منزلت اجتماعي و جايگاه سياسي نخبگان شيعه اماميه در قرون چهارم تا ششم قمري بر اساس گزارش کتاب النقض

بنابرآنچه که در کتاب النقض از قول نويسنده کتاب فضائح الروافض نقل شده، نخبگان شيعي، اقليتي درمانده و مطرود به تصوير کشيده مي شدند که منزلت و پايگاه اجتماعي و موقعيت سياسي مناسبي در جامعه اسلامي نداشته اند. عبدالجليل قزويني در جواب، بنابر مستندات تاريخي، سخن مخالف را رد کرده و مدعي است که نخبگان شيعي، از منزلت اجتماعي و سياسي والايي برخوردار بوده و در تغييرات سياسي و اجتماعي جامعه نقش فعال، موثر و محققي ايفا نموده اند و علي رغم آزارها و تعقيب و تکذيب هاي گاه و بيگاه، طيفي مقبول و محبوب در جامعه اسلامي محسوب شده اند. در اين مقاله با توجه به شاخص هايي نظير داشتن قدرت،ثروت، شهرت، الگوسازي، شرکت در تصميم گيري ها و… که در کنش اجتماعي، و نظريات مربوط به گردش نخبگان مطرح است، منزلت اجتماعي و جايگاه سياسي نخبگان شيعه، عمدتا مستند به اثر عبدالجليل قزويني مورد بررسي قرار گرفته است.

بررسي آراي تاريخي دکتـر محمد عبـدالرحمـن و بن عباس معتوق در ارتباط با آل بويه، شيعه و عباسيان

فرامانروايان آل بويه به عنوان دولتي شيعي و برخوردار از سنت هاي سياسي و ميراث فرهنگي ايراني، صميمانه به پيشرفت علم و تمدن اسلامي خدمت کردند. صبغه ايراني و رنگ مذهبي شيعه آنان، خاصه تسامح و تساهل ايشان که ناشي از تفکر عقلاني شيعه است، دو جرم بزرگ و گناه نابخشودني از نظر نويسندگان کتاب هاي خيانات الشيعه و اثرها في هزائم الامه الاسلاميه و حياه العلميه في العراق خلال العصر البويهي، است. با آنکه عهد آل بويه را دوران شکوفايي علمي و عصر طلايي توصيف کرده اند، ولي آثار مزبور، ضمن نفي نقش خاندان حکومتگر بويه در ايجاد نشاط علمي، عظمت حيات علمي در اين روزگار را نتيجه روند طبيعي خلافت عباسي به حساب آورده اند و تسلط آنان را بر بغداد و خلافت اسلامي و مذاهب اهل سنت، خطر بزرگ دانسته اند و تلاش آنان در گسترش فرهنگ و آموزه هاي شيعي را خيانت به تاريخ اسلامي و دليل نابودي عقيده، فکر و ميراث امت اسلامي گفته اند. در اين مقاله، برخي آراي تاريخي درباره آل بويه و شيعه در ارتباط با خلافت عباسي، مذاهب اهل سنت و اوضاع علمي و فرهنگي اين دوره با محوريت آثار فوق، مورد نقد و تحليل تاريخي قرار گرفته است.

بررسي آثار تمدن ايراني، شيعي در منطقه ارمنستان

از حکومت صفويه در ارمنستان تا امضاي قرارداد ترکمانچاي نزديک به سيصد سال طول کشيد. در طول اين سه سده، ايران اسلامي که خود به تشيع گرويده بود، آثاري از تمدن خود را در آن منطقه به جاي گذارد. وجه مشترک همه سلسله هايي که در اين دوره به حکومت رسيدند، قدرت معنوي آموزه هاي تئوريک و عملي مذهب تشيع بود که در بستر فرهنگ متعالي ايراني به خوبي رشد کرده بود.
متاسفانه بسياري از آن آثار در اثر ناملايمات طبيعي روزگار و عناد و بي مهري کمونيسم از بين رفته است؛ تاريخ نگاري درستي نيز صورت نگرفته است و اطلاعات دقيق و جامعي در دست نيست.
آنچه نويسندگان بيشتر بدان پرداخته اند، تعاملات اقتصادي دوران شاه عباس دوم با ارامنه جلفا و برخي تاثيرات ادبي بر زبان ارمني است. نگارنده تلاش کرده است با تمام محدوديت ها، از خلال منابع پراکنده، تصويري از آثار تمدن مربوط به آن دوران، به ويژه آثار فرهنگي ـ سياسي را ارايه نمايد.

بررسي فرايند تحديد نفوذ سازمان روحانيت شيعه در عصر رضاشاه پهلوي

رضاخان، براي تثبيت خود و ايجاد حكومتي عاري از نفوذ مذهب و روحانيان ـ الهام گرفته از غرب به خصوص آتاتورك در تركيه ـ اقداماتي انجام داد. هرچند نوسازي در اين دوره ـ كه با الگوي مدرنيسم غربي مطابقت داردـ به صورت ناقص و نيم بند انجام شد، اما ثمره مهم آن، يعني سكولاريسم پيگيري شد و تا حد قابل ملاحظه اي اجرا شد. در اين راستا سازمان روحانيت شيعه به عنوان يک نهاد ديني در معرض تحديد و حذف از صحنه اجتماع قرار گرفت؛ تا جايي كه اعضاي اين سازمان به صحنه رويارويي مستقيم با مصداق هاي نوگرايي عصر رضاشاه كشيده شدند. اين مقاله تلاشي در پاسخ به اين سوال اساسي است كه اصلاحات و سياست هاي نوگرايانه رضاشاه چه تاثيري بر قدرت و نفوذ سازمان روحانيت شيعه در جامعه ايران داشته است؟ به نظر نگارنده رضاشاه با نوسازي ارتش و نظام اداري، نظام قضايي، نظام آموزشي و سازمان اوقاف حکومت خود، باعث كاهش چشمگير نفوذ و قدرت روحانيت شيعه در سالهاي 1299 تا 1320 شد.

بررسي نقش تشيع در قيام طاهر ذواليمينين عليه خليفه عباسي

رابطه ميان اميران سلسله طاهري و خلفاي عباسي، رابطه محکم و نزديکي بوده است؛ بر همين اساس آنها را سني مذهب مي دانند؛ اما پيدايش سلسله، با اين نگاه در تناقض است؛ زيرا موسس آن، طاهر ذواليمينين، نخستين امير يا حکمراني است که به مخالفت با خليفه اي که از او منشور گرفته بود، برخاست؛ البته بعد از اين عصيان، همچنان حکومت در دست فرزندان وي باقي ماند و او موسس نخستين سلسله مستقل ايراني شناخته شد.
ايجاز روايات مربوط به وي در منابع، شناخت ماهيت اقدام وي و انگيزه هاي او را در هاله اي از ابهام قرار داده است. تا کنون محققان بسياري به مطالعه درباره طاهر و قيام وي پرداخته اند، اما کسي به تاثير تشيع در قيام طاهر اشاره نکرده است. در اين نوشتار سعي شده است با مطالعه و بررسي عقايد مذهبي طاهر و ارايه قرائن و شواهد کافي، شيعه مذهب بودن وي را بررسي نموده، در پي آن تاثير اين اعتقاد مذهبي را در عصيان طاهر عليه خليفه، جستجو کنيم و آن را مورد ارزيابي قرار دهيم.

بررسي روش شناسي تفسير المنار در نگاه مهم ترين مفسر شيعي معاصر، علامه طباطبايي

در اين مقاله تفسير الميزان که يکي از تفاسير مهم شيعي عصر حاضر است، با تفسير المنار که از تفاسير معتبر قرن چهاردهم اهل سنت است، از نظر روش شناسي مورد مقايسه و تطبيق قرار گرفته است. از رهگذر اين مقاله، جايگاه تفسير المنار در تفسير الميزان، و روش شناسي نقد آراي شيخ محمد عبده و رشيدرضا به وسيله محمدحسين طباطبايي روشن خواهد شد. گفتني است مولف الميزان با تکيه بر ديدگاه شيعي و شاخص هايي که به وسيله اهل بيت ارايه شده است. آراي مورد اختلاف مولفان المنار را در اين موضوع نقد و بررسي کرده است. بسياري از اختلافات دو تفسير، معلول باورهاي مبنايي مولفان آن است؛ ولي بسياري از اختلافات ديگر، به تفاوت روش آنان در تحقيق و عدم پژوهش کامل در يک موضوع بازمي گردد.

حضرت علي و نقش آراي عمومي در شکل گيري نظام سياسي آرماني تشيع (امامت)

در نظام سياسي امامت، امام معصوم از جانب خداوند منصوب مي شود.
در انديشه و عمل حضرت علي که اولين امام و هويت بخش تشيع است، حضور مردم و رضايت آنان نقشي اثربخش دارد. علي رغم داشتن پشتوانه عصمت و نصب الهي، مدت 25 سال از خلافت دور ماند و سرانجام با خواست و اصرار مردم، حکومت و مديريت جامعه اسلامي را بر عهده گرفت. او شوراي مهاجرين و انصار و اجتماع آنان بر فردي به عنوان امام را موجب خشنودي خدا مي داند و بر انتخاب خود از سوي مردم صحه مي گذارد.
در اين مقاله، متضاد يا قابل جمع بودن نصب الهي و انتخاب مردم، نقش آراي عمومي در مشروعيت سازي حکومت امام معصوم، به فعليت رساندن ولايت امام منصوب از جانب خداوند، مقيد يا مطلق بودن اعتبار شورا و بيعت و آثار شرعي و حقوقي آنها، جايگاه اهل حل و عقد و عامه مردم در انعقاد و شکل گيري امامت و…، بر اساس انديشه ها و سيره عملي حضرت علي مورد بررسي قرار گرفته است.

دورنماي ژئوپليتيک شيعه در عراق

در اين نوشتار سعي شده است سامان ژئوپليتيکي شيعيان در عراق آينده، تبيين شود. در ابتدا دو سناريوي اساسي درباره نظام سياسي آينده عراق و ويژگي هاي هر کدام، مورد بررسي قرار گرفته است. با بررسي واقعيت هاي امروزي عراق مي توان نتيجه گرفت از دو سناريوي نظام دموکراتيک مبتني بر فدراليسم و نظام استبدادي، شرايط براي تحقق سناريوي اول فراهم است.
با توجه به عناصر ژئوپليتيکي در صورت وقوع نظام دموکراتيک مورد نظر، مي توان به اين نتيجه رسيد که وزن و قلمرو ژئوپليتيکي شيعيان ارتقا خواهد يافت. جمعيت، حکومت و نهادهاي سياسي، موقعيت و منابع طبيعي، از جمله عناصر ژئوپليتيکي است که مورد بررسي قرار گرفته اند.
با توجه به تجزيه و تحليل انجام شده، صحت فرضيه «در آينده وزن و قلمرو ژئوپليتيکي شيعيان در داخل و خارج گسترش و تثبيت خواهد يافت»، اثبات شده است.

بازخواني رسميت يافتن تشيع در ايران عهد اولجايتو

در اواسط دوره حکومت اولجايتو (حک 703-716 ق) که در نتيجه مجادلات مذهبي دو گروه عمده اهل سنت، حنفي و شافعي ها، مغولان ايران در آستانه رويگرداني از اسلام و مسلماني بودند، تشيع نقش تاريخي مهمي بر عهده گرفت و با گرويدن اولجايتو به مذهب تشيع (709ق)، از تجديد آيين ها و سنن مغولي در ايران ممانعت شد. حضور فعال و موثر تشيع در عرصه مذهبي ايران در اين برهه از زمان، علاوه بر اينکه به نفع اسلام و مسلمانان تمام شد، اين فرصت را براي شيعيان فراهم آورد تا جامعه ايران را بيش از پيش با عقايد مذهبي خود آشنا سازند. اگرچه رسميت تشيع پس از اولجايتو استمرار نيافت، اما تاثير بسياري در تحولات مذهبي ايران در ادوار بعد برجاي گذاشت که برايند آن، رسميت و تثبيت تشيع در عهد صفوي بود.

چگونگي رسميت يافتن تشيع توسط صفويان و پيامدهاي آن

در دوره شاه اسماعيل علمايي چون محقق کرکي به ايران آمده بودند، ولي اين موضوع در دوره شاه طهماسب اول جدي تر مطرح شد و به صورت يکي از سياست هاي اساسي دولت در آمد.
در سايه همين سياست صفويان بود که گروهي از علماي ديني جبل عامل به ايران آمدند و طبعا بر اوضاع و احوال فرهنگي، ديني و سياسي جامعه عصر صفوي تاثير گذاشتند.
علماي جبل عاملي با انتقال افکار و دانش خود در زمينه هاي گوناگون، نسلي از فقيهان ايراني را تربيت کردند که بعدها امور سياسي دولت صفوي را به دست گرفتند. تلاش آنان براي مشروعيت بخشيدن به دولت صفوي بسيار موثر واقع شد. اين علما از سويي توانستند فقه شيعه را در ابعاد سياسي و حکومتي آن غنا بخشند و از سوي ديگر به حکومت صفويه به مثابه حکومتي شيعه ياري رسانند تا در نظر مردم به منزله حکومتي مشروع پذيرفته شود.

بازخواني هويت معنوي و انگاره هاي قدسي در معماري مساجد شيعي

معماري قدسي، از ديرباز، عالي ترين بستر تکامل و تعالي روحي آدميان بوده است. اوج اعتلا و شکوفايي هنر معماري مقدس اسلامي را مي توان در ساحت مساجد جستجو کرد؛ در اين بين به نظر مي رسد مساجدي که در دوران طلايي قدرت معنوي، مالي و سياسي شيعيان در اين سرزمين شکل گرفته اند، واجد هويت معنوي ويژه اي بوده اند؛ از اين رو اين نوشتار بر آن است تا با بررسي دو شاهکار هنر و معماري اسلامي و شيعي اين سرزمين، يعني مسجد امام و مسجد شيخ لطف الله اصفهان، به باز شناخت اصول قدسي حاکم بر طراحي مساجد شيعي بپردازد. به منظور انجام اين مهم، از روش هاي تحقيق توصيفي تحليلي و تطبيقي و شيوه هاي تحقيق مرور متون، منابع و اسناد تصويري، بهره گرفته شده است. نتايج حاصل از اين پژوهش، معرفي انگاره هاي وحدت و يگانگي، هم آوايي با طبيعت، ابداع و نوآوري و حضور نقوش و اشکال هندسي، به عنوان انگاره هاي قدسي حاکم بر طراحي مساجد شيعي و ارايه پيشنهادهاي طراحي مساجد امروزي بر پايه اين انگاره ها خواهد بود.

علم امام علي در شعر عبدالمسيح انطاکي

بدون شک فضايل و مناقب امام علي در جايگاه انساني کامل، نه تنها در ميان مسلمانان، بلکه در ميان پيروان ساير اديان نيز بازتاب گسترده اي داشته است که حاصل آن، کتب، مقالات و اشعار بسياري است که در اين باره نگاشته شده است. اين شخصيت بي نظير پس از چهارده قرن همچنان بزرگان و ادبا و انديشمندان بزرگ ديگر اديان، به ويژه پيروان دين مسيحيت را شيفته فضايل بي پايان خويش نموده است؛ در اين ميان عبدالمسيح فتح الله انطاکي شاعر و اديب مسيحي، در قصيده علويه به مدح و وصف امام علي از جمله علم ايشان در موضوعاتي چون: تفسير، قرائت، خداشناسي، فقه، تصوف و نحو پرداخته است. اين مقاله به بررسي علم امام علي در شعر انطاکي از زاويه عناصر بلاغي مي پردازد.

موانع و شيوه هاي بازدارنده تجديد حيات شيعه در جهان

نقش آفريني ايران در محيط هاي فراملي، از همان ابتداي انقلاب اسلامي، تاثير عميقي در ميان جوامع داشت؛ در عين حال، اين انبساط فضايي که در اثر آزادشدن انرژي نهفته در تشيع شکل گرفته بود و ماهيت مذهبي داشت، باعث شد سران کشورهاي رقيب و نيز بازيگران فرامنطقه اي با حساسيت روند جديد را پيگيري و کنترل نمايند.
به تدريج که سياست هاي فرامرزي انقلاب اسلامي ايران شکل عملياتي به خود مي گرفت و اثرگذاري ايران در ميان ساير کشورها و جوامع نمود عيني مي يافت، از طرف مقابل نيز واکنش هاي مختلفي ابراز مي شد که در شکل سياست هاي تقابلي، به مرحله اجرا در آمده است. هدف همه اين اقدامات، جلوگيري از انبساط فضايي قدرت تشيع بود که در اثر انقلاب اسلامي ايران به وجود آمده بود.
اين مقاله در صدد است با روش تحليلي، به بررسي انواع موانع و شيوه هاي عملي و نظري اي بپردازد که در تقابل با قدرت يابي تشيع و تجديد حيات آن و در ارتباط با نقش آفريني ايرانِ بعد از انقلاب اتخاذ شده اند. اين موارد در هشت محور «ديني ـ فقهي، تشکيلاتي، سياسي ـ نظامي، مردمي، فيزيکي، نظري ـ تئوريک، انتشاراتي و الکترونيک» تقسيم بندي شده اند.

گرايش هاي تفسيري مفسران شيعه

گرايش تفسيري، تاثير عقايد، نيازها، ذوق و تخصص مفسران در تفسير قرآن است. مفسران شيعه نيز همچون ديگر مفسران قرآن، داراي گرايش هاي فقهي، كلامي، فلسفي، اجتماعي و ادبي بوده اند؛ هرچند مفسران شيعه همه اين گرايش ها را در چارچوب مذهب اهل بيت تعريف كرده اند. در اين نوشتار به صورت مبسوط تاريخچه، ويژگي ها، موضوعات گرايش هاي تفسيري و مهم ترين تفاسير شيعه در هر مورد، معرفي شده است.
نيز يادآوري شده است: گرايش هاي تفسيري ديگري مثل گرايش عرفاني، حديثي و علمي در ميان شيعه وجود داشته است. در دهه اخير نيز گرايش هاي ميان رشته اي در تفاسير، مثل تفسير تربيتي، مديريتي، سياسي و… در مورد قرآن مطرح شده است.