«بزرگداشت عاشورا» احساسات يا عقلانيت!

در حالى كه اعمال و رفتار انسان بايد بر اساس عقل و انديشه و به همراه محتواى شناختى انجام گيرد؛ چرا بزرگداشت حادثه عاشورا با تكيه بر احساسات و تحريك عواطف برگزار مى گردد؟ و از بين عواطف و احساسات، تنها عواطف منفى (گريه و زارى) انتخاب مى شود؟ چرا خنده، سكوت، ميتينگ و … نه؟
بزرگداشت عاشورا

چرا براى بزرگداشت عاشورا به روش بحث و گفت وگو اكتفا نمى شود؟ آيا زنده نگه داشتن ياد عاشورا فقط منحصر به اين است كه انسان سينه زنى و گريه كند، شهر را سياه پوش كند، مردم تا نيمه هاى شب به عزادارى بپردازند و حتى گاهى روزها كار و زندگى خود را تعطيل كنند؛ مخصوصاً با توجه به اينكه اين امور ضررهاى اقتصادى به دنبال دارد. آيا ممكن نيست اين خاطره ها به گونه اى تجديد شود كه ضررهاى اقتصادى و اجتماعى كم ترى داشته باشد، مثلاً جلسات بحث، ميزگرد يا سمينارهايى ترتيب داده شود، و با تماشاى بحث و گفت و گو خاطره اين حادثه براى مردم تجديد شود؟!