برچسب: تاریخ شیعه

راهکار امام حسن علیه السّلام برای جذب مردم

امام مجتبی می‌بیند نمی‌شود با این مردم حرف زد. چطور آن‌ها را جذب بکند؟ امام می‌بیند این مردم دنیا پرست هستند، مال دوست هستند، دنیاخواه هستند. فعلاً هم درمان نمی‌شوند؛ چه کار بکنم این‌ها اهل بیت پیغمبر را فراموش نکنند؟ این‌ها باید اسم اهل بیت پیغمبر بیاید بگویند: رگ حیات، بگویند: مبدأ فیض. بگویند: پناهگاه. […]

غربت امام حسن علیه السلام، یعنی چه

حضرت مجتبی ذرّه‌ای خم به ابرو نیاورد. در مدینه در اوج غربت است. حکومت هم ندارد. داخلی‌ها، خودی‌ها، سربازهای داخلی هم که هر وقت رد می‌شود اشاره می‌کنند نستجیر بالله این ما را ذلیل کرد. یک وقت غربت این است که آدم با دشمن باید بنشیند، معاویه توهین بکند. یک وقت سلیمان صرد خزائی سست […]

قابل مقایسه نبودن غربت امام حسن علیه السّلام با امیر المؤمنین علیه السّلام

همین‌طور شد که سپاه امام حسن علیه السّلام را یک به یک خالی کردند، رفتند. خوب آن‌ها هم توجیه کردند. عبیدالله بن عبّاس گفت: معاویه دو تا از فرزندان من را سر بریده است، زن من دیوانه شده است که جلوی چشم او فرزندانش را سر بریدند، دوباره بروم بجنگم دوباره خون بدهم؟ رفت سراغ […]

اوضاع حکومت امام حسن علیه السّلام و غربت ایشان

می‌دانید روضه‌ای که پیغمبر صلوات الله علیه برای امام حسن علیه السّلام خوانده است روضه‌ی غربت است. بحث ما هم غربت است؛ حیفم آمد این را نگویم. حضرت مجتبی صلوات الله علیه بعد از امیر المؤمنین علیه السّلام که به حکومت رسید، شش ماه نشد آن حکومت… خود امیر المؤمنین علیه السّلام هم بود کمتر […]

انکار آفتاب

برگرفته از کتاب «الدین الخالص» و کتاب «سیر أعلام النبلاء»

عدم ناامیدی ائمّه علیهم السّلام در هدایت مردم در عصر غربت خود

ما در دعاهای خود، زیارت‌های خود می‌گوییم: «وَ اسْتَعْمِلْنِي» من را هم به کار بگیر. چقدر دوست داریم ما هم در یک جایی نوکری بکنیم، خادمی بکنیم، ما نوکر شما باشیم. یک باری بردارم، آن بار را که کسی برنمی‌دارد. عرض کردیم امام معصوم غربتی داشتند، ائمّه‌ی ما علیهم صلوات الله که اگر آن غربت […]

تهمت به شیعیان

برگرفته از کتاب «الفتاوی الحدیثیة» و کتاب «مسائل الإمام ابن باز»

اهمّیّت گریه کردن برای سیّد الشّهدا علیه السّلام

یک بخش مهمّی از وظایف ما این است که ما درست انتقال بدهیم. چقدر لذت بخش است این‌که حضرت صادق روحی له الفداء به ابان بن تغلب می‌گوید: در مسجد مدینه بنشین و بین بقیه‌ی فتوا بده. من دوست دارم وقتی در مسجد می‌آیند تو را ببینند. بعد بگویند: این شیعه‌ی امام صادق علیه السّلام […]

امام، پدرِ مهربان است

می آمد و می‌گفت حسن بن علی کجا است، در شهر می‌گشت و حضرت را پیدا می‌کرد و شروع به فحاشی می‌کرد. امام می‌داند یک کسی به او یاد داده است، او اشتباه کرده است، کسی که قدرت تحلیل ندارد بی‌جهت عضو یک کانالی می‌شود. حالا اگر نتوانسته تحلیل کند، خوانده و باور هم کرده […]