سفارش حضرت رسول سلام الله علیه به ثقلین 3

مرحوم صفّار قمی در بصائر الدرجات به سند خود از امام باقر (ع) نقل کرده که فرمود: رسول خدا (ص) در آن بیماری که چشم از جهان فرو بست، علی (ع) را نزد خود، فرا خواند و فرمود: «ای علی! نزدیک من بیا تا سرّی را به تو بگویم که خدای متعال با من در […]
سفارش حضرت رسول سلام الله علیه به ثقلین 1

علّامه مجلسی از موسی بن جعفر (ع)، او از پدرش روایت کرده که فرمود: وقتی رحلت رسول خدا (ص) نزدیک شد، انصار را فراخواند و فرمود: ای گروه انصار! زمان جدایی فرا رسیده است؛ همانا دعوت شدهام و البته اجابت خواهم کرد. با شما همسایه بودم، پس خوب همسایگی نمودید، یاری خواستم و خوب یاری […]
تسلیت پیامبر به علی و فاطمه سلام الله علیهم 5

شیخ مفید گفته است: فردای آن روز، مردم از ملاقات آن حضرت، ممنوع شدند و بیماری ایشان، شدّت یافت و امیر مؤمنان علی (ع) از او جدا نمیشد مگر برای ضرورت. وقتی علی (ع) برای بعضی امور خود رفته بود، بیماری رسول خدا (ص) قدری سبک شد، ولی علی (ع) را مشاهده نفرمود؛ در حالی […]
تسلیت پیامبر به علی و فاطمه سلام الله علیهم 4

مرحوم طبرانی در کتاب المعجم الکبیر به سند خود از علیّ بن علیّ مکّی هلالی از پدرش نقل کرده که گفت: در آن بیماری که رسول خدا (ص) در آن از دنیا رفت، بر او وارد شدم در حالی که فاطمه (ع) بالای سر حضرت نشسته بود. فاطمه (ع) (آن قدر) گریه کرد تا صدایش […]
تسلیت پیامبر به علی و فاطمه سلام الله علیهم 3

خزّاز قمی به سند خود از عمّار نقل کرده که گفت: وقتی که رحلت رسول خدا (ص) نزدیک شد، علی (ع) را طلبید و مدّتی طولانی به صورت سرّی با او سخن گفت؛ سپس فرمود: ای علی! تو وصیّ و وارث من هستی، همانا خدای متعال علم و دانش و فهم مرا به تو داده […]
تسلیت پیامبر به علی و فاطمه سلام الله علیهم 2

مرحوم شیخ صدوق با سلسله سند خود از سلیم به قیس هلالی نقل کرده که گفت: از سلمان فارسی (رض) شنیدم که میگفت: نزد رسول خدا (ص) نشسته بودم در آن بیماری که رحلت کرد. فاطمه (ع) داخل شد، و چون، ضعف و بی حالی پدرش را دید، گریست تا اشکهایش بر گونههایش جاری گشت. […]
تسلیت پیامبر به علی و فاطمه سلام الله علیهم 1

مرحوم خزّاز قمی به سند خود از ابوذر غفاری (ره) نقل کرده که گفت: در آن بیماری که رسول خدا (ص) چشم از جهان فرو بست، بر او وارد شدم؛ حضرت فرمود: ای ابوذر! دختر فاطمه (س) را نزد من بیاور. بیدرنگ به پاخاستم و به خانهی فاطمه (ع) رفتم و عرض کردم: ای سرور […]
آموزش هزار باب از دانش به علی علیه السلام توسط رسول خدا صلی الله وعلیه وآله

مرحوم صفّار، صاحب کتاب بصائر الدرجات با سلسله سند خود از امّ سلمه، همسر نبیّ اسلام، نقل کرده که گفت: رسول خدا (ص) در آن بیماری که وفات کرد، فرمود: خلیل مرا بخوانید نزد من. عایشه به دنبال پدرش فرستاد؛ وقتی آمد، رسول خدا (ص) صورت خود را از او برگرداند و بار دیگر فرمود: […]
آخرین فرود جبرائیل بر پیامبر صلی الله علیه وآله

مرحوم شیخ طبرسی از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: جبرئیل عرض کرد: ای محمّد! این آخرین فرود من به دنیا است؛ همانا تو نیاز و حاجت من از دنیا بودی. امام صادق (ع) فرمود: فاطمه (ع) فریاد زد، مردم نیز فریاد زدند و شروع کردند به خاک ریختن بر سر و صورتشان. […]
اهتمام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به حقوق مردم و دعای آن حضرت 2

طبرانی در کتاب المعجم الکبیر با سلسله سند خود از جابر بن عبدالله و از عبدالله بن عبّاس در مورد این کلام خدای متعال: (إِذَا جَاءَ نَصْرُ الله وَ الْفَتْحُ وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فیِ دِینِ اللهِ أفْواجاً فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إنَّهُ کَانَ تَوَّاباً) نقل کرده است: وقتی این سوره نازل شد، حضرت […]
اهتمام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به حقوق مردم و دعای آن حضرت 1

ابن سعد، صاحب کتاب طبقات، نقل کرده است او: مردی از اهالی مکّه گفت: فضل بن عبّاس در بیماری پیامبر اکرم (ص) بر او وارد شد؛ حضرت فرمود: ای فضل! این دستار را بر سر من ببند. آن را بست؛ سپس پیامبر اکرم (ص) فرمود: دستت را نزدیک من بیاور. پس فضل دست پیامبر (ص) […]
ارثیهی رسول خدا صلی الله علیه وآله و ادای دَیْن آن حضرت 1

مرحوم کلینی با سلسله سند خود از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: وقتی وفات رسول خدا (ص) نزدیک شد، عبّاس بن عبدالمطلب و امیر مؤمنان (ع) را فرا خواند و به عبّاس فرمود: ای عموی محمّد! آیا ارثیهی محمّد (ص) را میگیری و دین او را ادا میکنی و وعدههای او را […]