سیمای زن در سروده‌های چهار شاعر منتخب عصر عباسی: عباس‌بن‌اَحنف، ابوالعتاهیه، دعبل و متنبّی

عصر عباسی، محل تلاقی فرهنگ‌های مختلف و تحول‌های ژرف فرهنگی و ادبی و هنری است. شعر عربی نیز در این دوره، به‌ویژه از منظر محتوا، دگرگون شد و شاعران نیز نقش‌های اجتماعی گوناگون را پذیرفتند. با توجه به جایگاه زنان در تحول‌های اجتماعی عصر عباسی، این نوشتار می‌کوشد با روش وصفی ـ تحلیلی شخصیت زن را در سروده‌های چهار شاعر منتخب عصر اوّل و دوم عباسی، یعنی: عباس‌بن‌اَحنف (103ـ192ق)، ابوالعتاهیه (130ـ211ق)، دعبل خزاعی (148ـ246ق) و متنبـّی (303ـ354ق) که هرکدام دارای سبک خاصی در اشعار خود بوده‌اند، مورد بررسی قرار دهد.
یافته‌های این پژوهش، نشانگر آن است که زن در تلقی شاعران این دوره، غالباً یک موجود غیرعقلانی است که از او برای رونق غزل بهره برده‌اند و در موارد متعددی نیز ویژگی‌های زنان به ابزاری برای روزی‌جستن شاعران و مدح و هجو دیگران تبدیل شده است.

وصیّت‌نامه‌نویسی در صدر اسلام تا پایان خلافت امیرالمؤمنین علی (ع)

وصیت‌نامه‌نویسی به عنوان سنتی اجتماعی دارای پیشینه در دوره‌جاهلی اعراب و نیز ایران پیش از اسلام است. این سنت در دوره‌ی پیامبر(ص) دارای شکلی دینی، موعظه‌ای و ساختاری قرآنی بود. پس از فتوحات و گسترش مرزهای جهان اسلام، وصیت‌نامه‌نویسی نیز تحول یافت و موضوع‌های گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در بر‌گرفت. این مقاله می‌کوشد با روش توصیفی- تحلیلی پس از بررسی روند وصیّت نامه نویسی در صدر اسلام تا پایان خلافت امیرالمؤمنین علی(ع) به پرسش‌های زیر پاسخ دهد:
1. وصیّت نامه‌ها در صدر اسلام دارای چه مفاهیم، تقسیم‌ها و اسلوبی هستند؟
2. وصیّت نامه‌های پیامبر(ص) و جانشینان نخستین ایشان از چه تشابه‌ها و تفاوت‌هایی برخوردار هستند؟