نبود تصویری روشن از چیستی «متنِ تاریخ‌نگارانه»، مفهوم‌سازی و نظریه‌پردازی در حوزه مطالعاتِ نظریِ دانش تاریخ را با دشواری‌هایی روبه‌رو ساخته است. این دشواری تا تشخیص مصادیق متن تاریخ‌نگارانه از سوی پژوهشگران حوزه تاریخ تاریخ‌نگاری دامن گسترانده است. به نظر می‌رسد برای یافتن راه برون‌رفت از این وضعیت، به الگویی از متون تاریخی نیاز داریم که با تکیه بر آن بتوان به مفهوم متن تاریخ‌نگارانه وضوح بخشید و به مدد آن، تشخیص مصادیق را ضابطه‌مند کرد. این نوشتار با چنین هدفی و با این پیش‌فرض سامان یافته است که گونه‌هایی از آثار مکتوب تاریخی در دست است که بر سر تلقیِ آن‌ها به عنوانِ متنِ تاریخ‌نگارانه، اجماعی نامصرح وجود دارد و بنابراین می‌توان آن‌ها را «متونِ الگو» نامید. بر اساس یافته‌های این مقاله «رخداد تاریخی» را می‌توان فصل مشترک موضوعات این دسته از متون و عنصر بنیادی متون تاریخ‌نگارانه و ملاک تشخیص مصادیق شمرد. بر اساس تعریفی که از «رخداد تاریخی» در متن مقاله ارائه شده است، موضوعاتِ متونی همچون طبقات، سفرنامه، زندگی‌نامه، انساب و مزارات یک موضوع غیرتاریخی است و در نتیجه، ماهیتِ این آثار، متفاوت از ماهیت متون تاریخ‌نگارانه ارزیابی شده است.

نقش اصحاب امام جواد علیه السلام در تاریخ‌نگاری دوره عباسی

بررسی فعالیت‌های گوناگون اصحاب ائمه: ابعاد تازه‌ای از تاریخ تشیع را باز می‌نُمایاند. نقش اصحاب ایرانی ائمه از جنبه‌های گوناگون قابل بررسی است و تأثیر آن‌ها در تاریخ‌نگاری را می‌توان از جمله این نقش‌ها برشمرد. بر اساس گزارش شیخ طوسی (م460هـ‌.ق) 37 تن از 116 نفر اصحاب امام جواد(ع) ایرانی بودند و تنی چند از آنان، در قالب نگارش کتاب و رساله در زمینه سیره، رجال، طبقات، ملاحم و مزارات، نوشته‌های تاریخی قابل ملاحظه‌ای پدید آوردند. این نوشتار ضمن معرفی این آثار، نقش آن‌ها را در تحریف‌زدایی از تاریخ‌نگاری رسمی دوره عباسی و ثبت رویدادها بر اساس معیارهای مکتب اهل بیت(ع) بررسی کرده است.

مقتل نگاری شیعیان (از آغاز تا پایان قرن پنجم هجری)

تأکید قرآن بر توجه به تاریخ و عبرت آموزی از آن سبب توجه مسلمانان به علم تاریخ و تاریخ نگاری گردید. تاریخ نگاری اسلامی در آغازین مرحله خود با سیره نگاری رونق گرفت. شیعیان نیز با وجود همه موانع، سعی خود را به کار بسته و علاوه بر نگارش سیره، در دیگر گونه های تاریخ نگاری از جمله مقتل­نگاری نیز تلاش کردند و آثار با ارزشی را به وجود آوردند. کتاب های مقتل­نگاری شیعیان، بیشتر بیان شرح حال شهادت امامان معصوم ˜ و شخصیت­های برجسته شیعه از جمله حجر بن عدی است. این نوشتار تلاش دارد تا با مراجعه به منابع فهرست نویسی شیعیان از جمله نجاشی، شیخ طوسی و دیگران به گردآوری و بیان شرح حال و شخصیت مقتل نگاران شیعه از آغاز تا پایان قرن پنجم هجری بپردازد.

در تکاپوی تأسیس حکومت دینی: بررسی تاریخی زمینه‌ها و دلایل برآمدن و براندازی نهضت دارالارقم در مالزی

پیشینه روند اسلام‌گرایی در سرزمین‌های آسیای جنوب شرقی اغلب به دهه‌های نخست قرن بیستم میلادی، یعنی دوران مبارزات استقلال‌طلبانه مسلمانان بر ضد استعمارگران اروپایی برمی‌گردد. در بیش‌تر این سرزمین‌ها به دلیل روی کار آمدن حکومت‌های غیردینی پس از کسب استقلال سیاسی، مبارزات اسلام‌گرایان همچنان ادامه یافت و در قالب جنبش‌هایی اسلامی با هدف تأسیس حکومت‌ اسلامی نمایان شد. یکی از مهم‌ترین و اثرگذارترین این جنبش‌ها، نهضت دارالارقم مالزی است که در دوران حیات خود ضمن اثرگذاری بر رشد اسلام‌گرایی در منطقه جنوب شرق آسیا، کوشید با احیای سبک زندگی پیامبر(ص) و دوران صدر اسلام، الگوی نوینی از یک حکومت اسلامی ارائه دهد. این نوشتار با تکیه بر پژوهش‌های دستِ اول در این حوزه، کوشیده است سیر تحولات و فعالیت‌های نهضت دارالارقم برای تأسیس حکومت دینی در مالزی، نقش و جایگاه این نهضت در توسعه روند اسلام‌گرایی در مالزی و کشورهای همسایه آن، و سرانجام چرایی براندازی آن از سوی حکومت مالزی را بررسی کند. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که نهضت دارالارقم با هدف ایجاد حکومتی اسلامی و حفظ هویت اسلامی مسلمانان مالزی در مقابل تغییرات حاصل از توسعه اقتصادی و سکولارسازی ساختار سیاسی حاکم شکل گرفت و سرانجام به دلیل تبدیل شدن به تهدیدی سیاسی برای حکومت مالزی و ترویج برخی عقاید انحرافی، از سوی حکومت این کشور منحل شد.

سیاست‌های مذهبی و وضعیت علمی و آموزشی شامات(از اتابکان زنگی تا پایان ممالیک)

رشد جریان‌های شیعی همواره یکی از دل‌نگرانی‌های حکومت‌ها در منطقه راهبردی شامات ـ شامل سرزمین‌های فعلی سوریه، لبنان، فلسطین و اردن ـ از قرون نخست اسلامی به این سو بوده است. حاکمان این منطقه از زمان اتابکان زنگی (521ـ624هـ‌.ق) تا پایان عصر ممالیک (650ـ922هـ‌.ق) بخشی از سیاست خود برای تقویت مذاهب اهل‌سنت را در قالب مدرسه‌سازی دنبال کردند. این امر به رشد علوم نقلی و ـ به دلیل فقدان پویایی لازم ـ به رواج سلفی‌گری انجامید. در این دوره زمانی، شیعیان نیز با استفاده از همین روش مدرسه‌سازی توانستند زمینه رشد اندیشه‌های شیعی و گسترش آن در مناطق دیگر را فراهم آورند. این نوشتار در پی آن است با واکاوی منابع دست اول تاریخی، سیاست‌های مذهبی و سپس وضعیت علمی و آموزشی شامات را در این مقطع زمانی بررسی کند.

جایگاه سیاسی امارت در همگرایی جامعه و حکومت ایرانی در دوره اسلامی

امارت به عنوان ساختاری سیاسی در ایران دوره اسلامی، که از وجوه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز برخوردار بود، با بهره‌گیری از بسترهای نوظهور پس از اسلام و با به کارگیری سنت‌های سیاسی ایرانی، انسجامی را که لازمه یک سازمان سیاسی وحدت‌بخش بود در جامعه ایرانی تحقق بخشید. این نوشتار با در نظر داشتن سهم امارت‌های سامانی، غزنوی و آل‌بویه در استمرار هویت ایرانی و بهره‌گیری کارآمد از سنت‌های سیاسی پیشین ایران، بر آن است با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی معمول در پژوهش‌های تاریخی به این پرسش مهم پاسخ دهد که این امارت‌ها چه اثری در تحقق نظام سلطنت با رویکرد ایرانی ـ اسلامی داشته‌اند؟ یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که همگرایی سیاسی و اجتماعی ایران دوران اسلامی و کوشش ایرانیان برای استمرار بخشیدن به هویت خویش، برآمده از عملکرد آگاهانه نظام‌های امارتی مذکور بود و امیران این عصر، میان‌پرده تاریخ ایران تا زمان تکوین نظام سلطنتی با رویکرد ایرانی ـ اسلامی را به خوبی پوشش داده‌اند.

فاطمیان از منظر مورخان شرق جهان اسلام با تأکید بر عراق از قرن چهارم تا هفتم هجری قمری

در تاریخ سده‌های میانه، سرزمین­های خلافت عباسی با جنبشی دینی، اجتماعی، فلسفی و سیاسی روبه‌رو شدند که از نظر قدرت سیاسی رقیب دستگاه خلافت بغداد گردید. اسماعیلیان؛ یعنی معتقدان به امامت اسماعیل بن جعفرu، پس از مبارزه‌ای طولانی در نقاط مختلف جهان اسلام، با تشکیل حکومت فاطمیان در شمال آفریقا به سلطه سیاسی دست یافتند و در سال 297 هجری به طور رسمی خلافت خود را آغاز کردند. این مقاله با تکیه بر درکی از مفهوم عینیت تاریخی و با نقد درونی و بیرونیِ گزارش­های مورخان ساکن سرزمین­های شرقی خلافت عباسی را که تحت سیطره سیاسی و عقیدتی عباسیان بودند نشان داده است گرایش­های سیاسی و عقیدتی، مکان رشد و نمو و هویت فردی و خانوادگی مورخان بر گزارش­های آنان از حکومت فاطمیان تأثیر گذاشته و باعث بدبینی عمومی نسبت به فاطمیان شده است.

نقد درونی و بیرونی تاریخ نگاری ابن کثیر در البدایة و النهایة

امکان دستیابی به حقیقت رخداد، یکی از مباحث مهم معرفت شناسی است که تاکنون آرای مختلفی را در پی داشته است. اگرچه امکان دستیابی به کنه امر واقع در پژوهش تاریخی بسیار دشوار می نماید، اما به هر حال، با در نظر گرفتن ملاک هایی که در تاریخ با عنوان «نقد درونی و بیرونی راوی و روایت» از آن یاد می­شود، می­توان میزان خطا را کاهش داده، به واقعیت امر نزدیک تر شد. مورخان نیز به طور عمده در نگارش تاریخ با ملاک هایی خاص به ثبت رخدادهای تاریخی پرداخته اند که تشکیل دهنده تاریخ نگاری آنان است. پرسش محوری این نوشتار این است که از نظر ابن کثیر دمشقی در البدایة و النهایة عناصر اصلی تاریخ نگاری چیست؟ بر اساس نظریه ترکیبی تحلیل انتقادی گفتمان لاکلا و موف و فرکلاف فرضیه مقاله این است که کتاب آسمانی (قرآن)، سنت پیامبر6 و عقل با تکیه بر مذهب شافعی عناصر اصلی سازنده تاریخ نگاری ابن کثیر می باشد. نگارنده با نگرش انتقادی، ضمن اثبات فرضیه، درصد خطای ابن کثیر از اصول خود را در یک نمونه (روایت ائمه اثنی عشر) تجزیه و تحلیل می نماید.

پژوهشی در تاریخنگاری مغرب اسلامی؛ بررسی البیان المغرب فی اخبار الاندلس و المغرب

ابوالعباس احمد بن محمد بن عذاری مشهورترین مورخ مغربی پیش از ابن خلدون است که با نگارش البیان المغرب فی اخبار الاندلُس و المغرِب یکی از مهمترین نوشته های تاریخی مغرب اسلامی را پدید آورد. این مقاله به بازشناسی و تبیین جایگاه این کتاب در بین نوشته های تاریخی مغرب اسلامی، شیوه تألیف و منابع مورد استفاده مؤلف پرداخته و بدین نتیجه دست یافته است که به رغم نگارش آن در قرن هشتم، کتاب متضمن اخبار بسیار و روایات نادری است که جایگاه کتاب را تا حد منبعی دست اول ارتقا داده است. بعلاوه شیوة تألیف اخبار تاریخی آن، تلفیقی است از شیوه های سالشمار و موضوعی که با اسلوبی ساده و روان نگاشته شده است.

کتاب شناسی تاریخ بیهقی

کتاب‌شناسی حاضر 270 کتاب، مقاله و پایان‌نامه با موضوع تاریخ بیهقی را در بر دارد. این مقاله از منظر حوزه‌هایی چون تاریخ، تاریخ نگاری، جغرافیا، جامعه شناسی، فرهنگ، فلسفه، اخلاق، سیاست، لغت، نسخه‌شناسی، نگارش، زبان‌شناسی، دستور زبان و شرح متون به تاریخ بیهقی می‌پردازد. از سوی دیگر در آن سعی شده است تصحیح‌ها، شروح و چاپ‌های گوناگون بیهقی و نیز ترجمه‌های عربی، انگلیسی و روسی آن معرفی گردد. همچنین نسخه‌های بریل و صوتی موجود شناسانده شده است. گستره و تنوع مدخلها می­تواند در گشودن افقهایی نو در مواجهه با منابع تاریخی برای دانش­پژوهان حوزة تاریخ سودمند باشد.

آغاز ماموریت جناب مسلم و ماجرا های پس از آن(بخش سوم)

پس از شهادت جناب مسلم نوبت به شهادت یکی دیگراز بزرگان کوفه یعنی هانی بن عروه رسید شیعه‌ای مخلص، یاری باوفا و باحمیت و کسی که در رکابش چهارهزار سواره و هشت هزار پیاده حرکت می‌کردند، رادر حضور مردم، مردمی سست عنصر و ترسو و بی‌وفا به شهادت رساندند و یک نفر از آن دوازده‌ هزار نفر پا به رکاب، جلو نیامد و به حمایت از هانی برنخاست و برای نجات او قدمی برنداشت تا برگ دیگری از خیانت، بزدلی و بیچارگی را از خود در تاریخ ثبت کنند، سن شریف آن پیرمرد مجاهد در آن موقع نود و چند سال بوده است. ابن زیاد دو پیک را  با نامه ای همراه سرهای مقدس مسلم و هانی برای یزید به شام فرستاد. یزید دستور داد که سرها را بر دروازه‌ی دمشق آویزان کنند و پس از اطلاع از اتفاقات کوفه نامه‌ای برای عبیدالله فرستاد و از او تقدیر و تشکر کرد و او را ستود .امام حسین (ع) در مسیر کوفه و در منزل ثَعلَبِیَّه، از شهادت مسلم و هانی و این‌که در بازار کوفه جسدشان را روی زمین می‌کشیدند، مطلع شد.

آغاز ماموریت جناب مسلم و ماجرا های پس از آن(بخش دوم)

در واکنش به دستگیری هانی بن عروه حضرت مسلم در صدد برآمد تا قصر عبید الله را محاصره کند ابن زیاد به سران و اشراف کوفه که نزد وی بودند دستور داد بروند و اقوام خود را از اطراف مسلم پراکنده کنند و گرنه گردن همه آنها را خواهد زد آنها هم از روی دیوارهای قصر با مردم سخن گفتند و آنها را از عقوبت دولت ترساندند تا آنکه گروه بسیاری از قوم و قیبله آنان صحنه را خالی گذاشتند و مردمی که خود نامه نوشته بودند در میدان عمل و لحظات سرنوشت ساز در جبهه مخالف قرار گرفتند و اتحاد خود را بر هم زدند  ،خیانت سران قبایل و افراد با نفوذ کوفه وتهدیدهای توخالی مزدوران ابن زیاد اثر خود را گذاشت و سبب پراکندگی مردم از اطراف حضرت مسلم شدآن جناب به خانه ای پناه برد اما عاقبت توسط ماموران ابن زیاد محاصره شدو پس از نبردفراوان در حالی که زخم های فراوان بر تن داشت دستگیر گردید، وی در همان حال از یکی از لشگریان خواست تا پیکی به سوی امام حسین (ع) بفرستد و جریان اسارت خود و قصه بی وفایی و پیمان شکنی کوفیان را برای حضرت باز گوید و او را از آمدن به کوفه منع نماید  .به دستور ابن زیاد حضرت مسلم  را بالای دار الاماره برده و در برابر چشمان مردمی که بیرون قصر جمع شده بودند گردن زدند و بدنش را به پایین قصر انداختند شهادت وی درنهم ذیحجه روز عرفه سال شصت هجری  بود .

آغاز مأموریت جناب مسلم و ماجراهای پس از آن(بخش اول)

جناب مسلم درروز پنجم شوال وارد شهر کوفه شد شهری حادثه خیز با گرایش و افکار مختلف و به خانه مختارثقفی رفت . با جمع شدن شیعیان کوفه حضرت مسلم نامه امام را برای آنان خواند ودر نخستین وهله پس از ورود به کوفه ،به گرفتن بیعت از مردم پرداخت و 27 روز قبل از شهادتش در نامه ای به امام حسین (ع) در مکه خبر از بیعت مردم داد. خیلی زود خبرآمدن جناب مسلم به کوفه  توسط جاسوسان یزید منتشر شد ،اولین اقدام یزید در واکنش به این جریان ،نصب عبید الله بن زیاد به امارت کوفه و بصره بود ،ابن زیاد با ایجاد جو رعب و وحشت ، تهدید روسا و بزرگا ن و سر شناسان شهربه تضعیف فعالیت های حضرت مسلم و از جنب و جوش افتادن نهضتی که با استقبال پرشورمردم در حال گسترش بود،پرداخت. او برای خنثی کردن فعالیت های حضرت مسلم و شکست دادنش دو نقشه کلی داشت : نخست تهدید سران شهر و چهره های با نفوذ،دوم تعقیب و جست وجوی حضرت مسلم و طرفدارانش که در هر دو مورد موفقیت های زیادی هم به دست آورد .،درمدت زمانی که حضرت مسلم درمنزل یکی از بزرگان کوفه اقامت داشت ،طرح پیشنهاد ترور ابن زیاد را به دلیل رعایت مسائل اخلاقی که از ویژگی های برجسته اهل بیت (ع) و پیروان آنان بودنپذیرفت و مجبور شد محل اقامت خود را به دلایل امنیتی تغییر دهد .