بررسی تاریخی زمینهها و چگونگی شکلگیری مبانی فکری شلمغانیه

شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی و ضعف قدرت مرکزی خلافت و در نتیجه واگرایی سیاسی جهان اسلام، زمینهساز پیدایش و گسترش فرقههایی با باورهای التقاطی در حوزه خلافت عباسی شد. باورهای برخی از این فرقهها در تعارض آشکار با شریعت اسلام بود. فرقه شلمغانیه که برخی منابع آن را عزاقریه نامیدهاند، نمونهای از این فرقههاست. این فرقه که محمد بن جعفر شلمغانی آن را در عصر غیبت صغری بنیان نهاد، معتقد به حلول و تناسخ بود و به همین دلیل از سوی شیعیان اثنیعشریه رانده شد. مقاله حاضر بر آن است با بررسی پایگاه اجتماعی بنیانگذار این فرقه و تحلیل اوضاع زمانه زیست او، در نگاهی تاریخی، چگونگی اثرپذیری مبانی فکری و ساختار اندیشهای این فرقه را از اندیشههای نوظهور در مرکز خلافت بازنمایی کند.
سنیان و شیعیان بخارا؛ از نزاع تا همگرایی

بخارا مهمترین شهر ماوراءالنهر در دوره اسلامی است که در سالهای پایانی دهه سوم قرن چهاردهم هجری شاهد یک درگیری مذهبی گسترده بین شیعیان و اهل سنت بود. این درگیری که به بهانه بدعت خوانده شدن مراسم عزاداری شیعیان در سال 1328هـ.ق و به رهبری «آستانهقول قوشبیگی» به عنوان نماینده اقلیت شیعه و «برهانالدین» به عنوان نماینده اکثریت سنی و محتسب شهر آغاز شد، ریشه در زمینههای سیاسی و اجتماعی و قومی پیشین داشت که مهمترین آنها را میتوان اینگونه برشمرد: دامن زدن به تعصب دینی از سوی برخی حاکمان، ضعف قدرت مسلمانان در ماوراءالنهر و سوء استفاده غیرمسلمانان برای دستاندازی به سرزمینهای مسلماننشین، افراطگرایی مذهبی از سوی شیعیان و اهل سنت ماوراءالنهر، اختلافهای قومی و رقابتهای سیاسی در شهر بخارا. پیش از سلطه اتحاد جماهیر شوروی، این نزاع مهار شد و شیعیان و اهل سنت بخارا دوباره به زندگی مسالمتآمیز خود روی آوردند. این نوشتار، ضمن بررسی تاریخی چگونگی و چرایی این واپسین نزاع سنی ـ شیعی در بخارا پیش از گسترش موج ملیگرایی و سلطه روسها، به این نتیجه رسیده است که مسلمانان ماوراءالنهر باید با دوراندیشی و افزایش آگاهی دینی خود، مصالح امت اسلامی را حفظ کنند و به تقویت همگرایی بپردازند.
بخارا و نقش سامانیان در شکوفایی آن

شهر بخارا، پیش از ورود اسلام به ماوراءالنهر، از جایگاه ویژه ای در امور اقتصادی، ارتباطی و فرهنگی برخوردار بود. این شهر، پس از انتخاب بهعنوان پایتخت سامانیان و با توجه به سیاستهای فرهنگی و اجرایی آنان، رشد قابل توجهی یافت. سامانیان توانستند با تکیه بر جایگاه معنوی خلافت عباسی و ایجاد امنیت و ثبات و آرامش در حوزههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، این شهر را به «قبةالاسلام» و مرکز دینی و مدنی در شرق جهان اسلام، تبدیل نمایند. جایگاه بخارا و نقش فعالیتهای سامانیان در رونق و آبادانی این شهر، مسئله اصلی این مقاله میباشد که به روش توصیفی، مورد بررسی قرار گرفته است.
«خواتین» و نقش سیاسى – اجتماعى آنان در تاریخ اسلام

خاتون/قاتون/قادین، به معناى خانم، بانوى اصیل و شوهردار (به طور عام) و زنان والامقام و دختران خاقان، خان و بزرگان (به طور خاص)، یکى از عنوانهاى مهم در تاریخ اسلام و در واقع، عنوانى ویژه در برابر خان بوده که براى بزرگداشت زنان و تجلیل از مقام آنان، به کار مىرفته است.
عنوان «خاتون» خاستگاه سغدى داشته و پیش از ظهور اسلام به حکمرانان چین و بخارا اطلاق شده است، لکن این عنوان (با مفهوم خاص خود) در دورههاى اسلامى هم در نقاط مختلف قلمرو اسلامى به کار مىرفته و حتى گذشته از شهرت نخستین زن حکومتگر شیعه به نام «سیده ملک خاتون»، که در قرن چهارم هجرى در ایران به حکومت رسید خاتون و برخى واژههاى مترادفبا آن، همچون بىبى و سیده درباره حضرت فاطمهعلیها السلام و بعضى از فرزندان ائمه اطهارعلیه السلام، جایگاه ویژهاى در میان شیعیان اثناعشرى در ایران، داشته است.
این مقاله درصدد است تا ضمن ریشهیابى واژه خاتون و مترادفهاى آن، نقش سیاسى، اجتماعى، دینى و فرهنگى خاتونها را در دورههاى گوناگون تاریخى بررسى کند.
زندگى و کارنامه سیاسى قتیبة بن مسلم باهلى

خراسان، قبل و بعد از اسلام، همواره شاهد حوادث مهم سیاسى، اجتماعى و… بوده است. فتوحات عرب در ایران، خصوصاً خراسان حائز اهمیت بسیارى است. وسعت قلمرو خراسان، نزدیکى آن به سرزمینهاى خاور دور و نگرش فاتحان به این منطقه به مثابه پل ورود به آسیاى مرکزى و خاور دور، تأثیر فراوان بر جاى گذاشت. جهت شناسایى مسئله فتوحات، بررسى زندگى سرداران بزرگِ فاتح، ضرورى به نظر مىرسد. این مقاله سعى دارد به معرفى زندگى، نسب، قبیله، خاندان، فرزندان و اقدامات سیاسى اجتماعى قتیبة بن مسلم باهلى بپردازد.