مفهوم شناسي عصمت در افق انديشه هاي شيعي

از جمله مسايل کلامي که از ديرباز نزد متکلمان مسلمان مورد مناقشه بوده، تلاش در فهم معناي عصمت پيامبران و ائمه و چگونگي آن است؛ به گونه اي که در تبيين موضوع عصمت با رويکردها و سازوکارهاي متفاوتي مواجهيم که در صورت اعتقاد به هر کدام، اين مفهوم داراي ساختاري متفاوت از ديگري خواهد بود؛ چنانچه اگر برداشت از عصمت با نگرشي غيرقابل توصيف با ادراک بشري همراه باشد، تنها داراي مفهومي افاضه اي است؛ ولي اگر با نگرشي اکتسابي و تجربه مند همراه گردد، معلول دو پديده علم و اراده و دسترسي به آن در مراتب متفاوت ممکن خواهد بود.
در اين مقاله سعي شده با کاوش در انديشه انديشمندان شيعي، ديدگاه هايي که ايشان از مفهوم عصمت ارايه داده اند، بررسي گردد و در پايان بر اين باور تاکيد مي نمايد که عصمت خصيصه اي متعالي است که نه تنها معصوم را از ديگر همنوعان خود متمايز نساخته است، بلکه اين ويژگي براي او از کمالات اختياري به شمار مي آيد.

ميرسيدعلي همداني مروج تشيع در کشمير (ايران صغير)

ميرسيدعلي از عارفان بزرگ شيعه است. وي در همدان در خانداني ثروتمند و اهل سياست به دنيا آمد، اما خود در جواني توجه چنداني به سياست نداشت. همداني در علوم مختلف اسلامي تبحر داشت و قطبيت سلسله «ذهبيه رضويه» از آن او بود. از نکات جالب زندگي ميرسيدعلي همداني سفرهاي بسيار اوست که هدف آن تبليغ دين و راهنمايي مردم بود. سفرهاي متعدد او به کشمير، اين ديار را به پايگاه استواري براي اسلام تبديل کرد. برخي از ملاحضات صوري همداني در مکاتباتش با حاکمان سني باعث شد تعدادي از نويسندگان، وي را از صوفيان سني برشمارند، در حالي که مدارک روشني دال بر تشيع او موجود است. زمانه همداني مصادف است با حمله مغول به ايران. از وي آثار و نوشته هاي متعددي برجاي مانده که بسياري از آنها به صورت خطي است و به چاپ نرسيده است.

فرانقش هدايتگري و سيره اجتماعي فاطمه عليها السلام

سيره اجتماعي فاطمه (عليها السلام) را بر اساس تعامل بين شبکه ارتباطات اجتماعي آن حضرت و مولفه هاي موثر بر منزلت ايشان، مي توان به دست آورد. منزلت ايشان از سه خاستگاه متاثر بود: نخست برخورداري از سرشتي پاک، ديگري وابستگي به خانواده اي پاک و برگزيده و سوم شهروندي جامعه اسلامي. شبکه ارتباطات اجتماعي فاطمه(عليها السلام) را نيز خانواده، خويشاوندان، خواص صحابه پيامبر(صلي اله عليه و آله) و صاحب نفوذان مدينه، زنان مدينه، مراجعه کنندگان براي تقاضاهاي مالي يا علمي و سرانجام توده مردم تشکيل مي داد. هدايتگري به مثابه يک فرانقش همه نقش ها و ابعاد سيره اجتماعي فاطمه (عليها السلام) را زيرمجموعه خود قرار مي دهد. در اين مقاله، بخشي از يافته هاي مربوط به سيره اجتماعي فاطمه (عليها السلام) با محوريت ارايه الگوي زيستي همسان با توده مردم و معطوف به فرانقش هدايتگري به عنوان درآمدي بر شناخت سيره اجتماعي آن بانوي بزرگوار، مورد بررسي قرار گرفته است.

نقش نخبگان شيعي عراق در تحولات سياسي کشور (1921ـ1958)

تحولات اخير عراق، يکي از عوامل مهم گسترش مطالعات مربوط به آن از آغاز تشکيل دولت ملي و حتي قبل از آن و اثرات آن بر تاريخ سياسي و اجتماعي کشور است. در اين مقاله تلاش شده است از يک سو نقش علماي دين و نخبگان شيعي در انقلاب سال بيست (1920) عراق و تشکيل اولين دولت ملي عراق مورد بحث و بررسي قرار گيرد و از سوي ديگر نمونه هايي از طرد و محروميت آنان در طول تاريخ، حتي پس از انقلاب سال بيست، از مناصب سياسي و حکومتي و مسلط کردن اقليت اهل سنت بر اکثريت شيعيان مطرح گردد.
در شرايط کنوني، تحول اساسي در حاکميت عراق و دستيابي شيعيان به قدرت سياسي، با کمک آمريکا به وجود آمده است که علي رغم ضرورت اجتماعي ـ سياسي بودن، از شکنندگي ويژه اي نيز برخوردار است. شکنندگي مزبور از آنجا ناشي مي شود که شرايط کنوني تا اندازه زيادي به درجه وابستگي حکومت جديد به آمريکا و پذيرش خواسته هاي آن بستگي دارد.

منقبت حضرت علي (عليه السلام) در مثنوي هاي چهارگانه عطارنيشابوري

توجه به مدح، منقبت و زندگي حضرت علي (عليه السلام) از جمله بخش هاي نخستين اکثر مثنوي هاي فارسي، بهويژه مثنوي هاي حکمي و عرفاني است. شاعر در اين بخش ضمن برشمردن صفات و ويژگي هاي ايشان، بسياري از حوادث مهم زندگي حضرت را به صورت موجز بيان مي کند.
پژوهش حاضر، بررسي اين موضوع در چهار مثنوي اسرارنامه، الهي نامه، مصيبت نامه و منطق الطير عطار نيشابوري است. در اين تحقيق، ابتدا صفات و ويژگي هاي حضرت امير (عليه السلام) دسته بندي و تحليل شده است، سپس مسايل و حوادث مربوط به ايشان با عنوان اشارات استخراج شده، بر اساس مستندات تاريخي و تفسيري بررسي گشته است. در بخش سوم نيز آيات و احاديثي که در شأن علي (عليه السلام) آمده، يا احاديثي که از ايشان نقل شده و عطار بدان ها پرداخته است، بررسي شده است.

خدمات علمي جابربن يزيد جعفي به اسلام و شيعه

ابومحمد جابر بن يزيد جعفي کوفي (حدود 50ـ128 ق) از تابعان و از اصحاب نامدار و مورد وثوق امام باقر و امام صادق(عليهما السلام)است. او در اواخر دوره اموي، يک مرجع عمده درباره علوم ديني زمانش به شمار مي رفت. عمده فعاليت هاي علمي اين عالم برجسته شيعي و شاگرد مکتب اهل بيت(عليهم السلام) در شاخه هاي تفسير، حديث، تاريخ، فقه و کلام بوده، از آن جا که شاگردان نامداري از شيعه و سني داشته است، سهم فراواني در توسعه اين علوم در بين عامه مسلمانان و به خصوص شيعيان امامي داشته است.

تجلي عاشورا و انقلاب حسيني در شعر شيعه

اين مقاله با بررسي زمينه هاي تاريخي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي و ادبي شعر حماسي ـ آييني عاشورايي، دوره شکل گيري و تحول آغازين و ساختار آن را تبيين مي کند و ارزش هاي ديني نهفته در قيام کربلا، همچون استمرار غدير و ولايت، تولي و تبري، جهاد و شهادت و انتظار را منعکس مي سازد. در ادامه، شيوه هاي تبليغ و ترويج آرمان هاي انساني و اسلامي همانند ظلم ستيزي و عدالت محوري و انديشه هاي انقلابي تشيع را مطرح مي نمايد. مقاله حاضر، در موضوعات يادشده، نمونه هاي تأمل برانگيز و آموزنده را از گستره ادبيات عربي ارايه مي دهد و در پايان به بررسي پيامدهاي ارزشي و ادبي اين شعر مي پردازد.

اهم مباني تفسير قرآن از منظر مفسران شيعه

مباني تفسير قرآن يکي از مهم ترين مباحث در حوزه علوم قرآني به شمار مي آيد و پيوسته مورد توجه و اهتمام قرآن پژوهان و علاقه مندان به قرآن کريم به ويژه مفسران بزرگ شيعه بوده است. مقاله حاضر با هدف بررسي اهم مباني و پيش فرض هاي مفسران قرآن در تفسير تدوين شده است. در اين پژوهش، سعي شده است که کامل ترين و اهم مباني از منظر مفسران شيعه برگزيده شود و مورد تحليل قرار گيرد. انواع مباني تفسير قرآن از منظر مفسران شيعه عبارتند از: قدسي بودن قرآن، نص و قرائت واحد قرآن، امکان و جواز تفسير، حجيت ظهور قرآن، نياز مخاطبان قرآن به تفسير، ساختار چندمعنايي قرآن، زبان قرآن، منابع تفسير قرآن، انسجام و پيوستگي آيات، و جامعيت قرآن; که در اين مقاله به اهمّ آنها که قدسي بودن قرآن، امکان و جواز تفسير، ساختار چندمعنايي قرآن، زبان قرآن و انسجام و پيوستگي آيات مي باشند، پرداخته مي شود.

استعمار انگليس و حکومت شيعي اود (1722- 1856 م)

حکومت شيعي «اود» توسط يک ايراني به نام ميرمحمدامين ملقب به سعادت خان در سال 1722 ميلادي در منطقه اود هند تاسيس شد. جانشينان سعادت خان تا سال 1819 به صورت نمادين خود را نايب و نماينده امپراطوري مغول دهلي قلمداد مي کردند و عنوان نواب را برگزيده بودند؛ اما از اين سال تا 1857 به تشويق انگليسي ها، از عنوان پادشاه که به منزله اعلام استقلال از امپراطوري مغول محسوب مي شد، بهره گرفتند.
ارتباط اين حکومت با کمپاني هندشرقي به عنوان نماينده استعمار انگليس، زماني آغاز شد که نواب شجاع الدوله در حمايت از حکمران پناهنده بنگال، ميرقاسم در نبرد بکسر با انگليسي ها روبرو شد و شکست او منجر به تن دادن به معاهده بنارس (1765) گرديد که بر اساس آن امتيازات گسترده اي به انگليسي ها واگذار شد. از اين زمان، انگليسي ها با معاهدات متعدد و از جمله امتياز استقرار نماينده انگليس در دربار اود و نفوذ در مقامات بلندپايه، در ابتداي سده نوزدهم آن را تحت الحمايه خويش ساختند و در نهايت اين حکومت را که بر شيعيان هند اهميت خاصي داشت، در سال 1857 م از ميان برداشتند.

ژئوپليتيک شيعه در لبنان قبل و بعد از جنگ 33 روزه

در اين نوشتار به تغييرات ژئوپليتيکي شيعه در لبنان قبل و بعد از جنگ 33 روزه پرداخته شده است. سوال اصلي اين است که جنگ 33 روزه براي شيعيان اين کشور چه نوع تغييرات ژئوپليتيکي به همراه داشته است؟
قبل از جنگ را مي توان به سه دوره تقسيم کرد: 1. دوران ضعف ژئوپليتيکي مربوط به قبل از دهه 1960 م؛ 2. آغاز دوران باور ژئوپليتيکي که با فعاليت امام موسي صدر آغاز شد؛ 3. آغاز گسترش قلمرو ژئوپليتيکي که با مقاومت غيررسمي حزب الله در مقابل متجاوزان صهيونيستي در 1982 آغاز شد و با اقدامات رسمي نظامي تحت عنوان مقاومت اسلامي و مشارکت فعال سياسي در انتخابات مجلس و شوراهاي شهر و روستا تداوم يافت.
تفاوت اصلي دوره بعد از جنگ، گسترش و تثبيت وزن و قلمرو ژئوپليتيکي شيعه در لبنان است؛ به طوري که تصميم سازي در لبنان بدون توجه به خواست و اراده شيعيان امکان پذير نمي باشد. در سطح بين المللي بسياري از دولت ها و ملت ها اقدامات نظامي و سياسي حزب الله را مشروع قلمداد کرده، مورد حمايت قرار داده اند؛ در همين راستا سيدحسن نصرالله به عنوان محبوب ترين چهره سياسي جهان عرب مطرح شده است.

بررسي پديدارشناختي پديده چنار خونبار الموت قزوين

در اين مقاله موضوع جاري شدن خون از درختي در زرآباد قزوين، معروف به «چنار خونبار» در روز عاشورا مورد بررسي انسان شناختي قرار گرفته است. نگارنده با تلقي موضوع به عنوان يك «پديده اجتماعي تام» و با بهره گيري از تكنيك هاي مختلف، تلاش مي كند از جنبه هاي مختلف، ابهامات را شفاف نمايد. يافته هاي پژوهش چنين است: بر اساس آزمايش انجام گرفته، ماده مترشحه از چنار ماهيت خوني ندارد، بلكه صمغ ويژه اي است كه بر خلاف ساير صمغ ها پس از جريان يافتن، خشك مي شود. رابطه علي ميان عاشورا و جريان صمغ اثبات نمي شود؛ حداكثر يك رابطه تقارن است؛ زيرا جريان صمغ در ساير ايام نيز قابل مشاهده است. آنچه بر مردم پديدار مي شود، حاصل نگرش آنها به موضوع بوده است و هيچ گونه تصنعي در بين نيست؛ از اين رو هر آنچه مردم احساس مي كنند، بيشتر از واقعيت به ذهنيت شان نزديك است.

رشد هويت اسلامي – شيعي در جمهوري آذربايجان

جمهوري آذربايجان نه تنها كشوري اسلامي است، بلكه بسط دهنده هويت ايراني ـ شيعي تلقي مي شود؛ چه اينكه تقريبا 75 درصد آذربايجاني ها شيعي هستند. در اين مقاله با يك نگاه تاريخي، به نقش اسلام و شيعه مي پردازيم. عناصر تشكيل دهنده هويت اين جمهوري عبارتند از: مذهب شيعي، زبان تركي، انديشه تاريخ مشترك و مجموعه هنجارهاي فرهنگي؛ همچنين مولفه هاي تشكيل دهنده سياست اين كشور تركيبي از عوامل تاريخي و شيعي است؛ با اين تفاوت كه عنصر مذهب، نقش مشروعيت بخشي نظام سياسي را بر عهده دارد.
در اين نوشته، اسلام در پنج لايه مورد بررسي قرار گرفته است: 1. روحانيت؛ 2. زيارتگاه ها؛ 3. رهبران مذهبي سنتي؛ 4. احزاب اسلامي؛ 5. روشنفكران مسلمان.
با توجه به اين لايه ها، علي رغم نفوذ سلفي ها و بنيادگراها در آسياي مركزي و قفقاز، شاهد آنيم كه به دليل شيعي بودن جمهوري آذربايجان، ايشان از نفوذ كمتري برخوردارند.

روحانيت و موقعيت جديد

اگر روحانيت شيعه به عنوان يک نيروي فعال در عرصه هاي سياسي – اجتماعي ايران، خصوصا در يکصد و پنجاه ساله اخير، بخواهد همچنان نقش و حضوري موثر در فرايندهاي جاري و آتي اين جامعه داشته باشد، بايد وقوف و اشراف بيشتري بر اوضاع و شرايط جديد پيدا کند. «موقعيت جديد» برحسب ويژگي هاي مورد اشاره در اين مقاله، محصول مجموعه تحولاتي است که در سطوح مختلف «جهاني»، «ساختاري» و «ارتباطي» رخ داده و تاثيرات خود را بر «روحانيت» و «مخاطبان» و مناسبات في مابين آنها باقي گذارده است. روحانيت علاوه بر درک جامعي از موقعيت جديد، نياز دارد از طريق بازيابي جوهره وجودي، به بازبيني نقش، کارکرد و رويه هاي سنتي و جاري خويش بنشيند و با قبول برخي تغييرات ارادي، آگاهانه و به موقع، خود را براي مديريت تغييرات لازم در محيط و ديگران آماده سازد.

تحريري نو بر مفهوم جبر و اختيار از نظر شيعه

در اين مقاله، در مورد معناي حقيقي اختيار و اهميت آن در اخلاق و عرفان و «معرفه النفس» و شناخت محدوده اختيار انسان با توجه به آيات و روايات معصومين عليهم السلام از ديدگاه شيعه اماميه سخن گفته شده است.
اصل اين مقاله، طرح موضوع تفاوت اراده و اختيار، معيار فضيلت بودن اختيار و معيار مسووليت بودن اراده مي باشد. در اين زمينه، ضمن رد فصل «متحرك بالإِراده» بودن براي حيوان و قرار دادن «متحرك بالميل و الشوق» بودن به جاي آن، اثبات شده است كه عقل و اراده همدوش هم بوده، هر دو فصل مميز انسان است، لكن برخورداري تكويني از قدرت اراده و عقل، ملاك ارزش آدمي نيست؛ زيرا اراده و عقل ظاهري مي تواند در خدمت نفسانيات وي قرار گيرد و او را از حيوان پست تر و خطرناك تر سازد. آنچه در حقيقت از نظر تشيع معيار فضيلت است، اختيار و عقل الهي و نه اراده و عقل ظاهري و استدلالي است.