بررسی نقش طرفداران بنی امیه در ترویج نظریه جبر

آموزه­های اعتقادی قضا و قدر و جبر و اختیار به دلیل پیچیدگی­هایی که دارند، در طول تاریخ بارها به دلایل گوناگون، مورد سوء استفاده افراد و گروه‌های مختلف قرار گرفته­اند. یکی از آرای رایج در دوره بنی امیه، جبرگرایی است که در سخنان و نامه­ های حکومتی آن دوران، به روشنی دیده می­شود. مقاله حاضر، توسعه نظریه جبر را با تأکید بر تأثیر طرفداران و موافقان بنی امیه بررسی می­کند. این مقاله می­کوشد نقش قشرهای طرفدار این جریان به خصوص حاکمان و کارگزاران آنها، شعرای درباری، محدثان، عالمان اهل کتاب و توده مردم را به صورت مجزا ارزیابی کند. روش پژوهش بر جمع آوری شواهد متعدد تاریخی از کتاب­های معتبر و تحلیل مختصر هر یک و نتیجه‌گیری از آنها استوار است. این پژوهش در نهایت به این نتیجه می­رسد که طرفداران بنی امیه، تأثیر زیادی در ترویج جبر در جامعه داشتند.

عثمانیه و شیعه در دو قرن نخست هجری

جریان­های سیاسی عثمانیه و شیعه که پس از مرگ عثمان در سال 35 ﻫ شکل گرفتند در قرون نخستین اسلامی به عنوان افکار غالب و تأثیرگذار در جامعه اسلامی، ادامه حیات دادند. تقابل این دو جریان سیاسی که به تدریج به دو جریان­ اعتقادی تبدیل شدند، سبب شد تا این جریان­ها از تغییرات یکدیگر متأثر شوند. از سوی دیگر ظهور نظریه “تربیع” در قرن دوم هجری و اوج گیری آن در قرن سوم هجری موجب گردید تا تفکر عثمانیه رو به افول رود و در برابر آن پیروان سیاسی تفکر شیعی رشد یافتند. این مقاله کوشیده است با استناد به منابع نزدیک به دو قرن نخست هجری، این تحول را با رویکردی تاریخی مورد بررسی قرار دهد.

بررسی انتقادی دیدگاه ویلیام مونتگمری وات دربارة شیعه در دورة بنی‌امیه

مونتگمری وات (2006 م) خاورشناس برجسته اسکاتلندی در مقاله­ای با عنوان «شیعه در دورة بین­امیه» با نگاهی جامعه­شناختی به بررسی وضعیت شیعیان در این دوره پرداخته است. وی با اشاره به اشتراکات سیاسی و اختلافات اعتقادی شیعیان و خوارج، ریشه اختلاف­ها و مغایرت­ میان شیعیان (که هسته اصلی آنان از قبایل جنوبی یمن بودند) با خوارج (که از قبایل شمالی بودند) را خاستگاه قومی افراد حاضر در قیام­ها و تحرکات می­داند. هم چنین وات با اشاره به موفقیت نظامی قیام مختار، دستاورد مهم این قیام را جلب حمایت موالی و ظهور این دسته به عنوان حامیان شیعه می­داند. ادعای مختار مبنی بر مأموریت از طرف محمد حنفیه که بعدها موجب پیدایش فرقه کیسانیه شد و هم­چنین امتزاج فرهنگی میان برخی اعراب حامی مختار، اعراب و مسیحیان ساکن بین النهرین و موالی که ریشه غیر عربی داشتند نیز از نکات قابل توجه در مقاله وات به شمار می رود. وی در پایان با اشاره به قیام ناموفق عبدالله بن معاویه، عامل اصلی موفقیت عباسیان را شعار جلب رضایت خاندان پیامبر6 و گردآوردن شیعیان در اطراف خود بیان می­کند.
غفلت یا کم توجهی به عوامل درون دینی فعالیت شیعیان و منحصر دانستن علل در عوامل اجتماعی و بیرونی از جمله عواملی است که تحلیل­های خاورشناسان را با کاستی­هایی همراه می­کند. این نوشتار کوشیده است ضمن ترجمة مقاله وات کاستی­های آن را هم در معرض دید قرار دهد.

نیمه پنهان بنی امیه

نگرانی پیامبر اسلام(ص) نسبت به مساله خلافت و سرنوشت امت اسلامی موجب شده بود از یکسو کرارا به معرفی جایگاه و اهمیت محبت اهل بیت(ع) بپردازد و از آنان با تعابیری چون «امام»،«ولی»،«خلیفه»و«ثقل جدایی ناپذیر از قرآن» یاد کند و از سویی دیگر با پیش گویی فتنه های قریب الوقوع به افشاگری جریانهای خط نفاق و گروه های انحرافی پرداخته،وظایف مردم را در این شرایط بحرانی به روشنی بیان نماید.

شاید به جرات بتوان گفت در میان این گروه ها « بنی امیه» مخوف ترین فتنه ای بود که چهره واقعی آن پیش از وفات رسول خدا(ص) در عالم رویا به ایشان نشان داده شد.رویایی که بعدها به خاطر غفلت مسلمانان به حقیقت پیوست و جهان اسلام نزدیک به یک قرن گرفتار آن گردید. این همان فتنه ای بود که امیر المومنین(ع) در دوره خلافتش از آن به فتنه «کور»،«تاریک» و «فراگیر» [1]یاد  نمود و همگان را از آن بر حذر داشت.
در این نوشتار تلاش می شود تا ماهیت و هویت پیدا و نهان بنی امیه از زوایای گوناگون شناسانده شود تا هم قدری مظلومیت و ارزش مبارزه اهل بیت(ع ) با این جریان دین ستیز آشکار گردد و هم انگیزه ای باشد برای بیرون راندن دوست نمایان تفرقه افکن از صفوف به هم پیوسته مسلمانان جهت رسیدن به اتحاد و انسجام اسلامی.

بررسی تطبیقی دیدگاه وهابیت و اخوان المسلمین درباره بنی امیه

بنی امیه در میان مسلمانان به دلیل دشمنی با اهل بیت علیهم السلام و به انحراف بردن تاریخ اسلام و حوادث ناگواری که به وجود آورده اند، جایگاه مطلوبی ندارند. اما وهابیت به دفاع از آنان پرداخته، سعی در تبرئه آنها داشته اند. معاویه را پادشاهی عادل و قدرتمند و سیاست مدار و صاحب فتوحات غرب جهان اسلام دانسته اند و علاوه بر اینکه از معاویه به بزرگی و قداست یاد می کنند، دامن یزید بن معاویه را نیز از کشتن امام حسین علیه السلام پاک می دانند. اخوان المسلمین اما در نگاهی منصفانه به تاریخ اسلام به انتقاد از معاویه و یزید پرداخته، با پذیرش جنایات منتسب به آنها، حکومت آنها را مبدأ انحراف از سیره خلفا و ریشه مشکلات سیاسی جهان اسلام به حساب آورده اند. اختلاف نظر میان وهابیت و اخوان در مسائلی همچون مشروعیت حکومت بنی امیه، ضخصیت و اعمال معاویه، و حوادثی چون جنگ صفین، صلح امام حسن علیه السلام، و شهادت امام حسین علیه السلام و حجر بن عدی به وضوح اشاره می شود.

امر به معروف و خوف خطر

از جمله شرايط وجوب امر به معروف و نهى از منكر، ايمن بودن از خطر و ضرر است، اين شرط نه تنها موجود نبود بلكه با پيشينه و عملكرد يزيد و حكومت بنى‌اميه ـ با آن وضعيت استبدادى و كشتار بى‌رحمانه انسان‌هاى بى‌گناه ـ روشن بود كه چنين موقعيتى پيش نمى‌آيد و اقدام امام حسين (عليه‌السلام) يا هر كس ديگر، با مخاطرات جدى روبه رو است! پس چگونه آن حضرت با اين وضعيت اقدام به نهضت و امر به معروف و نهى از منكر نمود؟